گنجور

شمارهٔ ۱۰۸ - پیشگویی

بهارا بهل تا گیاهی برآید
درخشی ز ابر سیاهی برآید
درین تیرگی صبر کن شام غم را
که از دامن شرق ماهی برآید
بمان تا درین ژرف یخ‌زار تیره
به نیروی خورشید راهی برآید
وطن چاهسار است و بند عزیزان
بمان تا عزیزی ز چاهی برآید
درین داوری مهل ده مدعی را
که فردا به محضرگواهی برآید
به بیداد بدخواه امروز سرکن
که روز دگر دادخواهی برآید
برون آید از آستین دست قدرت
طبیعت هم از اشتباهی برآید
برین خاک‌، تیغ دلیری بجنبد
وزین دشت‌، گرد سپاهی برآید
گدایان بمیرند و این سفله مردم
که برپشت زین پادشاهی برآید
نگاهی کند شه به حال رعیت
همه کام‌ها از نگاهی برآید
ز دست کس ار هیچ ناید صوابی
بهل تا ز دستی گناهی برآید
مگر از گناهی بلایی بخیزد
مگر از بلایی رفاهی برآید
مگر از میان بلا گرمگاهی
ز حلقوم مظلوم آهی برآید
مگر ز آه مظلوم گردی بخیزد
وزآن گرد صاحب‌کلاهی برآید

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهارا بهل تا گیاهی برآید
درخشی ز ابر سیاهی برآید
هوش مصنوعی: بهار را طولانی کن تا گیاهی رشد کند، چرا که درخشش و زیبایی از دل ابرهای تیره و تار برمی‌خیزد.
درین تیرگی صبر کن شام غم را
که از دامن شرق ماهی برآید
هوش مصنوعی: در این تاریکی، کمی صبر کن تا شب غم ختم شود، زیرا به زودی از سمت شرق، ماهی طلایی به آسمان خواهد آمد.
بمان تا درین ژرف یخ‌زار تیره
به نیروی خورشید راهی برآید
هوش مصنوعی: بمان تا در این سرمای عمیق و تاریک، با قدرت تابش خورشید راهی پیدا شود.
وطن چاهسار است و بند عزیزان
بمان تا عزیزی ز چاهی برآید
هوش مصنوعی: وطن مانند چاه عمیقی است و باید منتظر بمانی تا کسی از چاه بیرون بیاید و در کنار عزیزان تو قرار گیرد.
درین داوری مهل ده مدعی را
که فردا به محضرگواهی برآید
هوش مصنوعی: در این قضاوت، فرصتی به مدعی بده تا فردا بتواند به عنوان شاهد به محضر بیاید.
به بیداد بدخواه امروز سرکن
که روز دگر دادخواهی برآید
هوش مصنوعی: امروز با بدخواهی و ستمگری دیگران مقابله کن، زیرا فردا ممکن است فرصتی برای طلب حق و عدالت به دست آید.
برون آید از آستین دست قدرت
طبیعت هم از اشتباهی برآید
هوش مصنوعی: قدرت طبیعت از آستین خود بیرون می‌آید و ممکن است از یک اشتباه نیز ایجاد شود.
برین خاک‌، تیغ دلیری بجنبد
وزین دشت‌، گرد سپاهی برآید
هوش مصنوعی: بر روی این زمین، شمشیر شجاعتی به حرکت درمی‌آید و از این دشت، گرد و غبار یک سپاه به‌وجود خواهد آمد.
گدایان بمیرند و این سفله مردم
که برپشت زین پادشاهی برآید
هوش مصنوعی: الان زمان آن است که انسان‌های بی‌ارزش و کم‌همت از بین بروند، و این شخص نادان که بر پشت اسب، مقام پادشاهی را در اختیار گرفته، باید از صفحۀ روزگار محو شود.
نگاهی کند شه به حال رعیت
همه کام‌ها از نگاهی برآید
هوش مصنوعی: کافی است که سلطان نگاهی به وضعیت رعیت خود بیندازد، تا تمام آرزوها و خواسته‌های آنان به تحقق بپیوندد.
ز دست کس ار هیچ ناید صوابی
بهل تا ز دستی گناهی برآید
هوش مصنوعی: اگر از کسی هیچ خیری نرسد، بهتر است که سکوت کنی تا از دست آن فرد گناهی سر نزند.
مگر از گناهی بلایی بخیزد
مگر از بلایی رفاهی برآید
هوش مصنوعی: آیا ممکن است از یک خطا یا اشتباه مشکلی به وجود بیاید، مگر اینکه از آن مشکل، بهبودی یا رونق جدیدی حاصل شود؟
مگر از میان بلا گرمگاهی
ز حلقوم مظلوم آهی برآید
هوش مصنوعی: آیا چیزی از دل رنج و درد من بیرون نمی‌آید که نشانه‌ای از مظلومیت باشد؟
مگر ز آه مظلوم گردی بخیزد
وزآن گرد صاحب‌کلاهی برآید
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که از اندوه و درد یک فرد بی‌پناه، بلایی بیفتد و از آن بلا، کسی که مقام و قدرتی دارد، دچار مشکل گردد؟

حاشیه ها

1398/10/23 15:12
هادی

عالیییییییییی
ملک الشعراء به راستی که شایسته این نام میباشد
خدایش بیامرزد