گنجور

شمارهٔ ۲۴۹ - شاعری در زندان

آنچه در دورهٔ ناصری
مرد و زن کشته شد سرسری
آن به عنوان لامذهبی
این به عنوان بابیگری
آن به عنوان جمهوریت
این به عنوان دانشوری
وانچه ‌شد کشته در چند شهر
بین شیخی و بالاسری
شد ز نو تازه در عهد ما
آن جنایات و کین‌گستری
دورهٔ پهلوی تازه کرد
عادت دورهٔ ناصری
نام مردم نهد بلشویک
این زمان دشمن مفتری
بلکه زان دوره بگذشت هم
شد عیان دورهٔ بربری
آخر نام هرکس که بود
کاف‌، کافی بود داوری
بلشویک است و یار لنین
خصم سرمایه و قلدری
بایدش بی‌محابا بکشت
از ره امنیت‌پروری
جمله ماندند باز از عمل
تاجر و کاسب و مشتری
زارع از زارعی کاسب از
کاسبی تاجر از تاجری
لیک شاعر نماند از عمل
هم به زندان کند شاعری
*
*
وان نفاقی که بُد پیش ازین
پیشهٔ مردم کشوری
حیدری دشمن نعمتی
نعمتی دشمن حیدری
این زمان تازه گشت آن نفاق
اندر ایران ز بدگوهری
دولتی دشمن ملتی
کشوری دشمن لشکری
بربدی صبر باید همی
ورنه یزدان دهد بدتری
خود خورد خویشتن را ستم
دفع ظالم کند برسری
در شداید هویدا شود
گوهر مردم گوهری
روز سختی نمایان شود
شیرمردی و کنداوری
آنکه در بستر خز خزد
روز سختی شود بستری
ای شکم گرسنه‌، غم مدار
از ضعیفی و از لاغری
هست در فاقه بس رازها
کان ندانی در اشکم پری
شیر نر چون گرسنه شود
بیشتر می‌کند صفدری
کارها آید از گرسنه
معجزاتی است در مضطری
محنت فاقه کمتر بود
در جهان ز آفت پرخوری
آدمی چون گرسنه شود
گردد اندر مهالک جری
مردمان گفته‌اند این مثل
هرکه از نان پس‌، از جان بری
مرد دانا چو شد گرسنه
جنبدش هوش پیغمبری
ای زبردست بیدادگر
چند ازین جور و استمگری
جنبش مردم گرسنه است
غرش کوس اسکندری
کینه تیغی است زنگارگون
فقر سازد ورا جوهری
ظلمش آرد برون از نیام
اینت باد افره و داوری

