بخش ۴ - فی ذم من صرف خلاصة عمره فی العلوم الرسمیة المجازیة
ای کرده به علم مجازی خوی
نشنیده ز علم حقیقی بوی
سرگرم به حکمت یونانی
دلسرد ز حکمت ایمانی
در علم رسوم گرو مانده
نشکسته ز پای خود این کنده
بر علم رسوم چو دل بستی
بر اوجت اگر ببرد، پستی
یک در نگشود ز مفتاحش
اشکال افزود ز ایضاحش
ز مقاصد آن، مقصد نایاب
ز مطالع آن، طالع در خواب
راهی ننمود اشاراتش
دل شاد نشد ز بشاراتش
محصول نداد محصل آن
اجمال افزود مفصل آن
تا کی ز شفاش، شفا طلبی
وز کاسهٔ زهر، دوا طلبی؟
تا چند چون نکبتیان مانی
بر سفرهٔ چرکن یونانی
تا کی به هزار شعف لیسی
ته ماندهٔ کاسهٔ ابلیسی؟
سؤرالمؤمن، فرموده نبی
از سؤر ارسطو چه میطلبی؟
سؤر آن جو که به روز نشور
خواهی که شوی با او محشور
سؤر آن جو که در عرصات
ز شفاعت او یابی درجات
در راه طریقت او رو کن
با نان شریعت او خو کن
کان راه نه ریب در او نه شک است
و آن نان نه شور و نه بینمک است
تا چند ز فلسفهات لافی
وین یابس و رطب به هم بافی؟
رسوا کردت به میان بشر
برهان ثبوت «عقل عشر»
در سر ننهاده، به جز بادت
برهان «تناهی ابعادت»
تا کی لافی ز «طبیعی دون»
تا کی باشی به رهش مفتون؟
و آن فکر که شد به هیولا صرف
صورت نگرفت از آن یک حرف
تصدیق چگونه به این بتوان
کاندر ظلمت، برود الوان
علمی که مسائل او این است
بیشبهه، فریب شیاطین است
تا چند دو اسبه پیاش تازی
تا کی به مطالعهاش نازی؟
وین علم دنی که تو را جان است
فضلات فضایل یونان است
خود گو تا چند چو خرمگسان
نازی به سر فضلات کسان!
تا چند ز غایت بیدینی
خشت کتبش بر هم چینی؟
اندر پی آن کتب افتاده
پشتی به کتاب خداداده
نی رو به شریعت مصطفوی
نی دل به طریقت مرتضوی
نه بهره ز علم فروع و اصول
شرمت بادا ز خدا و رسول
ساقی! ز کرم دو سه پیمانه
در ده به بهائی دیوانه
زان می که کند مس او اکسیر
و «علیه یسهل کل عسیر»
زان می که اگر ز قضا روزی
یک جرعه از آن شودش روزی
از صفحهٔ خاک رود اثرش
وز قلهٔ عرش رسد خبرش
بخش ۳ - فی نصیحة نفس الامارة و تحذیرها من الدنیا الغدارة: ای باد صبا، به پیام کسیبخش ۵ - فی العلم النافع فی العماد: ای مانده ز مقصد اصلی دور!
اطلاعات
وزن: متفاعلتن متفاعلتن
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای کرده به علم مجازی خوی
نشنیده ز علم حقیقی بوی
هوش مصنوعی: کسی که فقط به علم ظاهری و غیر واقعی آشناست، از علم واقعی و عمیق بیخبر است.
سرگرم به حکمت یونانی
دلسرد ز حکمت ایمانی
هوش مصنوعی: مشغول فهم و بررسی فلسفه و حکمت یونانی هستم و از حکمت و آموزههای دینی ناامید شدهام.
در علم رسوم گرو مانده
نشکسته ز پای خود این کنده
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخص، در دانش و آداب و رسوم متوقف شده و نتوانسته از محدودیتهایی که برای خود قرار داده، عبور کند. او در شرایط خاصی گیر افتاده و نمیتواند از آن آزاد شود.
بر علم رسوم چو دل بستی
بر اوجت اگر ببرد، پستی
هوش مصنوعی: اگر به آداب و رسوم وابسته شوی و خود را محدود کنی، در صورت از دست دادن موقعیتت، به پایین سقوط خواهی کرد.
یک در نگشود ز مفتاحش
اشکال افزود ز ایضاحش
هوش مصنوعی: در این بیت میگویند که هیچ در و دری باز نشد و به جای آن، فقط مشکلات و ابهامات بیشتری به وجود آمد. به عبارتی، توضیح و روشنسازی فقط به پیچیدگیها و مسائلی جدید منجر شد.
ز مقاصد آن، مقصد نایاب
ز مطالع آن، طالع در خواب
هوش مصنوعی: از هدفهای آن، هدفی نایاب است و از مطالعه آن، سرنوشتی در خواب.
راهی ننمود اشاراتش
دل شاد نشد ز بشاراتش
هوش مصنوعی: او هیچ نشانهای از راهیابی نشان نداد و دلش از بشارتها شاد نشد.
محصول نداد محصل آن
اجمال افزود مفصل آن
هوش مصنوعی: دانشآموز نتیجهای نگرفت و این مسئله باعث شد که موضوع به تفصیل بیشتری بیان شود.
