شمارهٔ ۲۲
نم باران ز بستان گرد رفته است
طبیعت را گلی از گل شکفته است
نسیم آزاد میآید به بستان
چرا پس مرغکان را دل گرفته است
عجب شوری بپاکردست بلبل
ندانم عشق در گوشش چه گفته است
به ما جز عشق و آزادی مده پند
که عاشق حرفمردم کم شنفته است
بهارا بیش ازبن درگوش ملت
مزن گلبانگ آزادی که خفته است
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نم باران ز بستان گرد رفته است
طبیعت را گلی از گل شکفته است
هوش مصنوعی: باران خفیفی از باغ آمده و طبیعت را با شکفتن گلی زیبا و سرسبز زینت بخشیده است.
نسیم آزاد میآید به بستان
چرا پس مرغکان را دل گرفته است
هوش مصنوعی: نسیم ملایم و دلپذیر به باغ میوزد، اما چرا پرندگان از آن خوشحال نیستند و دلگیر به نظر میرسند؟
عجب شوری بپاکردست بلبل
ندانم عشق در گوشش چه گفته است
هوش مصنوعی: بلبل شور و شوق عجیبی به پا کرده و من نمیدانم در گوشش چه اسراری از عشق گفتهاند که اینطور دلتنگ و هیجانزده است.
به ما جز عشق و آزادی مده پند
که عاشق حرفمردم کم شنفته است
هوش مصنوعی: به ما نصیحت نکن که فقط عشق و آزادی برای ما مهم است، زیرا عاشق تنها به حرفهای دیگران کمتر توجه میکند.
بهارا بیش ازبن درگوش ملت
مزن گلبانگ آزادی که خفته است
هوش مصنوعی: در فصل بهار، سخن از آزادی را در گوش مردم نزن، چرا که آنها هنوز بیدار نشدهاند و خواب گونهاند.