برگردان به زبان ساده
گویند حکیمان که پس ازمرگ، بقا نیست
ور هست بقا، فکرت و اندیشه بجا نیست
هوش مصنوعی: حکمتدانان میگویند که پس از مرگ، زندگی ادامه ندارد و اگر هم در ادامهای باشد، دیگر جای تفکر و اندیشه نیست.
ما را که برنجیم از این زندگی امروز
در سر هوس زیستن و شوق بقا نیست
هوش مصنوعی: ما که از این زندگی خستهایم، به دنبال لذتجویی و تمایل به ادامه زندگی نیستیم.
گر زندگی از بهر غم و رنج و عذابست
دردی است که جز نیستیش هیچ دوا نیست
هوش مصنوعی: اگر زندگی فقط به خاطر غم و درد و رنج باشد، در واقع دردی وجود دارد که هیچ درمانی جز نبودن آن درد ندارد.
وین عقل و شعوری که از او رنج برد روح
بیش و کم او جز که عذاب حکما نیست
هوش مصنوعی: این عقل و دانشی که موجب درد و رنج روح میشود، جز برای عذاب و سختی برای حکیمان چیز دیگری نیست.
بودا که ره نیستی آموخت به اصحاب
خوش گفت که: هستی به جز از رنج و عنانیست
هوش مصنوعی: بودا به چهرههای خود گفت که در جهان هیچ راهی برای رهایی از نیستی وجود ندارد و حقیقت این است که زندگی تنها مملو از رنج و اسارت است.
آسایش جاوبد از آن سوی حیات است
زین سو به جز از رنج و غم و درد و بلا نیست
هوش مصنوعی: آرامش واقعی در دنیای دیگر وجود دارد و در این دنیا فقط رنج، غم، درد و مصیبت هست.
آیین بقا سردی و خاموشی مرگ است
کاین گرمی و جنبش جز ازین آب و هوا نیست
هوش مصنوعی: روش زندگی و ادامه حیات به حالت سکون و سردی مرگ مربوط میشود، چرا که این زندگی پرنشاط و پرجنب و جوش تنها ناشی از همین آب و هواست.
بر آب و هوایی که بود سخت موقت
خوش بودن و دل باختن از عقل و ذکا نیست
هوش مصنوعی: خوش بودن و دل باختن به چیزی که ناپایدار و موقتی است، از عقل و درایت به دور است.
هستی به همآهنگی ذرات قدیمست
در جمعیت و تفرقه و جذب و نما نیست
هوش مصنوعی: هستی به چیزی وابسته است که از هماهنگی ذرات قدیمی ناشی میشود، و این نتیجهای است از تعاملهای جمعی و جداگانه، و همچنین جاذبه و ابراز وجود آنها.
گر جان و روان جلوه گه صنع الهی است
از چیست که این جلوه به ارض و به سما نیست
هوش مصنوعی: اگر روح و جان، نشان از خلاقیت و دستساختهی خداوند است، پس چرا این نمایش و جلوه در زمین و آسمان دیده نمیشود؟
کس فلسفهٔ زیست ندانست به تحقیق
و ز جان سخنی هست که هیچش سر و پا نیست
هوش مصنوعی: هیچکس نتوانسته واقعاً فلسفه زندگی را درک کند و حقیقت این است که از وجود انسان، سخنی هست که نه آغاز دارد و نه پایان.
گویند که انسان به خطا یافته تولید
زیرا به نهاد بشری غیرخطا نیست
هوش مصنوعی: میگویند که انسان خطا میکند زیرا ذات بشر به اشتباه کردن عادت دارد.
در اصل بشر ظن بزرگان همه نیکو است
وین ظن بد ازگفتهٔ «مانی» است زمانیست
هوش مصنوعی: بشر به طور طبیعی به نظرات و قضاوتهای خوب بزرگان اعتماد دارد، اما این بدبینی که خلق شده، ناشی از سخنان "مانی" است که اکنون مدتهاست مطرح شده است.
خوش گفت که ایجاد جهان وینهمه آشوب
زآمیختن ظلمت و نوراست وروا نیست
هوش مصنوعی: خوش میبینید که خلقت جهان و این تمام بینظمیها نتیجهی ترکیب تاریکی و روشنی است و این وضعیت ناپسند است.
تا نور زظلمت نشود فرد و مجزی
در عرصهٔ هستی خبر از صلح و صفا نیست
هوش مصنوعی: تا وقتی که تاریکی برطرف نشود و روشنی نیاید، در فضای وجود خبری از آرامش و صلح نخواهد بود.
