شمارهٔ ۸۹ - صیقل عشق
گلعذاران جهان بسیارند
لیک پیش گل رویت خارند
دل نگهدار که خوبان دل را
چون گرفتند نگه میدارند
مده آزار دل من که بتان
دل عشاق نمیآزارند
گر شنیدی که نکویان جهان
بیوفایند و شقاوت کارند
مرو از راه که آن بیادبان
همه بازاری و سردم دارند
تو نجیبی و نکویان نجیب
همه با رحم و نکوکردارند
لاله رویند ولیکن هرگز
داغ محنت به دلی نگذارند
همهخوشصورت و خوشبرخوردند
همه خوش سیرت و خوش رفتارند
بهر عشاق حقیقی نورند
بهر عشاق دروغی نارند
نرمند از ادبا و احرار
یار اهل ادب و احرارند
دامن با ادبان را گنجند
گردن بیادبان را مارند
همه عاشق طلب و دلجویند
همه شکر لب و شیرین کارند
بهرشان عاشقی ار یافت نشد
همت اندر طلبش بگمارند
عاشق از آهن و از چوب کنند
که هم آهنگر و هم نجارند
جمله هم عاشق و هم معشوقند
جمله هم ثابت و هم سیارند
دعوی بلهوسان را در عشق
نپذیرند که بس عیارند
قدر صافی گهران را از دور
بشناسند که بس هشیارند
نستانند دل از یکتن بیش
نیز دل جز به یکی نسپارند
امتحانهای دلاوبز کنند
تا به عشق کسی ایمان آرند
چون مسلم شد و تردید نماند
شرم و حشمت ز میان بردارند
در برش ساعتکی بنشینند
همرهش بادگکی بگمارند
گاه گاهی ز پی صیقل عشق
بوسهای چند بر او بشمارند
بوسه در عشق مباح است آری
بوسه را صیقل عشق انگارند
گرچه عشاق نخسبند به شب
مهوشان نیز براین هنجارند
دلبرانی که خداوند دلند
در غم عاشق خود بیدارند
شاهدی کاو غم عاشق نخورند
مردمان جانورش پندارند
عشق معشوق نهانست ولیک
حکما واقف از این اسرارند
شرط انیت خوبان اینست
غیر از این مابقی از اغیارند
شاهدانی که چنانند و چنین
مردم چشم اولی الابصارند
عشق در ساحت جان گلزاریست
خوبرویان گل این گلزارند
نتوان داشت امید یاری
زان رفیقان، که به شهوت یارند
مردمی زین شهوانی عشاق
نتوان خواست، که مردم خوارند
دلشان ازگهر عشق تهی است
همه از شهوت و حرص انبارند
کاهل و بیمزه و بیادبند
لوس و بیمعنی و چربک سارند
به حقیقت همه گولند و سفیه
لیک در گولزدن مکارند
نیز آن فرقه که دورند از عشق
نقش حمام و گچ دیوارند
گلرخانی که نفورند از عشق
گویی از خلقت خود بیزارند
قتل عاشق برشان هست مباح
این بتان افعی جان اوبارند
چون به افراط شتابند از جهل
شمع هر جمع و گل هر خارند
چون به تفریط گرایند از عجب
عشق را معصیتی انگارند
هست نزدیک خرد هر دو گزاف
کاین دو در وزن به یک مقدارند
روش مردم نادان است این
که نه از فلسفه برخوردارند
عقلا معتدلند اندر طبع
وز گزاف جهلا فرارند
اولین شرط نجابت عقل است
عقلا بیشتری ز اخیارند
شمارهٔ ۸۸ - یک شب شوم!: شب چو دیوان به حصار فلکی راه زدندشمارهٔ ۹۰ - کیک نامه: چون اختران پلاس سیه بر سر آورند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گلعذاران جهان بسیارند
لیک پیش گل رویت خارند
هوش مصنوعی: در جهان آدمهای زیبا و خوشچهره زیادی وجود دارند، اما هیچکدام به زیبایی تو نمیرسند و در مقایسه با تو مانند خار هستند.
دل نگهدار که خوبان دل را
چون گرفتند نگه میدارند
هوش مصنوعی: دل خود را حفظ کن، زیرا افرادی که خوب و نیکو هستند، وقتی دل کسی را به دست میآورند، به خوبی از آن محافظت میکنند.
مده آزار دل من که بتان
دل عشاق نمیآزارند
هوش مصنوعی: دل من را آزار نده، زیرا معشوقان دل عاشقان را نمیآشوبند.
گر شنیدی که نکویان جهان
بیوفایند و شقاوت کارند
هوش مصنوعی: اگر شنیدی که نیکان و خوبان دنیا نامراد و بیوفا هستند و به کارهای بد مشغولند،
مرو از راه که آن بیادبان
همه بازاری و سردم دارند
هوش مصنوعی: از آن مسیر نرو که آنجا افرادی بیاحترام و سطحینگر هستند و فقط به دنبال منافع خودشان میباشند.
