شمارهٔ ۳۸ - ره راست
تا شدم خویگر به رفتن راست
چرخ کجرو به کشتنم برخاست
راست نتوان سوی بلندی رفت
راستی مانع ترقی ماست
کوهرو بین که پشت خم دارد
گه ز چپ میرود گهی از راست
ذروهٔ عز دنیوی کوهی است
که همه نعمت اندر آن بالاست
زاد راهش دروغ و گربزی است
نردبانش فریب و مکر و دهاست
باید ار قصد برشدن داری
هر زمان اوفتاد و برپا خاست
نیست فرقی میان دشمن و دوست
کاندر آن ره خروش وانفساست
اندر آن ره دو تن ز پهلوی هم
نگذرد بس که راه کمپهناست
کس در این راه پر خطر از کس
دستگیری نمی کند که خطاست
دوستان پای دوستان گیرند
از پی پاس جان خویش و رواست
سنگها پیش پایت اندازد
آنکه بالاتر از تو رهپیماست
هر قدم زین مشاجرات مخوف
طرفه جنگ و کشاکشی برپاست
هرکه برگشت یا که عجز آورد
در تک درهٔ عمیقش جاست
این بود حال کوهپیمایان
طرفه کوهی که مقصد عظماست
پا پر از آبله است و خون، زیراک
ساق در خار و کام بر خاراست
زبر و بالای این گریوه و کوه
از انین و نفیر، پر ز صداست
چون به بالا رسند با این رنج
آن مکان تازه اول دعواست
کان مکان نیست جای یک تن بیش
وز همه سو نشیب هول و بلاست
کسی آنجای را به چنگ آرد
که به اسباب و بخت، کامرواست
تا یکی با غنا شود مقرون
صدهزار آدمی قرین عناست
جایگاهی خوشست لیک دربغ
که بدین جا هجوم این غوغاست
همه آنجای را طمع دارند
مقصد جملگی همان یکجاست
هرکه او بر در نیاز نشست
از سر امن و عافیت برخاست
به حقیقت غنی، کسی باشد
کش ازاین رفتوآمد استغناست
جاه حاصل شده ز خون جگر
بازی کودکانهٔ سفهاست
دولتی پر ز بیم و باک و هلاک
نیست دولت که کام اژدرهاست
کوهپیما نهایم و خرسندیم
گرچه رهوار ما جهان پیماست
ما جهان را به راستی سپریم
کس ندیدم که گم شد از ره راست
شمارهٔ ۳۷ - فردوسی: سخن بزرگ شود، چون درست باشد و راستشمارهٔ ۳۹ - دست شکسته: بشکست گرم دست چه غم؟ کار درست است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا شدم خویگر به رفتن راست
چرخ کجرو به کشتنم برخاست
هوش مصنوعی: زمانی که به سفر رفتم و به دنیای دیگر پیوستم، سرنوشت نامناسبی پیدا کردم و در این مسیر، شوم به سراغم آمد.
راست نتوان سوی بلندی رفت
راستی مانع ترقی ماست
هوش مصنوعی: به راست و صداقت نمیتوان به سمت بلندیها و موفقیتها پیش رفت، زیرا سادگی و صداقت گاهی مانع از پیشرفت و ترقی میشود.
کوهرو بین که پشت خم دارد
گه ز چپ میرود گهی از راست
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف فردی اشاره دارد که در میان مشکلات و چالشها قرار دارد و مسیر زندگیاش به صورت نامنظم و گاهی متغیر است. او گاهی از یک طرف و گاهی از طرف دیگر اقدام میکند و این حالت نشاندهنده ناپایداری یا تغییر در رفتار و مسیر اوست. در واقع، این فرد به رغم سختیها و موانع، تلاش میکند راه خود را پیدا کند.
ذروهٔ عز دنیوی کوهی است
که همه نعمت اندر آن بالاست
هوش مصنوعی: بلندای عزت دنیوی مانند کوهی است که تمام نعمتها بر روی آن قرار دارند و در اوج هستند.
زاد راهش دروغ و گربزی است
نردبانش فریب و مکر و دهاست
هوش مصنوعی: زندگی او پر از دروغ و فریب است و برای بالا رفتن و موفقیت از ترفندها و حقهها استفاده میکند.
باید ار قصد برشدن داری
هر زمان اوفتاد و برپا خاست
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به موفقیت یا برتری دست پیدا کنی، باید در هر زمانی که دچار افت و رکود میشوی، دوباره به پا خیز و تلاش کنی.
نیست فرقی میان دشمن و دوست
کاندر آن ره خروش وانفساست
هوش مصنوعی: بین دشمن و دوست هیچ تفاوتی وجود ندارد، زیرا در آن مسیر، صدای خشم و نفسهای تند هر دو یکی است.
اندر آن ره دو تن ز پهلوی هم
نگذرد بس که راه کمپهناست
هوش مصنوعی: در آن مسیر، بهدلیل اینکه راه بسیار باریک است، دو نفر نمیتوانند همزمان از کنار هم عبور کنند.
