گنجور

شمارهٔ ۳۸

گر نیم‌شبی مست در آغوش من افتد
چندان به لبش بوسه زنم کز سخن افتد
صد بار به پیش قدمش جان بسپارم
یکبار مگر گوشه چشمش به من افتد
ای بر سر سودای تو سرها شده بر باد
دور از تو چنانم که سری بی‌بدن افتد
آوازه کوچک دهنت ورد زبان‌هاست
پیدا شود آن راز که در هر دهن افتد
طوفان حدیث من اگر بگذرد از هند
در زیر لحد ریگ به کفش حسن افتد
شیرین نفتد هرکه زند تیشه که این رمز
شوری است که تنها به سرکوهکن افتد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر نیم‌شبی مست در آغوش من افتد
چندان به لبش بوسه زنم کز سخن افتد
هوش مصنوعی: اگر در نیمه شب، کسی مست و در آغوش من بیفتد، آنقدر به لبش بوسه می‌زنم که دیگر نتواند سخنی بگوید.
صد بار به پیش قدمش جان بسپارم
یکبار مگر گوشه چشمش به من افتد
هوش مصنوعی: من بارها جانم را برای او فدای قدمش می‌کنم، شاید یک بار نگاه مهرآمیزش به من بیفتد.
ای بر سر سودای تو سرها شده بر باد
دور از تو چنانم که سری بی‌بدن افتد
هوش مصنوعی: من از عشق تو به حدی دیوانه‌ام که سرها بر باد رفته است. دور از تو به گونه‌ای هستم که مانند سر بی‌بدن می‌مانم.
آوازه کوچک دهنت ورد زبان‌هاست
پیدا شود آن راز که در هر دهن افتد
هوش مصنوعی: صدای نازک و دلنشین تو در بین مردم می‌پیچد و راز نهفته‌ای که در هر زبانی بیان شود، نمایان خواهد شد.
طوفان حدیث من اگر بگذرد از هند
در زیر لحد ریگ به کفش حسن افتد
هوش مصنوعی: اگر طوفانی از سخنان من از هند بگذرد، خاک زیر خاک را به دست حسن می‌سپارد.
شیرین نفتد هرکه زند تیشه که این رمز
شوری است که تنها به سرکوهکن افتد
هوش مصنوعی: هر کس که ابزاری را به کار گیرد تا شیرینی و زیبایی را از بین ببرد، به حقیقت نمی‌رسد. درک این راز شگفت‌انگیز فقط به کسانی می‌رسد که توانایی عبور از موانع را دارند.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۸ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/09/02 18:12
رامین آلیاری

با سلام و درود خدمت ادب دوستان گرامی...
کلمه‌ی اول از دومین مصرعِ بیت چهارم "پیدا" میباشد که دارای اشتباه تایپی میباشد.
با تشکر