گنجور

شمارهٔ ۱۵ - فتح ورشو

قیصر گرفت خطهٔ ورشو را
درهم شکست حشمت اسلو را
جیش تزار را یرشش بگسیخت
چون داس باغبان علف خو را
دیری نمانده کز یورشی دیگر
مسکف زکف گذارد مسکو را
روس آنکه در لهستان چنگالش
برتافت دست چندین خسرو را
ورشو که بدعروس لهستان کشت
هم‌خوابه آن یله شده ورزو را
بنگر که خود چگونه ازو گیهان
برتافت چنگ و بستد ورشو را
آنگه که از پروس سوی مغرب
قیصر فکند ولوله و غو را
بلژیک شد به خیره سپر تا آنک
پاریس شده پذیره روا رو را
پاریس از انگلستان یاری جست
حق سیاست کلمانسو را
یکسو به‌ روس گفت که‌ هان بشکن
چون شیر شرزه ساقهٔ این گو را
روس از پروس شرقی پیش آمد
کرده دلیل هی هی و هوهو را
یکسو سپه کشید بریطانی
بگرفت وادی و دره و زو را
زبن سو فرانس کرد بهم جیشی
تا خودکه می‌برد ز میان دو را
یکسر سلاح جنگ به کف دادند
خدمتگر و ذخیره و معفو را
برق تفنگ و توپ به کار آورد
تاب درخش و غرش بختو را
گشت جهان دوباره به یاد آورد
فرفرنگ و جنگ واترلو را
البرت ازین واترلو شد بی‌تخت
در هاور برد تختگه نو را
تخت فرانس نیز به (‌بردو) رفت
عزت فزودگیتی‌، بردو را
قیصر فسون نمود چو مار افسای
کر مارو کفچه و کل بر سو را
وانگه ز غرب تاخت به شرق اندر
وز پیش راند دشمن کجرو را
زد در پروس شرقی بر دشمن
چون اخگری که لطمه زند قو را
بشکست خصم را و به ورشو تاخت
داده نوید، راجی و مرجو را
یکسو مکنزن آن که سرتیغش‌
پهلو دریده دشمن پهلو را
ییشش بخوانده «‌غاصب کالیسی‌»‌
مستد برانه آیت ولّو را‌
در «‌پرزمیشل‌» داده جو اسبان
پس‌داده در «‌پلن‌» دیرین جو را
یک لشکر از جنوب لهستان تفت
پیمود راه «‌رستو» و «‌خارکو» را
وز مشرق «‌پلن‌» سپهی دیگر
بگرفته پیش‌، خطهٔ مسکو را
یکسو سپاه سرکش هندنبرگ
آموخته به خصم تک و دو را
وز بر و بحر مملکت بالتیک
تهدید کرده مرکز اسلو را
آن مرکزی که کرده مصیبت‌گاه
رامشگه گزر سس و خسرو را
خرس بزرگ آن که نه پذرفتی
از صید خسته‌، لابه و مومو را
اینک ز بیم گشته چو خرگوشی
کز دور بنگرد سک «‌ترنو» را
امروز کافتاب جهانگیری
ز ایران دریغ دارد پرتو را
جیش تزار از چه در این کشور
بگرفته خوی مردم شبرو را
دعوت شدند کی زی ایران
حق برکناد داعی و مدعو را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیلن (مضارع مسدس اخرب مکفوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قیصر گرفت خطهٔ ورشو را
درهم شکست حشمت اسلو را
هوش مصنوعی: قیصر به سرزمین ورشو حمله کرد و شکوه و اعتبار اسلو را نابود کرد.
جیش تزار را یرشش بگسیخت
چون داس باغبان علف خو را
هوش مصنوعی: تفاوتی که درد و رنج ایجاد می‌کند، مانند داسی است که علف‌های هرز را از باغ جدا می‌کند.
دیری نمانده کز یورشی دیگر
مسکف زکف گذارد مسکو را
هوش مصنوعی: مدت زیادی نگذشته که با هجوم دیگری، مسکو تحت فشار قرار خواهد گرفت.
