گنجور

شمارهٔ ۶۹

نرگس غمزه‌زنش بر سر ناز است هنوز
طرهٔ پرشکنش سلسله‌باز است هنوز
عاشقان را سپه ناز براند از در دوست
بر در دوست مرا روی نیاز است هنوز
خاک محمود شد از دست حوادث بر باد
در دلش آتش سودای ایاز است هنوز
هر کسی را سر کوی صنمی شد مقصود
مقصد ساده‌دلان خاک حجاز است هنوز
گرچه شد عمر من از خط توکوتاه ولی
دست امّید به زلف تو دراز است هنوز
مسجد حسن تو از خط شده ویران لیکن
طاق ابروی تو محراب نماز است هنوز
روزی ای گل به چمن چشم گشودی از ناز
چشم نرگس به تماشای تو باز است هنوز
زین تحسرکه چرا سوخت پرپروانه
شمع دلسوخته در سوز وگداز است هنوز
باز شد شهپر مرغان گرفتار بهار
بستگی‌هاست که در دیده ی باز است هنوز

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نرگس غمزه‌زنش بر سر ناز است هنوز
طرهٔ پرشکنش سلسله‌باز است هنوز
هوش مصنوعی: چشمان فریبنده او هنوز هم بر جمالش می‌افزاید و موهای زیبا و لطیفش همچنان به زیبایی جلوه می‌کند.
عاشقان را سپه ناز براند از در دوست
بر در دوست مرا روی نیاز است هنوز
هوش مصنوعی: عاشقانی که برای رسیدن به محبوب تلاش می‌کنند از درِ دوست بیرون می‌روند و من هنوز به آن در نیاز دارم و به رویکرد محبت‌آمیز آنجا امیدوارم.
خاک محمود شد از دست حوادث بر باد
در دلش آتش سودای ایاز است هنوز
هوش مصنوعی: خاک محمود به‌دلیل مشکلات و حوادث زندگی از بین رفته، اما در دل او هنوز اشتیاق و آرزوی ایاز حضور دارد.
هر کسی را سر کوی صنمی شد مقصود
مقصد ساده‌دلان خاک حجاز است هنوز
هوش مصنوعی: هر کسی به سمت محبوب و معشوقی می‌رود، هدف او به سادگی دل‌های بی‌آلایش، همچنان خاک حجاز است.
گرچه شد عمر من از خط توکوتاه ولی
دست امّید به زلف تو دراز است هنوز
هوش مصنوعی: با وجود اینکه عمر من به خاطر تو کم شده، اما هنوز امیدوارم که بتوانم به زیبایی تو دسترسی پیدا کنم.
مسجد حسن تو از خط شده ویران لیکن
طاق ابروی تو محراب نماز است هنوز
هوش مصنوعی: مسجد حسن تو تخریب شده و ویران است، اما قوس ابروی تو همچنان جایگاه عبادت و نماز است.
روزی ای گل به چمن چشم گشودی از ناز
چشم نرگس به تماشای تو باز است هنوز
هوش مصنوعی: روزی که تو، ای گل، چشمت را به روی چمن باز کردی، ناز و زیبایی چشم نرگس هنوز هم در حال تماشای توست.
زین تحسرکه چرا سوخت پرپروانه
شمع دلسوخته در سوز وگداز است هنوز
هوش مصنوعی: چرا پرنده‌ای که به شمع نزدیک شده، در حسرت سوختن است؟ زیرا شمع هنوز در حال سوختن و سوز و گداز است.
باز شد شهپر مرغان گرفتار بهار
بستگی‌هاست که در دیده ی باز است هنوز
هوش مصنوعی: پرچم آزادی پرندگان بهار فرار از محدودیت‌هاست؛ هنوز در چشم‌ها، نشانه‌هایی از وابستگی باقی مانده است.

خوانش ها

شمارهٔ ۶۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/08/16 04:11
جعفر مصباح

گذشت زمان و وفای عهد به معشوق درنهایت زیبایی وصف شده. شاید در تفسیر این غزل دو بیتی زیر مناسب باشد:
وصفِ آن نرگس شیدا به زبان نتوانم
ترکِ آن مستْ نگاهت به زمان نتوانم
نرگـس مسـت تو شـوری به دلم افکنـده
ترکِ آن مستیُ شور، دردو جهان نتوانم
ج. م.