تو نجیبی و نکویان نجیب
همه با رحم و نکوکردارند
هوش مصنوعی: تو انسان فرهیختهای هستی و انسانهای شریف و نجیب نیز همه مهربان و نیکوکار هستند.
لاله رویند ولیکن هرگز
داغ محنت به دلی نگذارند
هوش مصنوعی: گلهای لاله شکوفا میشوند، اما هرگز دلی را با غم و اندوهی داغ نمیکنند.
همهخوشصورت و خوشبرخوردند
همه خوش سیرت و خوش رفتارند
هوش مصنوعی: همه دارای چهرههای زیبا و برخوردهای دلنشین هستند و همچنین همگی دارای شخصیتهای نیکو و رفتارهای خوب میباشند.
بهر عشاق حقیقی نورند
بهر عشاق دروغی نارند
هوش مصنوعی: عاشقان راستین مانند نور هستند که روشنی و هدایت به همراه دارند، در حالی که عاشقان دروغین مشابه آتشند و موجب سوختن و خرابی میشوند.
نرمند از ادبا و احرار
یار اهل ادب و احرارند
هوش مصنوعی: نرمند، دارای دانش و فضیلت است و دوستان او نیز از اهل علم و انسانهای آزادیخواه هستند.
دامن با ادبان را گنجند
گردن بیادبان را مارند
هوش مصنوعی: افراد با ادب و احترام در جامعه، مانند گنجی ارزشمند هستند، در حالی که افرادی که بیادب و بدرفتارند، مانند ماری خطرناک و زیانآور به حساب میآیند.
همه عاشق طلب و دلجویند
همه شکر لب و شیرین کارند
هوش مصنوعی: همه افراد دوست دارند به دنبال عشق و محبت بگردند و همچنین همگی دارای خصوصیات خوشزبان و خوشاخلاق هستند.
بهرشان عاشقی ار یافت نشد
همت اندر طلبش بگمارند
هوش مصنوعی: اگر کسی نتواند عاشقی را بیابد، باید تمام تلاش خود را برای جستجوی آن بگذارد.
عاشق از آهن و از چوب کنند
که هم آهنگر و هم نجارند
هوش مصنوعی: عاشق به هر چیزی که بتواند احساسش را بیان کند، وابسته است، زیرا هم آهنگر و هم نجار ابزاری برای ساختن دنیای عاشقانه دارند.
جمله هم عاشق و هم معشوقند
جمله هم ثابت و هم سیارند
هوش مصنوعی: همه افراد عاشق و معشوق هستند، یعنی همه به نوعی درگیر عشقند. همچنین، همه در حال تغییر و تحول هستند و در عین حال برخی ویژگیهای ثابت دارند.
دعوی بلهوسان را در عشق
نپذیرند که بس عیارند
هوش مصنوعی: در عشق بهانهجویی و ادعای هوسبازان را قبول نکنید، زیرا آنها بسیار فریبنده و متظاهر هستند.
قدر صافی گهران را از دور
بشناسند که بس هشیارند
هوش مصنوعی: مردم با تجربه و باهوش میتوانند ارزش سنگهای قیمتی را از فاصله تشخیص دهند.
نستانند دل از یکتن بیش
نیز دل جز به یکی نسپارند
هوش مصنوعی: دل را به هیچ کس جز یک نفر نمیسپارند و تنها از یک نفر دل نمیگیرند.
امتحانهای دلاوبز کنند
تا به عشق کسی ایمان آرند
هوش مصنوعی: آزمونها و چالشهایی برای دلها برگزار میشود تا به عشق فردی یقین پیدا کنند.
چون مسلم شد و تردید نماند
شرم و حشمت ز میان بردارند
هوش مصنوعی: زمانی که یقین به وجود آید و هیچ شکی باقی نماند، انسانها از هر نوع شرم و شخصیت ظاهری دست برداشته و بیپروا میشوند.
در برش ساعتکی بنشینند
همرهش بادگکی بگمارند
هوش مصنوعی: در کنار ساعتی زیبا بنشینند و بادی ملایم به آن جا بخورد.
گاه گاهی ز پی صیقل عشق
بوسهای چند بر او بشمارند
هوش مصنوعی: گاه و بیگاه به یاد عشق، تعدادی بوسه از او میگیرند.
بوسه در عشق مباح است آری
بوسه را صیقل عشق انگارند
هوش مصنوعی: در عشق، بوسه دادن جایز است، زیرا بوسه به نوعی میتواند نشاندهنده قدرت عشق و زیبایی آن باشد.
گرچه عشاق نخسبند به شب
مهوشان نیز براین هنجارند
هوش مصنوعی: با وجود اینکه عاشقان شبها نمیخوابند، اما زیباییها همچنان بر همین روال باقیند.
دلبرانی که خداوند دلند
در غم عاشق خود بیدارند
هوش مصنوعی: عاشقانی که دلشان با خداست، همیشه در فکر و نگرانی معشوق خود هستند.