تا گوهر واحد نگریزد ز تراکیب
بالمره گزیر از الم و بغی و شقا نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که جوهر اصلی از ترکیبها جدا نشود، هیچ راه فراری از درد، ظلم و بدبختی وجود ندارد.
من نیز برآنم که سعادت بود آندم
کاویخته زین قبه، قنادیل طلا نیست
هوش مصنوعی: من هم عقیده دارم که خوشبختی در آن زمان به دست میآید که از این گنبد آسمانی، نور و روشنی که درخشش طلایی دارد، به دست نیاید.
تا یکسره ذرات نمانند ز جنبش
نور ازلی را ز صور عقده گشا نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که ذرات از حرکت بایستند، روشنایی جاودانی که مسائل را حل میکند، وجود نخواهد داشت.
تا چنگ صور قطع نگردد ز هیولی
ایجاد، ز سرپنجهٔ آشوب رها نیست
هوش مصنوعی: تاکامی که قالب و شکل وجود از بین نرود، از ریشهٔ آشفته و بینظم نمیتوان فرار کرد.
خوش باش، کزین هستی موهوم مزور
تا چشم بهم برزدهای شکل و نما نیست
هوش مصنوعی: خوش باش، زیرا این دنیای فریبنده و غیرواقعی، تا به چشم برهم زنی، چیزی از شکل و ظاهر ندارد.
خورشید فرو میرد و منظومه برافتد
و آثار و نشانی ز سهیل و ز سها نیست
هوش مصنوعی: خورشید غروب میکند و کهکشانها نابود میشوند و هیچ نشانی از ستارههای سهیل و سها باقی نمیماند.
وین تودهٔ غبرا و حیات و حرکاتش
ناگه رود آنجا که من و ما و شما نیست
هوش مصنوعی: این جمعیت خاکستری و زندگی و تحرکاتش ناگهان به جایی میرود که دیگر من، ما و شما وجود ندارد.
دریای ثوابت ز تف قهر شود خشک
وین زورق گردان ابدالدهر بپا نیست
هوش مصنوعی: دریای ثابتها به خاطر خشم و غضب خشک میشود و این قایق که در تمام زمانها در حال حرکت است، دیگر وجود ندارد.
ارواح نباتی و نفوس حیوانی
برقیاست کهجزیک نفسش نورو ضیا نیست
هوش مصنوعی: روحهای گیاهی و جانورانی مانند نوری هستند که جز یک دم و نفس، هیچ نوری در آن نیست.
دوزخ بود اینجا و بهشت است هم اینجا
هم نیز جز اینجا سخن از خوف و رجا نیست
هوش مصنوعی: این مکان جهنم است و همین جا بهشت نیز وجود دارد. در اینجا صحبت از ترس و امید نمیشود.
کثرت چو برافتاد دوبینی رود از بین
توحید همین است، یکی هست و دوتا نیست
هوش مصنوعی: وقتی که کثرت و فراوانی از بین برود، تنها یک حقیقت باقی میماند که همان وحدت است. در واقع، در اصل، فقط یک وجود وجود دارد و دوگانگی در کار نیست.
در باغچهای خرمن گل دیدم وگفتم
فرداست کز این توده گل غیر هبا نیست
هوش مصنوعی: در یک باغچه گلهای زیادی را دیدم و فکر کردم که در فردا از این توده گل، فقط بادی (هوا) باقی خواهد ماند.
بلبل ز دل تنگ بنالیدکه هشدار
کامروزکسی منکر این لطف و صفا نیست
هوش مصنوعی: پرندهای از دل پر از غم خود ناله میکند که باید توجه کنیم، زیرا امروز کسی وجود ندارد که این نوازش و زیبایی را انکار کند.
عشق است که صورتگر این حسن و جمالست
پس عشق بجایست اگر حسن بجا نیست
هوش مصنوعی: عشق باعث پیدایش زیبایی و جلوههای ظاهری است، بنابراین اگر زیبایی در کار نباشد، باز هم عشق دارای ارزش و اهمیت خود را دارد.
توحید بیندوزکه با دیدهٔ تحقیق
چون درنگری عشق هم از حسن جدا نیست
هوش مصنوعی: ایمان به یگانگی خداوند را با نگاهی عمیق و دقیق بررسی کن، زیرا وقتی به عشق نگاه میکنی، نمیتوانی آن را از زیبایی جدا ببینی.
حیرتزده می گشت بهار از پی اسرار
گفتند مروکاین روش مرد خدا نیست
هوش مصنوعی: بهار با تعجب به دنبال رازها میگشت و گفتند این رفتار، رفتار انسانهای مخلص و واقعی نیست.