کسری و دهقان
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
بعضی اشعار بحدی قوی و پر مغز هستند که تاثیرات تربیتی زیادی از خود برجای می گذارند . این شعر از جمله اشعاریست که سالها پیش در کتاب درسی مان آن راخوانده بودیم و ما را با مفهوم وسعت نگرش داشتن و خود را تنها ندیدن آشنا ساخت . نگرشی که شاید با صدها استدلال و بحث نتوان آموزش داد و مرحوم ملک الشعرا ی بهار به این زیبایی آن را آموزش داده . خدایش بیامرزد
با سلام. بله آقای بهار بسیار زیبا درس هم نوع دوستی را به انسان ها دراین شعرشان آموخته اند. خدای بزرگ بسیار بر انسان ها لطف کرده است که چنین افرادی را آفریده است زیرا این انسان ها درس خوب زیستن و درس کمک به هم نوع را با نظم و قافیه وحتی با دو کلمه به انسان ها می آموزند.باتشکر از شما
گفتنی است پس از جواب دهقان، انوشیروان ازین سخن خرسند شده و چندی زر و سیم به او میدهد. دهقان در جواب میگوید : شاها! تو گفتی جوز 10سال عمر خواهد که به بار آید.... من بار آن را برداشت کردم!
انوشیروان نیز دوباره پاداشی به وی داده و ..............
کاشتن خود فضیلتی است هر چند بار ندهد ، چند بار با امدن عروسی به خانه ای خرخره ی گوسفندی را بریدیم برادران و خواهرانم کاش داماد و عروس با دستان خود درختی بکارند مانند این پیر درخت کار و کاش جانوران را سر نبریم برای یمن و شگون که میدانم که شگون ندارد
واقعاً بسیاردرود به شما انسان خوش سخن وادیب زنده وپاینده
پاهای تو بر لب گور است
"از خزینه دو بدره دیگر" غلط است. خزینه به حمام های قدیم که شبیه حوض و استخر بود می گفتند. خزانه صحیح است.
"هان به پاداش این سخن بستان"
"از خزانه دو بدره دیگر"
سلا جوز بن بی معنی هست
هیچ دهقان زجوز بر در عمر
بر =ثمره
تعدادی نقطه از قلم افتاده
مردم از کاشتن زبان نبرند>مردم از کاشتن زیان نبرند
زبن دوباره حدیث تازه و تر!>زین دوباره حدیث تازه و تر
خانه یغما شود ز جهل رییس>خانه یغما شود ز جور رئیس
ملک وبران شود ز جور ملوک>ملک ویران شود ز جور ملوک
مانا باشید
"ملک وبران شود ز جور ملوک"
فکر میکنم "ویران" صحیح باشه.
در کتاب های درسی ما خود ملک الشعرا مرد حریص را که واقعا نقصان شعر بوده اصلاح نموده بود و چنین آمده بود
شاه کسری به مرد دهقان گفت
که چرا حرص میزنی چندین
پایه های تو بر لب گور است
تو کنون جوز میکنی بزمین
دلی در گذر تاریخ چون شاهنشاهی فرو ریخت باز جهت خوش باشی سراغ کاغذ باطله های بداهه رفته اند که این عمل اهانت به شاعر است مثل اینکه بداهه نقص دار مرا کسی از عمد بر اصلاحیه ان ترجیح دهد اشاعه بد اموزی است والا هیچ نکته قوتی به جمهوری اسلامی و یا انگیزه ای به نظام پادشاهی نمیگردد.
کاشتند وبخوردیم کاریم وخورند
چو نیک بنگریم همه برزگران یک دگریم
با سلام، در بعضی از حاشیه هایی که کاربران محترم نوشته اند، اشکالهایی دیده می شود که اصلاح آنها لازم است:
1. آقای احمد فرخ تبار نوشته اند: «پاهای تو بر لب گور است». اما با این قرائت وزنِ مصراع مختل می شود و صورتِ درست همان «پای های تو ...» است که در متن آمده است.
2. آقای مجید «خزینه» را غلط و «خزانه» را درست دانسته اند. باید دانست که خزینه مُمالِ خزانه است و در متونِ ادبی هر دو صورت به کار رفته و هیچیک غلط نیست. برای نمونه، حافظ گاهی خزانه و گاه خزینه به کار برده است، و هر دو هم به معنی گنجینه، نه خزینۀ حمام:
خزانه: بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ / خزانه ای به کف آور ز گنج قارون بیش(حافظ قزوینی - غنی، غزلِ 290)
خزینه: خزینه داریِ میراث خوارگان کفرست / به قولِ مطرب و ساقی، به فتویِ دف و نی (همان، غزلِ 430)
3. آقا یا خنم سید رضوی، «جوز بن» را بی معنی دانسته و صورتِ «هیچ دهقان ز جوز بر در عمر» را پیشنهاد کرده اند. اولاً باید دانست که ما چنین اختیاری نداریم که گفتۀ شاعری را بنا به ذوق یا تشخیصِ خود تغییر دهیم. ثانیا جوز بن به معنای درختِ جوز (گردو) است (بن در این گونه ترکیبها به معنای درخت است) و «بر» به معنای ثمر نیز در مصراعِ دوم آمده است: بر نچیده ست = ثمر نچیده ست. بنابراین بیتِ مورد نظر به همین صورت که در متن امده درست و بی اشکال است. با آرزوی توفیق.
با سلام دوباره؛ آقای پویا عباسیان در مصراعِ «پای های تو بر لب گور است» پای ها را «پایه ها» خوانده اند. ظاهرآ این کلمۀ «پای ها» برای برخی از خوانندگان معضل و معمّا شده است! در حالی که «پای» صورتی از کلمۀ «پا» است و بسیار نیز به کار رفته است:
یکی روبهی دید بی دست و پای / فرو ماند در لطف و صنعِ خدای (سعدی، بوستان)
پای می پیچم و چون پای، دلم می پیچد / بار می بندم و از بار فروبسته ترم (سعدی، غزلیات)
و هم اکنون نیز در ترکیبها و عبارتهایی همچون پایدار، پایداری، از پای ننشستن و ... به کار می رود. پس در مصراعِ یاد شده نیز همان «پای های تو ... » درست است نه «پایه های تو ...» زیرا پایه برای میز و صندلی و امثال اینهاست، و انسان هیچگاه پایه نداشته است.
با عرض پوزش، در حاشۀ قبل، به جای آقای مصیب مهر آشیان، آقای پویا عباسیان نوشته ام که بدین وسیله تصحیح می کنم.
رفع احتمالی نقصان .
بنده همیشه هنکام خواندن مصرع اول این بیت
گفت کسری به پیرمرد حریص
بعد از کلمه پیرمرد نقطه و پس از مکثی کوتاه ادامه می دادم و می پنداشتم شاعر چقدر ماهرانه و با دقت زیاد تاکید کرده که پیر دهقان از نظر پادشاه حریص است و پادشاه پیشداوری کرده و مرتکب اشتباه بزرگی شده است .
دقت بفرمایید بحث روانشناسی پادشاه و دیدگاه غلط پادشاه را بسیار عالی مطرح کرده و در این مناظره پیردهقان با منطق و دیدگاه خود بر پادشاه پیروز شده است
تنها انگیزه هایی که بوی خدا و بزرگی میدهند پایدارند و جوان و شاداب و چه بزرگوار مردی که بی هیچ چشم داشتی میبخشد همانطور که به او بخشیده شد