گنجور

شمارهٔ ۶۱ - به شکرانه توشیح قانون اساسی

بگذشت اردی‌بهشت و آمد خرداد
خیز که باید قدح گرفت و قدح داد
اول خرداد ماه و وقت گل سرخ
وقت گل سرخ و اول مه خرداد
آمد خرداد ماه با گل سوری
داد بباید کنون به عیش و طرب داد
بر گل ‌سوری خوش‌ است بادهٔ سوری
وبژه ز دست تو ماهروی پریزاد
گل شکفد بامداد از بر گلبن
چون دو رخ لعبتان خلخ و نوشاد
صبح دوم کافتاب خندد بر کوه
بر سر یک شاخ‌، گل بخندد هفتاد
باد به شبگیر چون زند ره بستان
تاب درافتد به زلف سنبل و شمشاد
چون سر زلفین دلبری که ز جورش
رفته بر و بوم عمر من همه بر باد
جور پسندند خوبرویان بر من
فریاد از جور خوبروبان فریاد
ای ز جفایت شده خراب دل من
هم به وفا روزی این خراب کن آباد
بیداد اکنون‌نه‌درخور است که گشتست
گیتی از عدل شاه پر دهش و داد
ملک یکی خانه‌ایست بنیادش عدل
خانه نپاید اگر نباشد بنیاد
داد و دهش گر بنا نهند به کشور
به که حصاری کنند ز آهن و پولاد
شکر خداوند را که داد و دهش را
طرف بنائی نهاد پادشه راد
پادشه دادگر مظفر دین شاه
آنکه ز عدلش بنای ظلم برافتاد
ظلم برون شد چو او درآمد بر تخت
فتنه فرو شد چو او ز مام جهان زاد
فر و بزرگی بیامد ار ز بر عرش
دست بکش پیش تخت شاه در استاد
خرم‌و شاداست‌بخت‌شاه که گشته‌است
کشور از او خرم و رعیت از او شاد
ار جو کازاین بنای فرخ قانون
ملک بماند همیشه خرم و آباد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بگذشت اردی‌بهشت و آمد خرداد
خیز که باید قدح گرفت و قدح داد
هوش مصنوعی: اردی‌بهشت گذشت و خرداد فرارسید. حالا زمان آن است که باید جامی پر کرد و به دیگران نیز جام بدهیم.
اول خرداد ماه و وقت گل سرخ
وقت گل سرخ و اول مه خرداد
هوش مصنوعی: اول خرداد ماه، زمان شکوفه‌زدن گل‌های سرخ است. این زمان نشان‌دهنده ورود به فصل زیبای بهار و تجدید حیات طبیعت است.
آمد خرداد ماه با گل سوری
داد بباید کنون به عیش و طرب داد
هوش مصنوعی: با فرارسیدن ماه خرداد و شکوفه‌های خوشبو، اکنون باید به خوشی و شادی بپردازیم.
بر گل ‌سوری خوش‌ است بادهٔ سوری
وبژه ز دست تو ماهروی پریزاد
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب خوش‌طعم در کنار گل سرخ، که به دلیل زیبایی و خاص بودن تو، دلربا و جذاب‌تر می‌شود.
گل شکفد بامداد از بر گلبن
چون دو رخ لعبتان خلخ و نوشاد
هوش مصنوعی: در صبحگاهان، گل‌ها از باغ شکوفا می‌شوند، مانند دو چهره زیبا که با زینت‌های خود درخشندگی خاصی دارند.
صبح دوم کافتاب خندد بر کوه
بر سر یک شاخ‌، گل بخندد هفتاد
هوش مصنوعی: در صبح روز دوم، نور خورشید بر فراز کوه می‌تابد و بر روی یک شاخه، گل‌ها با شادی می‌خندند و در مجموع هفتاد گل به شکوفایی می‌رسند.
باد به شبگیر چون زند ره بستان
تاب درافتد به زلف سنبل و شمشاد
