گنجور

شمارهٔ ۶۱

اسیر خود شدن تا کی ز خود وارستنی باید
زتن کامی نشد حاصل به جان پیوستنی باید
به فرمان تن خاکی به خاک اندر بسی ماندم
به بام آسمان زین پست منظر جستنی باید
به لوث خاکیان آمیخت دامان دل پاکم
به آب معرفت دامان دل را شستنی باید
به‌ هر کس‌ دوستی‌ بستم در آخر دشمن من شد
به حکم امتحان زین دوستان بگسستنی باید
سراسر دشمنی خیزد زکام دوستان بر من
به‌رغم دوستان با دشمنان بنشستنی باید
ز شیخ و صوفی و واعظ گسستم رشتهٔ الفت
مرا با خادم میخانه پیمان بستنی باید
مرا یاران من گویند کز می توبه بشکستی
من از اول نکردم توبه تا بشکستنی باید
بهار اندر حرم چندین چه جویی اهل معنی را
به نیروی طلب دیرمغان را جستنی باید

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اسیر خود شدن تا کی ز خود وارستنی باید
زتن کامی نشد حاصل به جان پیوستنی باید
هوش مصنوعی: تا کی باید در بند خود باشیم و امید به رهایی از خود داشته باشیم؟ از بدن لذت نمی‌توان برد، باید پیوندی عمیق با جان و روح برقرار کرد.
به فرمان تن خاکی به خاک اندر بسی ماندم
به بام آسمان زین پست منظر جستنی باید
هوش مصنوعی: به دستور بدن مادی خود، زمان زیادی را در زمین سپری کردم، اما برای رسیدن به آسمان و نگریستن به مناظر بلند و زیبا، باید تلاش بیشتری بکنم.
به لوث خاکیان آمیخت دامان دل پاکم
به آب معرفت دامان دل را شستنی باید
هوش مصنوعی: دل پاک من به خاطر ارتباط با انسان‌های زمینی آلوده شده است و برای پاک شدن آن، نیاز به آبی از شناخت و آگاهی دارم تا دوباره آن را شستشو دهم.
به‌ هر کس‌ دوستی‌ بستم در آخر دشمن من شد
به حکم امتحان زین دوستان بگسستنی باید
هوش مصنوعی: به هر کسی که دوستی کردم، در نهایت تبدیل به دشمنم شد. بنابراین، باید از این دوستان جدا شوم تا امتحان کنم.
سراسر دشمنی خیزد زکام دوستان بر من
به‌رغم دوستان با دشمنان بنشستنی باید
هوش مصنوعی: در این دنیا، تمام مشکلات و کینه‌ها از دوستی‌های ناپایدار و ناپسند ناشی می‌شود. به رغم اینکه دوستان وجود دارند، گاهی باید با دشمنان نیز در یک فضا و شرایطی قرار گرفت و کنار هم نشست.
ز شیخ و صوفی و واعظ گسستم رشتهٔ الفت
مرا با خادم میخانه پیمان بستنی باید
هوش مصنوعی: از رابطه با شیخ و صوفی و واعظ بریده‌ام؛ باید با خادم میخانه پیوندی تازه ببندم.
مرا یاران من گویند کز می توبه بشکستی
من از اول نکردم توبه تا بشکستنی باید
هوش مصنوعی: دوستانم می‌گویند که از شراب توبه کردم و پیمانه را شکست. اما من از ابتدا هرگز توبه نکردم که بخواهم روزی شکسته شوم.
بهار اندر حرم چندین چه جویی اهل معنی را
به نیروی طلب دیرمغان را جستنی باید
هوش مصنوعی: در بهار، در حرم، اهل معنا و معرفت به دنبال چیستند؟ جست‌وجوی آنان نیازمند نیروی طلب است و بر اساس واقعیت‌هایی که دیرینه‌گان می‌گویند، باید در پی آن باشند.

خوانش ها

شمارهٔ ۶۱ به خوانش عندلیب