شمارهٔ ۲۲ - در منقبت امام هشتم(ع)
بگرفت شب ز چهرهٔ انجم نقابها
آشفته شد به دیدهٔ عشاق خوابها
استارگان تافته بر چرخ لاجورد
چونان که اندر آب ز باران حبابها
اکنون که آفتاب به مغرب نهفته روی
از باد برفروز بهبزم آفتابها
مجلس بساز با صنمی نغز و دلفریب
افکنده در دو زلف سیه پیچ و تابها
ساقی به پای خاسته چون سرو سیمتن
وانباشته به ساغر زربن شرابها
درگوش مشتری شده آواز چنگها
بر چرخ زهره خاسته بانگ ربابها
فصلیخوش و شبیخوشوجشنیمبارکست
وز کف برون شدهاست طرب را حسابها
بستند باب انده و تیمار و رنج و غم
وز شادی و نشاط گشادند بابها
رنگین کند به باده کنون دامن سپید
زاهدکه بودش از می سرخ اجتنابها
گویند می منوش و مخورباده زانکه هست
میخواره راگناه وگنه را عقابها
در باده گر گناه فزون است هم بود
در آستان حجه یزدان ثوابها
شمسالشموس شاه ولایت که کردهاند
شمس و قمر ز خاک درش اکتسابها
هشتم ولی بار خدا آنکه بر درش
هفتم سپهر راست به عجز اقترابها
بهر مقر و منکر او ایزد آفرید
انعامها به خلد و به دوزخ عذابها
خواهی اگر نوشت یکی جزوش از مدیح
در پیش نه ز برگ درختان کتابها
اکنون به شادی شب جشن ولادتش
گردون نهاده برکف انجم خضابها
جشنی است خسروانه و بزمی است دلفروز
گوئی گرفتهاند ز جنت حجابها
نور چراغ وتابش شمع و فروغ برق
گوئی برآمدند به شب آفتابها
آن آتشین درخت چو زربفت خیمه است
وان تیرهای جسته چو زرین طنابها
شمارهٔ ۲۱ - مراسم صبحانه (یک خانواده زردشتی قدیم): صبح دوم شد سپیده تاباناشمارهٔ ۲۳ - باز هم به همان مناسبت (مد شدن موی کوتاه برای زنان): سراسر تار گیسوی سیه چیدند خانمها
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بگرفت شب ز چهرهٔ انجم نقابها
آشفته شد به دیدهٔ عشاق خوابها
هوش مصنوعی: شب چهرهٔ ستارگان را پوشاند و خوابهای عاشقان در هم ریخت.
استارگان تافته بر چرخ لاجورد
چونان که اندر آب ز باران حبابها
هوش مصنوعی: ستارگان همچون حبابهایی هستند که بر روی آب باران مینشینند و در چرخ آسمان آبی میدرخشند.
اکنون که آفتاب به مغرب نهفته روی
از باد برفروز بهبزم آفتابها
هوش مصنوعی: الان که خورشید غروب کرده و در مغرب پنهان شده است، از باد بدم و به میهمانی و جشن دیگر آفتابها بروم.
مجلس بساز با صنمی نغز و دلفریب
افکنده در دو زلف سیه پیچ و تابها
هوش مصنوعی: مجلس جشنی برپا کن با دوست زیبایی که موی سیاهش را به زیبایی پیچ و تاب داده است و جلب توجه میکند.
ساقی به پای خاسته چون سرو سیمتن
وانباشته به ساغر زربن شرابها
هوش مصنوعی: میزبان دستانش را به نشانه احترام بالا آورده است، همچون درخت سرو با قامت افراشته. او جامهای پر از شراب زرین را به جمع آورده و آماده کرده است.
درگوش مشتری شده آواز چنگها
بر چرخ زهره خاسته بانگ ربابها
هوش مصنوعی: آوازهای چنگ در گوش مشتری طنینانداز شده و صدای ربابها در آسمان زهره بلند شده است.
فصلیخوش و شبیخوشوجشنیمبارکست
وز کف برون شدهاست طرب را حسابها
هوش مصنوعی: این فصل و شب زیبایی است و جشن مبارکی برپاست. خوشی و شوق به حدی رسیده که از کنترل خارج شده است.