روس آنکه در لهستان چنگالش
برتافت دست چندین خسرو را
هوش مصنوعی: روسی که در لهستان قدرتش را به نمایش گذاشت، توانسته است دستان بسیاری از پادشاهان و بزرگان را به زیر سلطه خود درآورد.
ورشو که بدعروس لهستان کشت
هم‌خوابه آن یله شده ورزو را
هوش مصنوعی: اگر ورشو، که بدعروس لهستان است، ناپسند شده، به خواب مشترکی که با ورزو داشته اشاره می‌کند.
بنگر که خود چگونه ازو گیهان
برتافت چنگ و بستد ورشو را
هوش مصنوعی: به دقت نگاه کن که او چگونه با چنگ خود جهان را به تسخیر درآورده و در اختیار گرفته است.
آنگه که از پروس سوی مغرب
قیصر فکند ولوله و غو را
هوش مصنوعی: زمانی که از سرزمین پروس، به سوی مغرب، صدای هیاهو و شلوغی قیصر به گوش می‌رسید.
بلژیک شد به خیره سپر تا آنک
پاریس شده پذیره روا رو را
هوش مصنوعی: بلژیک به خاطر زیبایی و جذابیتش جایی برای خود پیدا کرده است، تا جایی که پاریس نیز به او توجه کرده و آن را پذیرای خود کرده است.
پاریس از انگلستان یاری جست
حق سیاست کلمانسو را
هوش مصنوعی: پاریس برای تقویت موقعیت خود از انگلستان کمک خواسته است و این تصمیم به خاطر مهارت‌های سیاسی کلمانسو اتخاذ شده است.
یکسو به‌ روس گفت که‌ هان بشکن
چون شیر شرزه ساقهٔ این گو را
هوش مصنوعی: به یک سو به روس گفت که برخیز و مانند شیر قوی، این مشکل را حل کن.
روس از پروس شرقی پیش آمد
کرده دلیل هی هی و هوهو را
هوش مصنوعی: مردم روس از سمت پروس شرقی آمده‌اند و با صداها و فریادهای هی هی و هوهو به تجمع پرداخته‌اند.
یکسو سپه کشید بریطانی
بگرفت وادی و دره و زو را
هوش مصنوعی: یک طرف سپاه بریتانیا، دره‌ها و تنگه‌ها را در اختیار گرفت و به تسخیر خود درآورد.
زبن سو فرانس کرد بهم جیشی
تا خودکه می‌برد ز میان دو را
هوش مصنوعی: زبانش را به فرانسوی تغییر داد تا خود را از میان دو راه نجات دهد.
یکسر سلاح جنگ به کف دادند
خدمتگر و ذخیره و معفو را
هوش مصنوعی: خدمتگزاران سلاح‌های جنگی را به دست آوردند و ذخایر و چیزهای مورد عفو را نیز در اختیار گرفتند.
برق تفنگ و توپ به کار آورد
تاب درخش و غرش بختو را
هوش مصنوعی: درخشش و صدای مرگبار توپ و تفنگ را به کار می‌گیرد تا بخت و اقبال را به نمایش بگذارد.
گشت جهان دوباره به یاد آورد
فرفرنگ و جنگ واترلو را
هوش مصنوعی: دنیا دوباره به یاد آورد که چه اتفاقاتی چون جنگ واترلو و ماجراهای دیگر رخ داده‌اند.
البرت ازین واترلو شد بی‌تخت
در هاور برد تختگه نو را
هوش مصنوعی: البرت پس از شکست در واترلو، بدون تخت و مقام، به سمت هاور رفت و تختگاه جدیدی را آغاز کرد.
تخت فرانس نیز به (‌بردو) رفت
عزت فزودگیتی‌، بردو را
هوش مصنوعی: تخت سلطنت فرانسه نیز به بردو منتقل شد و این موضوع باعث افزایش اعتبار و عظمت آنجا شد.
قیصر فسون نمود چو مار افسای
کر مارو کفچه و کل بر سو را
هوش مصنوعی: قیصر به طور فریبنده‌ای مانند ماری که در حال افسون کردن است، عمل می‌کند و نگاه‌ها را به خود جلب کرده و توجه‌ها را به سمت خودش می‌کشاند.
