گنجور

شمارهٔ ۱۵۷ - تغزل

جلوه‌گر شد شب دوشین چو مه عید صیام
کرد از ابرو پیوسته اشارت سوی جام
یعنی ای باده کشان باده حلال است حلال
یعنی ای دلشدگان روزه حرام است حرام
مه من نیز پی رؤیت فرخنده هلال
همچو خورشید فراز آمد از خانه به بام
تا همی ابروی او دیدم من با مه نو
هیچ نشناختم آیا مه نو هست کدام
شد او بیهده جویای هلالی ز سپهر
من از آن روی نکو یافته صد ماه تمام
تا بدیدیم سپس با دل خرم مه نو
این‌چنین گفتم با آن صنم سیم‌اندام
ای دو یاقوت روان تو مرا قوت روان
هله وقت است که از لعل تو برگیرم کام
زانکه من بوسهٔ سی روزه ز تو خواهانم
هین ادا کن تو مرا آنچه به من بودت وام
همچو طاووس به پا خیز و بریز از دل بط
به قدح بادهٔ گلرنگی چون خون حمام
داد دل بستان از باده درین فرخ عید
که مه روزه ز جان و دل ما برد آرام
باده بگسار و به‌ جای شکر و نقل بخوان
هر زمان مدحت مخدوم من آن صدرکرام

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جلوه‌گر شد شب دوشین چو مه عید صیام
کرد از ابرو پیوسته اشارت سوی جام
هوش مصنوعی: در شب گذشته، زیبایی‌اش مانند ماهی در شب عید فطر نمایان شد و از ابرویش اشاره‌ای به سمت جام نوشیدنی کرد.
یعنی ای باده کشان باده حلال است حلال
یعنی ای دلشدگان روزه حرام است حرام
هوش مصنوعی: ای کسانی که باده می‌نوشید، نوشیدنی شما حلال است. اما ای دل‌باختگان، روزه‌تان ممنوع و حرام است.
مه من نیز پی رؤیت فرخنده هلال
همچو خورشید فراز آمد از خانه به بام
هوش مصنوعی: ماه من نیز برای دیدن هلال خوش‌یمن مانند خورشید از خانه بیرون آمد و بر بام نشسته است.
تا همی ابروی او دیدم من با مه نو
هیچ نشناختم آیا مه نو هست کدام
هوش مصنوعی: وقتی ابروی او را دیدم، نتوانستم تشخیص دهم که آیا آنچه می‌بینم ماه نو است یا نه.
شد او بیهده جویای هلالی ز سپهر
من از آن روی نکو یافته صد ماه تمام
هوش مصنوعی: او به طور بی‌دلیل به دنبال هلالی از آسمان رفت و به خاطر زیبایی‌اش، صد ماه کامل را یافته است.
تا بدیدیم سپس با دل خرم مه نو
این‌چنین گفتم با آن صنم سیم‌اندام
هوش مصنوعی: پس از اینکه ماه نو را با دل شاد و خوش دیدیم، به آن معشوق زیبارو این‌طور گفتم.
ای دو یاقوت روان تو مرا قوت روان
هله وقت است که از لعل تو برگیرم کام
هوش مصنوعی: ای دو یاقوت، وجود تو به من نیرو و انرژی می‌بخشد. اکنون زمان آن است که از زیبایی و جواهر وجودت بهره‌مند شوم و کام خود را از آن برآورم.
زانکه من بوسهٔ سی روزه ز تو خواهانم
هین ادا کن تو مرا آنچه به من بودت وام
هوش مصنوعی: زیرا من خواهان بوسه‌ای از تو هستم که سی روز طول بکشد، پس تو هم لطف کن و آنچه را که به من بدهکاری، به انجام برسان.
همچو طاووس به پا خیز و بریز از دل بط
به قدح بادهٔ گلرنگی چون خون حمام
هوش مصنوعی: مانند طاووس با زیبایی و شکوه بایست و از دل پر از شوق و سرزندگی‌ات بگو؛ مانند گلابی سرخ و خوشبو، باده‌ای را در نهایت زیبایی بنوش.
داد دل بستان از باده درین فرخ عید
که مه روزه ز جان و دل ما برد آرام
هوش مصنوعی: در این روز مبارک و شاد، دل خود را با شراب شاد کنید، زیرا ماه روزه باعث شد که از جان و دل ما آرامش را بگیرد.
باده بگسار و به‌ جای شکر و نقل بخوان
هر زمان مدحت مخدوم من آن صدرکرام
هوش مصنوعی: شراب بیاشام و به جای شیرینی و تنقلات، هر زمان ستایش بزرگوار من را بخوان.