کس در این راه پر خطر از کس
دستگیری نمی کند که خطاست
هوش مصنوعی: در این مسیر دشوار، هیچکس به دیگری کمک نمیکند چون این کار نادرست است.
دوستان پای دوستان گیرند
از پی پاس جان خویش و رواست
هوش مصنوعی: دوستان برای حفظ جان خود، به یکدیگر کمک میکنند و این کار صحیح و درست است.
سنگها پیش پایت اندازد
آنکه بالاتر از تو رهپیماست
هوش مصنوعی: اگر فردی بالاتر از تو باشد و در راهی که در حال رفتن هستی توانایی بیشتری داشته باشد، موانع و مشکلات به سادگی در مسیرش برطرف میشوند و او میتواند به خوبی از پس چالشها برآید.
هر قدم زین مشاجرات مخوف
طرفه جنگ و کشاکشی برپاست
هوش مصنوعی: هر قدم در این درگیریهای ترسناک نشانهای از جنگ و کشمکش است که همیشه وجود دارد.
هرکه برگشت یا که عجز آورد
در تک درهٔ عمیقش جاست
هوش مصنوعی: هر کسی که پشیمان شد یا نتوانست در چالشی عمیق پیش برود، در همان جا، یعنی در دل همان چالش، قرار میگیرد.
این بود حال کوهپیمایان
طرفه کوهی که مقصد عظماست
هوش مصنوعی: کوهپیماهای برجسته به سوی کوهی عظیم و مهم در حال حرکت هستند و این نشاندهنده سختی و چالش مسیر آنان است.
پا پر از آبله است و خون، زیراک
ساق در خار و کام بر خاراست
هوش مصنوعی: پایم پر از تاول و خون است، چرا که ساق پایم در خاری گیر کرده و کامم نیز بر روی خاری قرار دارد.
زبر و بالای این گریوه و کوه
از انین و نفیر، پر ز صداست
هوش مصنوعی: بالای این تپه و کوه، صدای ناله و گریهای به گوش میرسد.
چون به بالا رسند با این رنج
آن مکان تازه اول دعواست
هوش مصنوعی: وقتی به قله برسند و بعد از تحمل این همه سختی، آنجا تازه شروع درگیری و چالشها است.
کان مکان نیست جای یک تن بیش
وز همه سو نشیب هول و بلاست
هوش مصنوعی: این مکان جایی برای یک نفر نیست و از هر طرف پر از افت و بلا است.
کسی آنجای را به چنگ آرد
که به اسباب و بخت، کامرواست
هوش مصنوعی: کسی میتواند به موفقیت و خواستههایش دست یابد که از امکانات و شانس خوبی برخوردار باشد.
تا یکی با غنا شود مقرون
صدهزار آدمی قرین عناست
هوش مصنوعی: اگر کسی با هنر و آواز زیبا آمیخته شود، هزاران انسان دیگر انعام و رحمت را نصیب خواهند شد.
جایگاهی خوشست لیک دربغ
که بدین جا هجوم این غوغاست
هوش مصنوعی: جایگاهی خوشایند وجود دارد، اما در اینجا شلوغی و سر و صدای زیادی هست.
همه آنجای را طمع دارند
مقصد جملگی همان یکجاست
هوش مصنوعی: همه افراد به یک هدف مشترک فکر میکنند و در تلاش برای رسیدن به آن هستند، در حالی که در نهایت همه به سمت همان نقطه واحد حرکت میکنند.
هرکه او بر در نیاز نشست
از سر امن و عافیت برخاست
هوش مصنوعی: هر کسی که در درگاه نیاز به خداوند متعال تکیه کند، به آرامش و امنیت دست مییابد.
به حقیقت غنی، کسی باشد
کش ازاین رفتوآمد استغناست
هوش مصنوعی: کسی که به واقعیت و حقیقت غنی است، از دنیای فراز و نشیبها و تردیدها بینیاز است.
جاه حاصل شده ز خون جگر
بازی کودکانهٔ سفهاست
هوش مصنوعی: سخن از این است که مقام و اعتبار به دست آمده، نتیجهٔ فداکاری و رنجی است که بیخردان در زندگی خود متحمل شدهاند.
دولتی پر ز بیم و باک و هلاک
نیست دولت که کام اژدرهاست
هوش مصنوعی: دولتی که بر ترس و وحشت و تباهی بنا شده، نمیتواند دولتی واقعی باشد، زیرا حقیقتاً در آن تنها آرزوهای بزرگ و خطرناک وجود دارد.
کوهپیما نهایم و خرسندیم
گرچه رهوار ما جهان پیماست
هوش مصنوعی: ما کوهنورد نیستیم و از این موضوع ناراحت نیستیم، زیرا راهی که داریم با شتاب ما را به دوردستهای دنیا میبرد.
ما جهان را به راستی سپریم
کس ندیدم که گم شد از ره راست
هوش مصنوعی: ما جهان را با صداقت مینگریم و تا به حال کسی را ندیدهام که در مسیر درست گم شود.