وانگه ز غرب تاخت به شرق اندر
وز پیش راند دشمن کجرو را
هوش مصنوعی: پس از آن، از سمت غرب به سمت شرق حرکت کرد و دشمن منحرف را پیش روی خود راند.
زد در پروس شرقی بر دشمن
چون اخگری که لطمه زند قو را
هوش مصنوعی: در پروس شرقی، دشمن را همچون آتش سوزانی که به قو صدمه می‌زند، مورد حمله قرار داد.
بشکست خصم را و به ورشو تاخت
داده نوید، راجی و مرجو را
هوش مصنوعی: او دشمن را شکست داد و به ورشو حمله‌ور شد و نوید پیروزی و امید را به همراه داشت.
یکسو مکنزن آن که سرتیغش‌
پهلو دریده دشمن پهلو را
هوش مصنوعی: به یک طرف نرو، زیرا دشمن در سمت دیگر منتظر است و آماده به حمله است.
ییشش بخوانده «‌غاصب کالیسی‌»‌
مستد برانه آیت ولّو را‌
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که شخصی می‌گوید که برای اثبات حقانیت خود، به آثاری و شواهد معتبر از گذشته استناد می‌کند. او به دنبال مستنداتی است که نشان دهد در موضوع مورد نظر، دلیلی قوی وجود دارد و می‌خواهد واقعیت‌ها را به روشنی بیان کند.
در «‌پرزمیشل‌» داده جو اسبان
پس‌داده در «‌پلن‌» دیرین جو را
هوش مصنوعی: در مناطق «پرزمیشل»، جوهایی که به اسبان داده شده، دوباره در «پلن» قدیمی کاشته شده‌اند.
یک لشکر از جنوب لهستان تفت
پیمود راه «‌رستو» و «‌خارکو» را
هوش مصنوعی: یک گروه بزرگ از جنوب لهستان راه را به سمت شهرهای «رستو» و «خارکو» طی کردند.
وز مشرق «‌پلن‌» سپهی دیگر
بگرفته پیش‌، خطهٔ مسکو را
هوش مصنوعی: از سمت شرق کشور «پلن»، سپاهی دیگر به سوی خطهٔ مسکو حرکت کرده است.
یکسو سپاه سرکش هندنبرگ
آموخته به خصم تک و دو را
هوش مصنوعی: در یک سو، نیروهای سرکش هندنبرگ به خوبی با دشمنان خود آشنا شده‌اند و تجربه‌های لازم را کسب کرده‌اند.
وز بر و بحر مملکت بالتیک
تهدید کرده مرکز اسلو را
هوش مصنوعی: از طرف زمین و دریا، کشور بالتیک مرکز اسلو را تهدید کرده است.
آن مرکزی که کرده مصیبت‌گاه
رامشگه گزر سس و خسرو را
هوش مصنوعی: محل مرکزی که سبب مصیبت و اندوه شده، مکانی است که خسرو و سس در آنجا عبور کرده‌اند.
خرس بزرگ آن که نه پذرفتی
از صید خسته‌، لابه و مومو را
هوش مصنوعی: خرس بزرگ، آن کسی است که از غم و درد شکارچیان خسته نشوید و شکایت نکند.
اینک ز بیم گشته چو خرگوشی
کز دور بنگرد سک «‌ترنو» را
هوش مصنوعی: اکنون به خاطر ترس، مانند خرگوشی شده که از دور به «ترنو» نگاه می‌کند.
امروز کافتاب جهانگیری
ز ایران دریغ دارد پرتو را
هوش مصنوعی: امروز خورشید جهانی که در ایران به دنیا می‌آید، نور و روشنایی خود را از ما دریغ کرده است.
جیش تزار از چه در این کشور
بگرفته خوی مردم شبرو را
هوش مصنوعی: چرا احساسات و رفتار مردم در این سرزمین تحت تأثیر قدرت و تصمیمات حاکمان قرار گرفته است؟
دعوت شدند کی زی ایران
حق برکناد داعی و مدعو را
هوش مصنوعی: دعوتی صورت می‌گیرد که از ایران، حق برکنار شده است، به طوری که دعوت‌کننده و دعوت‌شونده هر دو حذف شده‌اند.