بستند باب انده و تیمار و رنج و غم
وز شادی و نشاط گشادند بابها
هوش مصنوعی: درهای اندوه، نگرانی، رنج و غم بسته شدند و درهای شادی و نشاط باز گردیدند.
رنگین کند به باده کنون دامن سپید
زاهدکه بودش از می سرخ اجتنابها
هوش مصنوعی: الان زمان آن رسیده که زاهد، دامن سپیدش را با شراب رنگین کند، زیرا او تا پیش از این از شراب سرخ دوری میکرد.
گویند می منوش و مخورباده زانکه هست
میخواره راگناه وگنه را عقابها
هوش مصنوعی: میگویند که شراب نخورید و از باده استفاده نکنید، زیرا میخواران گناهکار هستند و بر گناه آنان عذابهایی وجود دارد.
در باده گر گناه فزون است هم بود
در آستان حجه یزدان ثوابها
هوش مصنوعی: اگر در نوشیدن شراب خطاها و گناهان بیشتری وجود دارد، اما در نهایت همه ما در درگاه خداوند پاداشها و نیکوکاریها را مییابیم.
شمسالشموس شاه ولایت که کردهاند
شمس و قمر ز خاک درش اکتسابها
هوش مصنوعی: شمسالشموس، پادشاهی که در کارهایش به روشنی و نور شمس و قمر دست یافته و بر اثر فعالیتها و تلاشهایش، به مقام بالایی رسیده است.
هشتم ولی بار خدا آنکه بر درش
هفتم سپهر راست به عجز اقترابها
هوش مصنوعی: هشتمین مقام است و در این مقام، خداوند را شکر میکنم که در آستانهاش، اگرچه خوابیدم، اما سپهر آبی به ناتوانی نزدیک میشود.
بهر مقر و منکر او ایزد آفرید
انعامها به خلد و به دوزخ عذابها
هوش مصنوعی: خداوند برای خیر و شر، پاداشها و کیفرها را در بهشت و جهنم قرار داده است.
خواهی اگر نوشت یکی جزوش از مدیح
در پیش نه ز برگ درختان کتابها
هوش مصنوعی: اگر خواسته باشی نوشتاری از مدح و ستایش برای کسی داشته باشی، بهتر است آن را از دل و نه تنها از روی کلمات بیجان و سطحی بنویسی، مثل برگهای درخت که فقط ظاهر دارند.
اکنون به شادی شب جشن ولادتش
گردون نهاده برکف انجم خضابها
هوش مصنوعی: در حال حاضر به مناسبت شب جشن تولد او، آسمان زیبا و درخشان است و ستارهها با رنگهای زنده زینت داده شدهاند.
جشنی است خسروانه و بزمی است دلفروز
گوئی گرفتهاند ز جنت حجابها
هوش مصنوعی: جشنی برگزار شده که شکوه و عظمت خسروان را در خود دارد و از آنجا که جو و فضای این جشن بسیار دلنشین و روحانگیز است، به نظر میرسد که حجابهای بهشت را برچیدهاند و زیباییهای بهشت در اینجا نمایان شده است.
نور چراغ وتابش شمع و فروغ برق
گوئی برآمدند به شب آفتابها
هوش مصنوعی: نور چراغ، سوسوی شمع و درخشش برق با هم به شب جلوهای مانند آفتابها را به ارمغان آورند.
آن آتشین درخت چو زربفت خیمه است
وان تیرهای جسته چو زرین طنابها
هوش مصنوعی: درختی که به رنگ آتش میدرخشد، شبیه به خیمهای از زربفت است و تیرهایی که از آن بیرون آمدهاند، مانند طنابهای طلاییاند.
حاشیه ها
1392/07/10 13:10
مرتضی قاسمی
ــ بیت پنجم، در واژهٔ «زرین»، بهجای «ی»، «ب» ضبط شده است.
ــ بیت یازدهم، واژهٔ «حجه» غلط و صحیح آن «حجت» است.
ــ بیت هجدهم، واژهٔ «گونی» غلط و صحیح آن «گویی» است.