شمارهٔ ۵۱ - هشدر به اروپا
در مسیل مسکنت خفتیم و چندی برگذشت
سر ز جا برداشتیم اکنون که آب از سرگذشت
موسم فرهنگ ویار و قوت بازو رسید
نوبت اورنگ و طوق و یاره و افسر گذشت
جز به بازوی توانا و دل دانا، دگر
کی توان هرگز ازین غرقاب پهناورگذشت
بر تو ای دارای منعم زین فقیران بگذرد
آنچه بر دارایی دارا ز اسکندرگذشت
بگذرد بر خانمان خان و مان و لُرد و مُرد
شعلهای کز قیصر و از خانهٔ قیصر گذشت
بگذرد زین آهنین صرصر برین عاد و ثمود
آنچه بر عاد و ثمود از آتشین صرصر گذشت
آه سخت کارگر در دخمهٔ محنت کشی
منفجر شد دود شد وز روزن کیفر گذشت
زیر سنگ آسیای ظلم یک چند آسیا
ماند و اینک آسمان بر محور دیگر گذشت
اتحاد آسیایی شد مدار آسیا
آسیابانا نبایستت ازین محور گذشت
آسیا جنبش کند و ین خواب سنگین بگلسد
تا ز نو بازآید آن آبی کزین معبر گذشت
جنبش پیرایهٔ احمر کند اکنون درست
بر اروپا آنچه از سهم نبی الاصفر گذشت
ای نژاد آسمانی وی نبیرهٔ آفتاب
ترک رامش کن که جور مغرب از حد در گذشت
شد اروپا دایه و مام تو را پستان برید
بایدت زین دایهٔ مشفقتر از مادر گذشت
ای اروپا آسیا را نوبت دیگر رسید
وآسیابان را ز بیدادت به دل خنجر گذشت
ای عروسک ساز و خرسگ باز بس کاین طفل را
موسم مکتب رسید و نوبت تسخر گذشت
ای کهن نرٌاد حیلت گر میفکن کعبتین
داو بر چین کاین تکاور مهره از ششدر گذشت
لشگر ژاپون گذشت اکنون ز منچوری به چین
تا بگردانی کلاه از برم و چالندر گذشت
شمارهٔ ۵۰ - یا مرگ یا تجدد: هرکو در اضطراب وطن نیستشمارهٔ ۵۲ - ضیمران: ضیمرانی در بن بید معلق جا گرفت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در مسیل مسکنت خفتیم و چندی برگذشت
سر ز جا برداشتیم اکنون که آب از سرگذشت
هوش مصنوعی: ما به مدت طولانی در شرایط سختی زندگی کردیم و زمانی گذشت. حالا که مشکلات و گرفتاریها بیشتر از حد تحمل ما شده، از سر جایشان بلند شدیم.
موسم فرهنگ ویار و قوت بازو رسید
نوبت اورنگ و طوق و یاره و افسر گذشت
هوش مصنوعی: فصل فرهنگ و نیروی اراده فرارسیده است، زمان رسیدن به مقام و زینت و دلبستگی و سرودنه به پایان رسیده.
جز به بازوی توانا و دل دانا، دگر
کی توان هرگز ازین غرقاب پهناورگذشت
هوش مصنوعی: تنها با داشتن بازوی قوی و دل آگاه، ممکن نیست که هرگز از این دریاچه وسیع عبور کرد.
بر تو ای دارای منعم زین فقیران بگذرد
آنچه بر دارایی دارا ز اسکندرگذشت
هوش مصنوعی: ای کسی که به واسطهی ثروت و نعمت، ویژگیهایی را دارا هستی، بدان که آنچه بر ثروتمندانی چون اسکندر گذشته، بر تو نیز خواهد گذشت و از دست تو نیز خواهد رفت.
بگذرد بر خانمان خان و مان و لُرد و مُرد
شعلهای کز قیصر و از خانهٔ قیصر گذشت
هوش مصنوعی: آتش ویرانیای بر خانههای ثروتمندان و پادشاهان میگذرد که از خانهٔ پادشاهی هم عبور کرده است.
بگذرد زین آهنین صرصر برین عاد و ثمود
آنچه بر عاد و ثمود از آتشین صرصر گذشت
هوش مصنوعی: اجازه بدهید اینجا به زبان ساده بگویم که یک طوفان شدید و وحشتناک به سراغ این قومهای قدیمی خواهد آمد، همانطور که قبلاً برای عاد و ثمود پیش آمده بود. آنها نیز با مشکلات سخت و فجایع ناشی از این طوفان روبرو خواهند شد.
