گنجور

شمارهٔ ۵

خامشی جُستم که حاسد مرده پندارد مرا
وز سر رشگ و حسدکمتر بیازارد مرا
زنده درگور سکوتم من‌، مگر زین بیشتر
روزگار مرده‌پرور خوار نشمارد مرا
مردمان از چشم بد ترسند و من از چشم خوب
حق ز چشم خوب مهرویان نگهدارد مرا
مرگ شاعر زندگی‌بخش خیال اوست کاش
این خموشی در شمار مردگان آرد مرا
سینه‌ام زآه پیاپی چاک شد، کو آن طبیب
کز تشفی مرهمی بر سینه بگذارد مرا
تا مگر تأثیر بخشد ناله‌های زار من
آرزوی مرگ حالی بسته‌لب دارد مرا
شد امید از شش‌ جهت ‌مقطوع‌ و نومیدی ‌رسید
بو که نومیدی به دست مرگ بسپارد مرا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

شمارهٔ ۵ به خوانش زهرا بهمنی
شمارهٔ ۵ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/01/31 00:03
امیر

زنده در گور سکوتم هم مگر زین ماجرا
روزگار مرده‌پرور مرده پندارد مرا
منبع: دوستی شصت ساله. محمد علی جمالزاده این بیت از بهار را در رثاء پورداود استفاده کرد.

1395/04/16 19:07
محمدحسن

مصراع دوم بیت اول فکر می کنم به جای رشگ باید رشک نوشته شود تا معنی بدهد .

1395/04/16 19:07
محمدحسن

بیت چهار هم مرگ شاعر است نه مرک شاعر .