اطلاعات

وزن: فاعلن فاعلن فاعلن
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنچه در دورهٔ ناصری
مرد و زن کشته شد سرسری
هوش مصنوعی: در دوران ناصرالدین شاه، بسیاری از مردان و زنان بدون توجه و به صورت سطحی جان خود را از دست دادند.
آن به عنوان لامذهبی
این به عنوان بابیگری
هوش مصنوعی: این فرد به عنوان یک شخص بی‌دینی شناخته می‌شود و آن فرد دیگر به عنوان یک پیرو مکتب بابی.
آن به عنوان جمهوریت
این به عنوان دانشوری
هوش مصنوعی: این یک تشبیه است به دو مفهوم مهم؛ یکی از آنها به معنای نمایندگی و دیگر به معنای علم و دانش. در واقع، این دو به نوعی مکمل یکدیگر هستند و هر کدام بر اهمیت خاص خود تأکید دارند. نخستین مفهوم به توانایی هدایت و مدیریت جامعه اشاره دارد و دومی به ارزش‌های علمی و پژوهشی.
وانچه ‌شد کشته در چند شهر
بین شیخی و بالاسری
هوش مصنوعی: هر چیزی که در چندین شهر کشته شده، میان شیخی و بالاسری وجود دارد.
شد ز نو تازه در عهد ما
آن جنایات و کین‌گستری
هوش مصنوعی: در زمان ما، جنایت‌ها و دشمنی‌ها دوباره آغاز شده و تازگی یافته‌اند.
دورهٔ پهلوی تازه کرد
عادت دورهٔ ناصری
هوش مصنوعی: دوران پهلوی به تازگی عادت‌های دورهٔ ناصر را ادامه داد.
نام مردم نهد بلشویک
این زمان دشمن مفتری
هوش مصنوعی: در این زمان، افرادی که به بلشویک‌ها مرتبط هستند، به دشمنان بی‌اساسی تبدیل شده‌اند که به دیگران اتهام می‌زنند.
بلکه زان دوره بگذشت هم
شد عیان دورهٔ بربری
هوش مصنوعی: این دوره به پایان رسیده و اکنون مشخص شده است که زمان بربریت فرا رسیده است.
آخر نام هرکس که بود
کاف‌، کافی بود داوری
هوش مصنوعی: آخر نام هر شخصی که باشد، کافی است که قاضی و داور باشد.
بلشویک است و یار لنین
خصم سرمایه و قلدری
هوش مصنوعی: بلشویک‌ها و یاران لنین مخالف سرمایه‌داری و رفتارهای قلدری هستند.
بایدش بی‌محابا بکشت
از ره امنیت‌پروری
هوش مصنوعی: برای حفظ امنیت، باید بی‌هیچ ترسی او را از بین ببرد.
جمله ماندند باز از عمل
تاجر و کاسب و مشتری
هوش مصنوعی: همه از کارهایی که تاجر، کاسب و مشتری انجام می‌دهند، بازمانده‌اند.
زارع از زارعی کاسب از
کاسبی تاجر از تاجری
هوش مصنوعی: کشاورز از تلاش و زحمت خود بهره می‌برد و کارگر نیز از کارش روزی می‌گیرد. تاجر هم از تجارت و خرید و فروش سود می‌برد.
لیک شاعر نماند از عمل
هم به زندان کند شاعری
هوش مصنوعی: شاعر به خاطر کارهایش نمی‌تواند از عواقب آن بگریزد و در حقیقت، شاعری او را به چالشی نیز می‌کشد.
وان نفاقی که بُد پیش ازین
پیشهٔ مردم کشوری
هوش مصنوعی: این دوگانگی و ریاکاری که قبلاً در بین مردم یک کشور رواج داشت.
حیدری دشمن نعمتی
نعمتی دشمن حیدری
هوش مصنوعی: این جمله به تقابل و تضاد بین حیدر (که معمولاً به علی ابن ابی‌طالب اشاره دارد) و دشمنان او اشاره دارد. به این معناست که حیدر به عنوان یک نیروی قوی و نیکو برای مؤمنان و عدالت‌طلبان محسوب می‌شود، در حالی که دشمنان او نیز به عنوان موانع و مشکلاتی برای او و پیروانش به شمار می‌آیند. در واقع، این جمله نشان‌دهنده رابطه‌ای متقابل و تعاملی بین حیدر و دشمنانش است.
این زمان تازه گشت آن نفاق
اندر ایران ز بدگوهری
