شمارهٔ ۲۴
شیرینلبی که آفت جانها نگاه اوست
هرجا دلیست بستهٔ زلف سیاه اوست
کردم سراغ دل ز مقیمان درگهش
گفتند رو بجوی مگر فرش راه اوست
گویند یار خون دل خلق میخورد
وان لعل سرخ و دست نگاربن کواه اوست
او پادشاه کشور حسنست و ما اسیر
وآن زلف پر خم و صف مژگان سپاه اوست
گفتم به قتل من چه بود عذر آن نگار؟
گفتند خوی سرکش او عذرخواه اوست
گفتم بغیر عشق چه باشدگناه من
گفتند زندگانی عاشق گناه اوست
جانا بهار صید زبانبستهایست لیک
چیزی که مایهٔ نگرانی است آه اوست
شمارهٔ ۲۳: تو اگر خامی و ما سوخته، توفیر بسی استشمارهٔ ۲۵: غممخور جانا در اینعالم که عالم هیچ نیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شیرینلبی که آفت جانها نگاه اوست
هرجا دلیست بستهٔ زلف سیاه اوست
هوش مصنوعی: زن زیبایی که لبهایش شیرین است و نگاهش جانها را به خود جلب میکند، هر کجا دلی وجود داشته باشد، زلف مشکی او آن دل را به اسارت درآورده است.
کردم سراغ دل ز مقیمان درگهش
گفتند رو بجوی مگر فرش راه اوست
هوش مصنوعی: به سراغ دل خود رفتم تا از کسانی که در حضور او هستند، خبری بگیرم. آنها گفتند که باید در جستجوی او باشی، شاید فرشی که بر سر راهش است، تو را به او نزدیک کند.
گویند یار خون دل خلق میخورد
وان لعل سرخ و دست نگاربن کواه اوست
هوش مصنوعی: میگویند که محبوب، دلهای مردم را میسوزاند و در عوض، آن لعل سرخ و دست زیبای او نتیجهی این درد و رنج است.
او پادشاه کشور حسنست و ما اسیر
وآن زلف پر خم و صف مژگان سپاه اوست
هوش مصنوعی: او فرمانروای سرزمین زیبایی است و ما اسیر او هستیم؛ زلفهای پرچین و صف مژههای او، سپاه او را تشکیل میدهد.
گفتم به قتل من چه بود عذر آن نگار؟
گفتند خوی سرکش او عذرخواه اوست
هوش مصنوعی: گفتم که چه دلیلی دارد برای کشتن من، آن معشوق؟ پاسخ دادند که خودپرستی و طغیانی او دلیل توجیهکنندهاش است.
گفتم بغیر عشق چه باشدگناه من
گفتند زندگانی عاشق گناه اوست
هوش مصنوعی: من از عشق غیر از خودم هیچ گناهی ندارم، اما گفتند که زندگی عاشق خود گناه اوست.
جانا بهار صید زبانبستهایست لیک
چیزی که مایهٔ نگرانی است آه اوست
هوش مصنوعی: عزیزم، فصل بهار مانند شکارچیای است که زبانی نمیتواند بگوید، اما چیزی که دل ما را میآزارد، ناله و آوایی است که از دل او به گوش میرسد.
حاشیه ها
1400/05/01 17:08
ناصر
بیت ۳ مصرع ۲ باید به این صورت اصلاح گردد
وان لعل سرخ و دست نگارین گواه اوست