هوش مصنوعی: وقتی باد شب را می‌گذرد و به باغ می‌وزد، گل‌های زلف سنبل و شمشاد به آرامی بر زمین می‌افتند.
چون سر زلفین دلبری که ز جورش
رفته بر و بوم عمر من همه بر باد
هوش مصنوعی: به دلیل زیبایی و فریبایی دلبری که بر من تاثیر گذاشته، تمام زندگی‌ام تحت تأثیر او و بی‌حالی و نابودی قرار گرفته است.
جور پسندند خوبرویان بر من
فریاد از جور خوبروبان فریاد
هوش مصنوعی: زیبایان به خواسته‌های خودم بی‌توجهند و بر من ستم می‌کنند. به خاطر این ستمی که از سوی زیبایان می‌کشید، چه فریادی برآورم!
ای ز جفایت شده خراب دل من
هم به وفا روزی این خراب کن آباد
هوش مصنوعی: ای که به خاطر ناچاری‌ها و بی‌محبتی‌ات، دل من ویران شده است، امیدوارم روزی این دل ویران را با محبت خود دوباره آباد کنی.
بیداد اکنون‌نه‌درخور است که گشتست
گیتی از عدل شاه پر دهش و داد
هوش مصنوعی: اکنون دیگر ظلم و ستم جایز نیست، زیرا که جهان هم‌اکنون تحت حاکمیت شاهی است که بخشندگی و عدالت را برقرار کرده است.
ملک یکی خانه‌ایست بنیادش عدل
خانه نپاید اگر نباشد بنیاد
هوش مصنوعی: ملک مانند یک خانه است که بر اساس عدالت ساخته شده است و اگر پایه‌اش عدالت نباشد، آن خانه نمی‌تواند دوام بیاورد.
داد و دهش گر بنا نهند به کشور
به که حصاری کنند ز آهن و پولاد
هوش مصنوعی: اگر در یک کشور بخشش و کمک به یکدیگر برقرار شود، بهتر از این است که به جای ایجاد حصارهای آهنی و فولادی، رابطه‌های انسانی و همیاری تقویت شود.
شکر خداوند را که داد و دهش را
طرف بنائی نهاد پادشه راد
هوش مصنوعی: خدا را شکر می‌کنم که بخشش و عطا را به عنوان اصلی در سرشت پادشاهان قرار داد.
پادشه دادگر مظفر دین شاه
آنکه ز عدلش بنای ظلم برافتاد
هوش مصنوعی: پادشاهی که عادل و دادگر است، ظلم و ستم را از بنیاد برانداخت و باعث شد که عدالت برقرار شود.
ظلم برون شد چو او درآمد بر تخت
فتنه فرو شد چو او ز مام جهان زاد
هوش مصنوعی: زمانی که او بر تخت نشسته است، ظلم و ستم از بین می‌رود. و وقتی که او به دنیا می‌آید، فتنه‌ها و نادرستی‌ها نیز در می‌اندرزند و از بین می‌روند.
فر و بزرگی بیامد ار ز بر عرش
دست بکش پیش تخت شاه در استاد
هوش مصنوعی: عظمت و زیبایی اگر به عرش آسمان هم برسد، باز هم در برابر تخت شاه نشسته است.
خرم‌و شاداست‌بخت‌شاه که گشته‌است
کشور از او خرم و رعیت از او شاد
هوش مصنوعی: بخت شاه خوشبخت و شادان است که کشور در زیر سر او به خوشی و رونق رسیده و مردم هم از خوشحالی برخوردارند.
ار جو کازاین بنای فرخ قانون
ملک بماند همیشه خرم و آباد
هوش مصنوعی: اگر این بنیاد خوشبختی و قانون مملکت برقرار باشد، کشور همواره شاد و آباد خواهد ماند.

حاشیه ها

1396/09/02 13:12
ر.غ

با سلام مصراع اول بیت پایانی را تصحیح کنید به این صورت: ارجو کزین