شمارهٔ ۱۲۵ - لغز
چیست آن سرو نارسیده به بار
بردمیده ز ایزدی گلزار
در بهار است چون به گاه خزان
در خزان است چون به گاه بهار
خود بود سروبن ولی بینی
برسرش سروهای خوشرفتار
سرو را آب سرفرازکند
وین خوداز آب پست گردد و زار
چشمها باشدش ولی چون خلق
می نخوابد که خود بود بیدار
گر هزاران به سرو بنشینند
هم براین سرو برنشسته هزار
گر برآن سرو، درگه نوروز
عندلیبان شوند نغمهنگار
خود براین سرو نغمه خوانانند
در بهار و خزان و لیل و نهار
گربرآن سرو بیهده شب و روز
برنشیند چکاو و بلبل و سار
خود براین سرو بلبلان نایند
جز بگفت محمد مختار
گر از آن سرو درگلستانها
رسته بینی همه فزون ز هزار
در گلستان ازین گرامی سرو
مینیاید فزونتر از دو به بار
گر جز از شاخ و برگ و بار ندید
هیچ کس بر به سرو و بید و چنار
هم برین سر و شاخ و برگ فزون
رسته اما نه کش کنی دیدار
برگ و باری بر او بود که کند
نور در دیدهٔ اولیالابصار
برگ او زاد و برگ مردم دین
بار او لطف پاک ایزد بار
ای پسر این لغز که برگفتم
نیک برخوان و نام او (بهمن آر)
ور کنون نام او به من ناری
رنج بایدکه تا بریش به کار!
این قصیده بدیهه بسرودم
در به گرمابهای روان او بار
سخت تیره چو طالع عاشق
سست بنیان چو وعدهٔ دلدار
سستی شعر، خود گواه بود
گر نداری تو قول من ستوار
زانکه آسان سرودمش خود گشت
سهل وآسان به معنی وگفتار
شعر باید سبک سرود و روان
نه گرانسنگ و مغلق و دشوار
شمارهٔ ۱۲۴ - در منقبت حضرت فاطمهزهرا علیهاسلام: ای زده زنار بر، ز مشک به رخسارشمارهٔ ۱۲۶ - تغزل و بهاریه: گشاده روی بهار، ای گشاده روی بهار
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چیست آن سرو نارسیده به بار
بردمیده ز ایزدی گلزار
هوش مصنوعی: این بیت به یک درخت سرو اشاره دارد که هنوز به نتیجه نرسیده و بار ندارد، اما از بهترین صفات و زیباییهای خاص برخوردار است. در واقع، این درخت نماد کمال و زیبایی است که به تازگی شکوفا شده و به خاطر ویژگیهایش توجه جلب میکند. در اینجا، ایزد به عنوان منبع زیبایی و کمال طبیعت یاد شده که این درخت از او تاثیر گرفته است.
در بهار است چون به گاه خزان
در خزان است چون به گاه بهار
هوش مصنوعی: در بهار، شادابی و زندگی جریان دارد و در پاییز، گاهی به نظر میرسد که آن حالت شاداب از دست رفته است. اما در واقع هر زمان، زیباییها و ویژگیهای خاص خودش را دارد و میتواند حواسی خوشایند به انسان منتقل کند. در هر فصل، تغییرات و زیباییهایی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد.
خود بود سروبن ولی بینی
برسرش سروهای خوشرفتار
هوش مصنوعی: سروبن خود همچون درخت سرو است، اما اگر روی آن نگاه کنی، سروهای زیبا و خوشتیپی را میبینی که بر فراز آن ایستادهاند.
سرو را آب سرفرازکند
وین خوداز آب پست گردد و زار
هوش مصنوعی: سرو با آب بلندی و بزرگی خود را به اوج میرساند، در حالی که این موجود پایینقد تنها در آب کم عمق و بیارزش به زوال میرسد.
چشمها باشدش ولی چون خلق
می نخوابد که خود بود بیدار
هوش مصنوعی: چشمها وجود دارد، اما وقتی که مردم خواباند، او همیشه بیدار است.
گر هزاران به سرو بنشینند
هم براین سرو برنشسته هزار
هوش مصنوعی: حتی اگر هزاران نفر بر درخت سرو بنشینند، باز هم برای این سرو که در آن نشستهام، هزاران نفر دیگر وجود دارند.
