گنجور

شمارهٔ ۶۹ - بهار اگر بگذارد!

صبر کنم انتظار اگر بگذارد
کام برم روزگار اگر بگذارد
پیش فتم بخت بد اگر نکشد پس
خدعه کنم اشتهار اگر بگذارد
نام من آید فراز قائمه ی رای
قائمه ی ذوالفقار اگر بگذارد
داده‌ام اول قرار کار وکالت
مملکت بی‌قرار اگر بگذارد
مهره‌ام آید برون ز ششدر حیرت
این ورق چارچار اگر بگذارد
رأی تمام از من است‌، کاتب آراء
چند نقط بر هزار اگر بگذارد
«‌تربت جامم‌» بس است‌، هیئت نظار
نیت خود را کنار اگر بگذارد
از پی خود کسب اعتبار نمایم
گیتی بی‌اعتبار اگر بگذارد
بنده وکیلم به رأی‌های دروغی
همهمهٔ نوبهار اگر بگذارد
خواهم ازین نقطه من امید ببرم
این دل امیدوار اگر بگذارد
کوس وکالت زنم به حیله و تزویر
سابقهٔ بی‌شمار اگر بگذارد
مردم بیچاره را فریب دهم زود
کلک صدیق بهار اگر بگذارد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبر کنم انتظار اگر بگذارد
کام برم روزگار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: منتظر می‌مانم اگر زمان اجازه دهد، و اگر زندگی نیز فرصت بدهد، به خواسته‌ام می‌رسم.
پیش فتم بخت بد اگر نکشد پس
خدعه کنم اشتهار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: اگر تقدیر بدی بر سر راهم باشد و مرا از پا درآورد، در این صورت مجبور می‌شوم فریب اقبال را بزنم و اندکی معروف شوم، اگر فرصتی باشد.
نام من آید فراز قائمه ی رای
قائمه ی ذوالفقار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: نام من به بالای راست و بلندای تفکر و اندیشه می‌رسد، همان‌طور که ذوالفقار، شمشیر مشهور و قوی، نشانه قدرت و شجاعت است. اگر این نام بتواند در خاطرها بماند و بر افراشته گردد.
داده‌ام اول قرار کار وکالت
مملکت بی‌قرار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: من ابتدا کار وکالت را به مملکت بی‌قرار سپرده‌ام، اگر که اجازه دهد.
مهره‌ام آید برون ز ششدر حیرت
این ورق چارچار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: من احساس می‌کنم که از درونم یک نیروی قوی به بیرون می‌جوشد و این باعث حیرت من شده است، چنان که اگر ورق دستم را رها کند، همه چیز در هم می‌ریزد.
رأی تمام از من است‌، کاتب آراء
چند نقط بر هزار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: تمام تصمیم‌گیری‌ها و نظرات به من بستگی دارد؛ حتی اگر نویسنده‌ای هزاران نقطه به نوشته‌اش اضافه کند، باز هم تأثیری در نتیجه نخواهد داشت.
«‌تربت جامم‌» بس است‌، هیئت نظار
نیت خود را کنار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: «تربت جامم» به معنای خاک و سرزمین من کافی است؛ اگر تماشاگران بخواهند، باید نیت خود را کنار بگذارند.
از پی خود کسب اعتبار نمایم
گیتی بی‌اعتبار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: من تلاش می‌کنم تا برای خودم اعتباری کسب کنم، اما اگر دنیا اجازه بدهد.
بنده وکیلم به رأی‌های دروغی
همهمهٔ نوبهار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: من وکیل هستم و با وجود صدای بلندی که در بهار به پا می‌شود، حتی اگر رأی‌های نادرستی صادر شود، همچنان به کار خود ادامه می‌دهم.
خواهم ازین نقطه من امید ببرم
این دل امیدوار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: می‌خواهم از اینجا به امیدی بپردازم، اگر این دل امیدوار اجازه دهد.
کوس وکالت زنم به حیله و تزویر
سابقهٔ بی‌شمار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: من با زیرکی و فریبکاری، نمایندگی خود را آغاز می‌کنم، اگر پیشینه‌ی فراوانم اجازه دهد.
مردم بیچاره را فریب دهم زود
کلک صدیق بهار اگر بگذارد
هوش مصنوعی: من می‌خواهم مردم را به راحتی فریب بدهم، اما اگر صدیق بهار اجازه بدهد.