آه سخت کارگر در دخمهٔ محنت کشی
منفجر شد دود شد وز روزن کیفر گذشت
هوش مصنوعی: اهنگینی از درد و رنج کارگر به اوج رسید و چون شعلهای پرخروش، به اوج خود رسید و نهایتاً به صورت دود از روزنهای به بیرون رفت و عبور کرد.
زیر سنگ آسیای ظلم یک چند آسیا
ماند و اینک آسمان بر محور دیگر گذشت
هوش مصنوعی: زیر سنگ آسیاب ظلم، مدتی آسیا در جای خود ماند و حالا آسمان بر محور دیگری چرخید.
اتحاد آسیایی شد مدار آسیا
آسیابانا نبایستت ازین محور گذشت
هوش مصنوعی: اتحاد کشورهای آسیایی باید محور و اساس پیشرفتهای آنان باشد و نباید از این مسیر منحرف شوند.
آسیا جنبش کند و ین خواب سنگین بگلسد
تا ز نو بازآید آن آبی کزین معبر گذشت
هوش مصنوعی: آسیاب به چرخش در میآید و این خواب سنگین در حال از بین رفتن است تا دوباره آب که از این مسیر عبور کرده دوباره بیاید.
جنبش پیرایهٔ احمر کند اکنون درست
بر اروپا آنچه از سهم نبی الاصفر گذشت
هوش مصنوعی: حرکت و تغییرات در سراسر اروپا اکنون به وضوح نمایان شده است، درست همانطور که در گذشته برای نبی الاصفر (پیامبر زرد) پیش آمد.
ای نژاد آسمانی وی نبیرهٔ آفتاب
ترک رامش کن که جور مغرب از حد در گذشت
هوش مصنوعی: ای فرزند آسمان و نوهٔ آفتاب، شادی کن، زیرا ستمگریهای سرزمین مغرب از حد گذشته است.
شد اروپا دایه و مام تو را پستان برید
بایدت زین دایهٔ مشفقتر از مادر گذشت
هوش مصنوعی: اروپا به عنوان پرستار و محافظی برای تو آمده، اما به تو آسیب میزند و از تو چیزی میگیرد. باید از این پرستار که به تو نزدیکتر و دلسوزتر از مادرت است، فراتر بروی.
ای اروپا آسیا را نوبت دیگر رسید
وآسیابان را ز بیدادت به دل خنجر گذشت
هوش مصنوعی: ای اروپا، نوبت آسیا نیز فرا رسیده است؛ و یاد تو در دل آسیابان مانند خنجری است که او را آزار میدهد.
ای عروسک ساز و خرسگ باز بس کاین طفل را
موسم مکتب رسید و نوبت تسخر گذشت
هوش مصنوعی: ای سازنده عروسک و بازیگر خرس، دیگر زمان یادگیری این کودک فرارسیده و زمان شوخی و بازی به سر آمده است.
ای کهن نرٌاد حیلت گر میفکن کعبتین
داو بر چین کاین تکاور مهره از ششدر گذشت
هوش مصنوعی: ای کسی که تجربه و نیرنگ داری، اگر دست از کارهای خود برنداری، بدان که این مبارزه و قدرتنمایی به زودی تو را به زمین خواهد زد.
لشگر ژاپون گذشت اکنون ز منچوری به چین
تا بگردانی کلاه از برم و چالندر گذشت
هوش مصنوعی: لشکر ژاپن از سرزمین منچوری به سوی چین حرکت کرده است تا کلاهم را از سرم بردارد و برود.
حاشیه ها
1393/10/26 21:12
محمد
با توجه به دیوان بهار ، عنوان قصیده فوق هشدار به اروپا می باشد نه هشدر به اروپا
1393/10/26 21:12
محمد فاضلی منش
در بیت 12 با توجه به دیوان بهار، در مصراع دوم کلمه ی جه که بعد از که آمده است زاید است
... ترک رامش کن که جور مغرب از حد درگذشت
1393/10/26 21:12
محمد فاضلی منش
در مصرع دوم بیت 14 گذشت صحیح است که کذشت ثبت شده است