گنجور

شمارهٔ ۶۵

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل می‌گذرد ، هم‌نفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
عندلیبان‌! گل سوری به چمن کرد ورود
بهر شاباش قدومش همه فریاد کنید
یاد از این مرغ گرفتار کنید ای مرغان
چون تماشای گل و لاله و شمشاد کنید
هرکه دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
برده در باغ و به یاد منش آزاد کنید
آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک
فکر ویران شدن خانهٔ صیاد کنید
شمع اگر کشته شد از باد مدارید عجب
یاد پروانهٔ هستی‌ شده بر باد کنید
بیستون بر سر راه است مباد از شیرین
خبری گفته و غمگین دل فرهاد کنید
جور و بیداد کند عمر جوانان کوتاه
ای بزرگان وطن بهر خدا داد کنید
گر شد از جور شما خانهٔ موری ویران
خانهٔ خویش محالست که آباد کنید
کنج ویرانهٔ زندان شد اگر سهم بهار
شکر آزادی و آن گنج خداداد کنید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
هوش مصنوعی: من نمی‌گویم که مرا از زندان رها کنید، بلکه فقط می‌خواهم قفس‌ام را به جایی زیبا ببرند و دلم را شاد کنند.
فصل گل می‌گذرد ، هم‌نفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
هوش مصنوعی: فصل گلستان در حال سپری شدن است، ای دوستان برای خدا کمی در باغی جمع شوید و مرا به یاد بیاورید.
عندلیبان‌! گل سوری به چمن کرد ورود
بهر شاباش قدومش همه فریاد کنید
هوش مصنوعی: ای بلبلان! گل سرخ به باغ آمد، به خاطر خوشامدش همه با شادی فریاد بزنید.
یاد از این مرغ گرفتار کنید ای مرغان
چون تماشای گل و لاله و شمشاد کنید
هوش مصنوعی: به یاد این پرنده‌ای که در قفس اسیر شده، ای پرندگان، هنگامی که زیبایی گل و لاله و شمشاد را می‌نگرید، به حال او نیز بیندیشید.
هرکه دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
برده در باغ و به یاد منش آزاد کنید
هوش مصنوعی: هر کسی که از شما پرنده‌ای را در قفس نگه داشته، آن را آزاد کند و در باغی به یاد من رها سازد.
آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک
فکر ویران شدن خانهٔ صیاد کنید
هوش مصنوعی: اگر آشیانه‌ام بسوزد، نگران نباشید. به آن فکر کنید که خانه‌ی صیاد ویران می‌شود.
شمع اگر کشته شد از باد مدارید عجب
یاد پروانهٔ هستی‌ شده بر باد کنید
هوش مصنوعی: اگر شمع به خاطر وزش باد نابود شد، نباید تعجب کنید. زیرا یاد پروانه و وجود آن نیز به سادگی در حال از بین رفتن است.
بیستون بر سر راه است مباد از شیرین
خبری گفته و غمگین دل فرهاد کنید
هوش مصنوعی: کوه بیستون در مسیر شما قرار دارد، پس نگذارید خبری از شیرین باعث ناراحتی و اندوه دل فرهاد شود.
جور و بیداد کند عمر جوانان کوتاه
ای بزرگان وطن بهر خدا داد کنید
هوش مصنوعی: در این جهان، ظلم و ستم باعث می‌شود عمر جوانان به سرعت بگذرد. ای بزرگواران وطن، برای خداوند لطف کنید و از این وضعیت جلوگیری نمایید.
گر شد از جور شما خانهٔ موری ویران
خانهٔ خویش محالست که آباد کنید
هوش مصنوعی: اگر به خاطر ظلم و ستم شما، خانه‌ی یک مورچه ویران شود، بعید است که خانه‌ی خودتان را آباد کنید.
کنج ویرانهٔ زندان شد اگر سهم بهار
شکر آزادی و آن گنج خداداد کنید
هوش مصنوعی: اگر در گوشهٔ ویرانهٔ زندان، بهار و آزادی را به خوشی و شکرگزاری بپذیریم، آن وقت آنچه خدا به ما عطا کرده است را ارزشمندتر می‌دانیم.

خوانش ها

شمارهٔ ۶۵ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/09/09 21:12
محمدامین خبرخوش‌

سلام خدمت دوستان و عزیزان و شعر دوستان
استاد ملک الشعرای بهار، شعر های قصیده اش را به زبان خراسانی می گفت آیا در این شعر هم به زبان خراسانی شعر گفته شده؟

1393/12/18 10:03
kamyab

araye adaby kalame dad dar beyte9 chist

1394/11/01 16:02
سراج

لطفاً تصحیح فرمایید،
فکر« ویران » شدن خانهٔ صیادکنید

1396/08/11 06:11
محمد

لطفا این غلط دیکته‌ای را در بیت آخر اصلاح کنید:
کنج وبرانه -> کنج ویرانه

1396/11/04 14:02
محمود سلیمانیان بروجنی

به نظر من دو مصراع بیت نخست موقوف المعانی هستند یعنی بهار میفرماید "نه میخواهم که از قفسم آزاد کنید و نه اینکه قفسم را به باغی برده و خوشحالم کنید" بلکه تنها میخواهم قبل از اینکه فصل گل و گلشن تمام شود ، یادی از من در قفس مانده بنمایید

1397/10/27 20:12
صابر

احمد ظاهر هنرمند فقید افغانستان این شعر را بسیار به زیبایی هایش در قالب یک آهنگ درآورده
پیوند به وبگاه بیرونی

1398/08/18 23:11
سارا

روزگار امروزِ ملت ماست!
روزگارِ همه ی ادوارِ تاریخ ملت ماست...
آبان ماه 98

1398/09/12 15:12
حسن

حالا چرا نمیگی مرا آزاد کنید وقتی به قفس تن دادی بقیه چیزها هم بدنبالش میاد

1399/01/11 02:04
صائب خراسانی

#احمدظاهر❤

1399/05/30 19:07
خانم الف

لطفا اشکال نگارشی اصلاح شود؛ ردیف "کنید" در همه ابیات به کلمه ماقبل خود چسبیده است و باید یک فاصله لحاظ شود

1400/02/04 13:05
اسماعیل

من هم به نظرم 2 مصراع اول موقوف المعانی هستن و شاعر در شعر میگه که من توقع آزاد شدن و نه حتی توقع اینکه قفس من را به باغ ببرید دارم فقط قبل ازتمام شدن فصل بهار و گل و گلشن یادی هم از من کنید

1401/07/27 21:09
حفیظ احمدی

با سلام و خسته نباشید !

زنده باد احمد ظاهر خواننده افغان این شعر شادروان ملک الشعرا بهار را در آهنگی سروده است.