شمارهٔ ۳۳
از دوست بریدیم به صد رنج و ندامت
از دوست بهخیر آمد و از ما بهسلامت
حالی دل مظلوم مرا غمزهٔ مستش
با تیر زد و ماند قصاصش به قیامت
از عشق حذرکن که بود ماحصل عشق
خون خوردن و جان کندن و آنگاه ملامت
طی شد زجهان چشمه خضر ودم عیسی
ایزد به لب لعل تو داد این دو کرامت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از دوست بریدیم به صد رنج و ندامت
از دوست بهخیر آمد و از ما بهسلامت
هوش مصنوعی: ما با درد و پشیمانی از دوستی جدا شدیم، اما آن دوست به خوبی زندگی کرد و ما در سلامت ماندیم.
حالی دل مظلوم مرا غمزهٔ مستش
با تیر زد و ماند قصاصش به قیامت
هوش مصنوعی: دل بیدفاع من از نگاه فریبنده او زخمی شد و این درد تا روز قیامت باقی خواهد ماند.
از عشق حذرکن که بود ماحصل عشق
خون خوردن و جان کندن و آنگاه ملامت
هوش مصنوعی: از عشق دوری کن، زیرا نتیجهاش خونخوری و جانکندن است و در پایان تنها سرزنش برای تو میماند.
طی شد زجهان چشمه خضر ودم عیسی
ایزد به لب لعل تو داد این دو کرامت
هوش مصنوعی: چشمه خضر و دم عیسی در این جهان به پایان رسیدهاند، اما خداوند این دو نعمت را به لب لعل تو عطا فرموده است.