گر برآن سرو، درگه نوروز
عندلیبان شوند نغمهنگار
هوش مصنوعی: اگر آن سرو در روز نوروز، محلی برای پرندههای خوشصدا باشد، میتواند به زیباترین آوازها بپردازد.
خود براین سرو نغمه خوانانند
در بهار و خزان و لیل و نهار
هوش مصنوعی: سرو به خودی خود در هر فصل از سال، چه بهار باشد و چه پاییز، و در شب و روز، آواز میخواند و زیبایی خود را به نمایش میگذارد.
گربرآن سرو بیهده شب و روز
برنشیند چکاو و بلبل و سار
هوش مصنوعی: اگر چکاوک و بلبل و سار بر آن سرو بیفایده شب و روز نشیند، به چه کار میآید؟
خود براین سرو بلبلان نایند
جز بگفت محمد مختار
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که بلبلان (که نماد عشق و شور و شعف هستند) هیچ راهی برای ابراز احساسات و زیباییهای خود ندارند جز اینکه از کسی همچون محمد مختار پیروی کنند. به عبارتی دیگر، این بلبلان به شدت تحت تاثیر و هدایت او قرار دارند و بدون او نمیتوانند به طرز مطلوبی ابراز وجود کنند.
گر از آن سرو درگلستانها
رسته بینی همه فزون ز هزار
هوش مصنوعی: اگر از آن سرو که در باغها روییده است، بگذری، خواهی دید که زیباییها و ارزشها بسیار بیشتر از هزار تا هستند.
در گلستان ازین گرامی سرو
مینیاید فزونتر از دو به بار
هوش مصنوعی: در گلستان، از این درخت سرو ارزشمند، بیشتر از دو بار میوه نمیرسد.
گر جز از شاخ و برگ و بار ندید
هیچ کس بر به سرو و بید و چنار
هوش مصنوعی: اگر کسی جز شاخ و برگ و میوه درختان را نبیند، به درختانی مانند سرو و بید و چنار نخواهد رسید.
هم برین سر و شاخ و برگ فزون
رسته اما نه کش کنی دیدار
هوش مصنوعی: این متن به این مفهوم اشاره دارد که اگرچه درختی با شاخ و برگ فراوان به بار نشسته، اما هنوز هم نمیتوان به راحتی دیداری یا ارتباطی با آن برقرار کرد. به عبارت دیگر، ممکن است ظاهراً پیشرفت یا رونق زیادی وجود داشته باشد اما در عمل، باز هم برخی از موانع برای ارتباط یا دسترسی وجود دارد.
برگ و باری بر او بود که کند
نور در دیدهٔ اولیالابصار
هوش مصنوعی: برگ و باری بر او بود که باعث میشد نور در چشمان عالمان بدرخشد و دلهای بینا را روشن کند.
برگ او زاد و برگ مردم دین
بار او لطف پاک ایزد بار
هوش مصنوعی: برگهای او ثمرهای از وجود اوست و بار مردم به دین و معرفت، نعمت خداوند است.
ای پسر این لغز که برگفتم
نیک برخوان و نام او (بهمن آر)
هوش مصنوعی: ای پسر، این سخنی که گفتم را خوب بخوان و نام او را به من بده.
ور کنون نام او به من ناری
رنج بایدکه تا بریش به کار!
هوش مصنوعی: اگر حالا او را به من معرفی کنی، باید زحمت بکشم تا بتوانم او را به کار بگیرم!
این قصیده بدیهه بسرودم
در به گرمابهای روان او بار
هوش مصنوعی: من این شعر را بیدرنگ و در لحظهای که به گرمابهای میرفتم سرودم.
سخت تیره چو طالع عاشق
سست بنیان چو وعدهٔ دلدار
هوش مصنوعی: طالع عاشق به شدت تیره و نامساعد است، مانند وعدههای دلبر که همواره ناپایدار و سست هستند.
سستی شعر، خود گواه بود
گر نداری تو قول من ستوار
هوش مصنوعی: شعر ضعیف خود نشاندهنده این است که اگر تو قول محکم و استواری نداری، به اعتبار آن نمیتوانی استناد کنی.
زانکه آسان سرودمش خود گشت
سهل وآسان به معنی وگفتار
هوش مصنوعی: چون من به راحتی آن را سرودم، خود به سادگی و راحتی به معنی و بیان درآمد.
شعر باید سبک سرود و روان
نه گرانسنگ و مغلق و دشوار
هوش مصنوعی: شعر باید لطیف و روان باشد، نه سنگین و پیچیده و سخت.

ملکالشعرا بهار