شاهدی کاو غم عاشق نخورند
مردمان جانورش پندارند
هوش مصنوعی: شاهدی وجود دارد که مردم با دیدن او، غم عاشق را درک نمیکنند و او را موجودی از احساسات نمیدانند.
عشق معشوق نهانست ولیک
حکما واقف از این اسرارند
هوش مصنوعی: عشق به معشوق پنهان است، اما حکما و دانایان از این رازها آگاهند.
شرط انیت خوبان اینست
غیر از این مابقی از اغیارند
هوش مصنوعی: شرط واقعی بودن خوبان این است که فقط آنها هستند و بقیه افراد از دستهی دیگرند.
شاهدانی که چنانند و چنین
مردم چشم اولی الابصارند
هوش مصنوعی: افرادی که به زیبایی و جذابیت مشهور هستند، در حقیقت، افرادی هستند که بسیار باهوش و دارای درک عمیق هستند.
عشق در ساحت جان گلزاریست
خوبرویان گل این گلزارند
هوش مصنوعی: عشق در عمق وجود انسان مانند یک باغ زیبا و دلنشین است که در آن، زیباییها و عشقهای واقعی وجود دارند. افراد دوستداشتنی و جذاب، مانند گلهایی هستند که این باغ را زینت میبخشند.
نتوان داشت امید یاری
زان رفیقان، که به شهوت یارند
هوش مصنوعی: امید به کمک و یاری از آن دوستان را نمیتوان داشت، زیرا آنها به دنبال لذتجویی هستند.
مردمی زین شهوانی عشاق
نتوان خواست، که مردم خوارند
هوش مصنوعی: مردم دلداده به عشق نمیتوانند خواستههای خود را به عشق و حوصله بگذارند، زیرا در این حالت آدمها معمولاً ارزش و احترام خود را از دست میدهند.
دلشان ازگهر عشق تهی است
همه از شهوت و حرص انبارند
هوش مصنوعی: دلهایشان از عشق خالی است و فقط از روی شهوت و طمع انباشته شدهاند.
کاهل و بیمزه و بیادبند
لوس و بیمعنی و چربک سارند
هوش مصنوعی: افرادی که تنبل و بیروح و بیادب هستند، معمولاً بسیار بیمعنی و سطحی به نظر میرسند.
به حقیقت همه گولند و سفیه
لیک در گولزدن مکارند
هوش مصنوعی: در حقیقت، همه مردم فریبخورده و ناداناند، اما در فریب دادن یکدیگر بسیار زرنگ و حقهباز هستند.
نیز آن فرقه که دورند از عشق
نقش حمام و گچ دیوارند
هوش مصنوعی: گروهی که از عشق دور هستند، همانند نقاشیهای حمام و گچ دیوار هستند؛ یعنی ظاهری بیروح و خالی از احساسات واقعی دارند.
گلرخانی که نفورند از عشق
گویی از خلقت خود بیزارند
هوش مصنوعی: زنی که به عشق علاقه ندارد، به نظر میرسد از وجود و آفریده شدن خود ناراضی است.
قتل عاشق برشان هست مباح
این بتان افعی جان اوبارند
هوش مصنوعی: عشق و دل باختگی برای این معشوقان به حدی عمیق است که به راحتی میتوانند عاشق را نابود کنند، چرا که این زیباییها همچون افعی جان او را میگیرند.
چون به افراط شتابند از جهل
شمع هر جمع و گل هر خارند
هوش مصنوعی: وقتی از روی نادانی به سرعت و زیادهروی میپردازند، آنگاه هر جمعی مانند شمع میسوزد و گلها هم به خار تبدیل میشوند.
چون به تفریط گرایند از عجب
عشق را معصیتی انگارند
هوش مصنوعی: وقتی که از حد تعادل خارج میشوند، عشق را به خطا و گناه تعبیر میکنند.
هست نزدیک خرد هر دو گزاف
کاین دو در وزن به یک مقدارند
هوش مصنوعی: نزدیک عقل، هر دو چیز بیمعنا هستند، چرا که هر دو به یک اندازه اهمیت دارند.
روش مردم نادان است این
که نه از فلسفه برخوردارند
هوش مصنوعی: روش افرادی که دانا نیستند، این است که از علم فلسفه بیبهرهاند.
عقلا معتدلند اندر طبع
وز گزاف جهلا فرارند
هوش مصنوعی: انسانهای خردمند از نظر طبیعت و ویژگیهای خود متعادل هستند و از رفتارهای بیپایه و غیرمنطقی افرادی که ناداناند، دوری میکنند.
اولین شرط نجابت عقل است
عقلا بیشتری ز اخیارند
هوش مصنوعی: اولین و مهمترین ویژگی نجابت، خرد و عقل است، و افراد عاقل معمولاً از دیگران بهتر و شایستهتر هستند.