هوش مصنوعی: در این زمان، نفاق و دوگانگی در ایران به خاطر بدخویی و ناپاکی به وجود آمده است.
دولتی دشمن ملتی
کشوری دشمن لشکری
هوش مصنوعی: حکومتی که با ملتی درگیری دارد، دشمنی با کشوری دارد که ارتش آن کشور نیز دشمن اوست.
بربدی صبر باید همی
ورنه یزدان دهد بدتری
هوش مصنوعی: اگر بر بدی صبر نکنی، ممکن است خداوند بدتری برایت مقدر کند.
خود خورد خویشتن را ستم
دفع ظالم کند برسری
هوش مصنوعی: نمی‌توان با ظلم و ستم مقابله کرد، مگر با دفع کردن آزار و ظلم از خود.
در شداید هویدا شود
گوهر مردم گوهری
هوش مصنوعی: در شرایط سخت و دشوار، ارزش و طبیعت واقعی افراد نمایان می‌شود.
روز سختی نمایان شود
شیرمردی و کنداوری
هوش مصنوعی: در روزهای دشوار، مردان بزرگ و دلیر خود را نشان می‌دهند و توانایی‌هایشان را به نمایش می‌گذارند.
آنکه در بستر خز خزد
روز سختی شود بستری
هوش مصنوعی: آن کسی که در روزهای سخت و دشواری قرار دارد، باید از تجربه‌ی خوشحالی و آرامش در زمان‌های خوشبختی استفاده کند تا این روزهای سخت را راحت‌تر بگذراند.
ای شکم گرسنه‌، غم مدار
از ضعیفی و از لاغری
هوش مصنوعی: ای شکم گرسنه، نگران ضعف و لاغری خود نباش.
هست در فاقه بس رازها
کان ندانی در اشکم پری
هوش مصنوعی: در دل فقر و تنگدستی، رازهای بسیاری نهفته است که تو از آن‌ها بی‌خبری و فقط در اشک‌هایم می‌توانی آن‌ها را حس کنی.
شیر نر چون گرسنه شود
بیشتر می‌کند صفدری
هوش مصنوعی: وقتی شیر نر گرسنه می‌شود، بیشتر تلاش می‌کند تا شکار کند.
کارها آید از گرسنه
معجزاتی است در مضطری
هوش مصنوعی: کارهای بزرگی از انسان نیازمند و گرسنه برمی‌آید که در شرایط سخت و دشوار قرار دارد.
محنت فاقه کمتر بود
در جهان ز آفت پرخوری
هوش مصنوعی: درد و رنج فقر در دنیا کمتر از آسیب‌های ناشی از پرخوری است.
آدمی چون گرسنه شود
گردد اندر مهالک جری
هوش مصنوعی: وقتی که انسان گرسنه می‌شود، به وسوسه‌ها و خطرات کثیری دچار می‌شود.
مردمان گفته‌اند این مثل
هرکه از نان پس‌، از جان بری
هوش مصنوعی: مردم گفته‌اند که هر کسی به خاطر نان، حتی جان خود را نیز فدا می‌کند.
مرد دانا چو شد گرسنه
جنبدش هوش پیغمبری
هوش مصنوعی: مردی که داناست، وقتی گرسنه می‌شود، به فکر می‌افتد و فراتر از نیاز خود اندیشه می‌کند.
ای زبردست بیدادگر
چند ازین جور و استمگری
هوش مصنوعی: ای ظالم چقدر دیگر می‌خواهی ستم و ظلم کنی؟
جنبش مردم گرسنه است
غرش کوس اسکندری
هوش مصنوعی: حرکت و شورش مردمی که کمبود خوراک دارند همانند صدای خشم و قدرت اسکندر، بزرگ و کوبنده است.
کینه تیغی است زنگارگون
فقر سازد ورا جوهری
هوش مصنوعی: کینه مانند یک تیغ زنگ‌زده است که باعث می‌شود انسان را به فقر و درماندگی بیندازد و از ارزش وجودی او کم کند.
ظلمش آرد برون از نیام
اینت باد افره و داوری
هوش مصنوعی: ظلم او باعث می‌شود که نافرمانی و بی‌عدالتی به وضوح نمایان شود. رخدادهای ناعادلانه را همچون طوفانی خارج از کنترل به نمایش می‌گذارد.

حاشیه ها

1397/09/18 13:12
امیر زرین

به نظر میرسه وزن شعر "فاعلن فاعلن فاعلن" باشه؛
و وزن "مفتعلن مفتعلن فاعلن" برای این شعر جور در نمیاد.
عجب وزن زیبایی انتخاب کرد بهار ...
با درود به روح بلند ملک الشعراء بهار