تا کی ز شفاش، شفا طلبی
وز کاسهٔ زهر، دوا طلبی؟
هوش مصنوعی: چقدر میخواهی از درمانش طلب کمک کنی و در عین حال از همان زهر به دنبال درمان بگردی؟
تا چند چون نکبتیان مانی
بر سفرهٔ چرکن یونانی
هوش مصنوعی: چقدر دیگر باید مثل نکبتزدهها بر سر سفرهی کثیف یونانیها بنشینی؟
تا کی به هزار شعف لیسی
ته ماندهٔ کاسهٔ ابلیسی؟
هوش مصنوعی: چقدر دیگر باید در شادیهای بیپایه و فریبنده باقی بمانیم که فقط زوائد و باقیماندههای شیطانی است؟
سؤرالمؤمن، فرموده نبی
از سؤر ارسطو چه میطلبی؟
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به تکرار پرسش از شخصی اشاره دارد که میخواهد بداند از تفکرات و آراء شخصیتی بزرگ مانند ارسطو چه چیزی را میجوید و در این میان، به جایگاه مؤمن که به دنبال اطمینان و حقیقت است، اشاره میکند. به عبارتی، این عبارت درصدد بررسی این است که آیا فلسفه و آراء ارسطو میتواند پاسخگوی نیازها و خواستههای روحی و فکری یک مؤمن باشد یا خیر.
سؤر آن جو که به روز نشور
خواهی که شوی با او محشور
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در روز قیامت با آن کسی که در دنیا شهوترانی کردهای، محشور شوی، باید از او جدا نشوی.
سؤر آن جو که در عرصات
ز شفاعت او یابی درجات
هوش مصنوعی: اثر و تأثیر آن جوهر است که با کمک و حمایت او توانستهای به درجات بالا و مقامهای والایی دست یابی.
در راه طریقت او رو کن
با نان شریعت او خو کن
هوش مصنوعی: در مسیر سیر و سلوک معنوی، به آنچه که در دین و شریعت بیان شده، توجه کن و با اصول و قوانین آن آشنا شو.
کان راه نه ریب در او نه شک است
و آن نان نه شور و نه بینمک است
هوش مصنوعی: آن راهی که در آن تردید و شک وجود ندارد و آن نانی که نه طعم شور دارد و نه بینمک است.
تا چند ز فلسفهات لافی
وین یابس و رطب به هم بافی؟
هوش مصنوعی: چقدر میخواهی دربارهی فلسفهات صحبت کنی؟ مگر نه اینکه خشک و تر را به هم میآوری؟
رسوا کردت به میان بشر
برهان ثبوت «عقل عشر»
هوش مصنوعی: بیت به معنای این است که تو با دلایل و شواهدی که برای اثبات خودت آوردهای، در میان انسانها به نوعی شناخته شده و رسوا شدهای. اشاره به این دارد که عقل و منطق تو، به وضوح جایگاه و حقیقت تو را در زندگی افراد نشان داده است.
در سر ننهاده، به جز بادت
برهان «تناهی ابعادت»
هوش مصنوعی: تنها چیزی که در سر نمیپرورانم، دلیل بر پایان ابعاد وجود تو است.
تا کی لافی ز «طبیعی دون»
تا کی باشی به رهش مفتون؟
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی از طبیعی بودن خود سخن بگویی و تا کی قرار است که مجذوب و عاشق او باقی بمانی؟
و آن فکر که شد به هیولا صرف
صورت نگرفت از آن یک حرف
هوش مصنوعی: فکری که به وجود ماده یا شکل میانجامد، فقط به ظاهر و شکل دنیوی محدود نمیشود و فراتر از یک حرف و کلمه است.
تصدیق چگونه به این بتوان
کاندر ظلمت، برود الوان
هوش مصنوعی: این جمله اشاره دارد به اینکه چگونه میتوان قبول کرد که در تاریکی، رنگها و زیباییها وجود دارند. معنیاش این است که در شرایطی که همه چیز تاریک و ناپیداست، برقراری اطمینان و تأیید بر زیبایی و تنوع امکانپذیر نیست.
علمی که مسائل او این است
بیشبهه، فریب شیاطین است
هوش مصنوعی: دانشی که حاوی چنین مسائلی باشد، قطعا فریبندگی شیطانهاست.
تا چند دو اسبه پیاش تازی
تا کی به مطالعهاش نازی؟
هوش مصنوعی: تا کی باید از دوتا سواری (دو اسبه) استقبال کرد و به آن افتخار کرد؟ چرا نباید به تلاش و مطالعه آن هم بپردازیم؟
وین علم دنی که تو را جان است
فضلات فضایل یونان است
هوش مصنوعی: این دانش دنیوی که تو به آن جان میدهی، تنها تلاشها و برکتهای فضایل یونانیان است.
خود گو تا چند چو خرمگسان
نازی به سر فضلات کسان!
هوش مصنوعی: تا کی مانند مگسهای خرما بر کثافت دیگران ببالی و از آن لذت ببری؟
تا چند ز غایت بیدینی
خشت کتبش بر هم چینی؟
هوش مصنوعی: چقدر باید به خاطر بیدینی و دودلیات، کتابها را بهم بریزی و به هم بچینی؟
اندر پی آن کتب افتاده
پشتی به کتاب خداداده
هوش مصنوعی: در جستجوی آن کتابها، به پشت کتابی که به ما داده شده، تکیه زدهایم.
نی رو به شریعت مصطفوی
نی دل به طریقت مرتضوی
هوش مصنوعی: من نه در پی قوانین و دستورهای دین پیامبر هستم و نه به مسیر و روش امیرالمؤمنین علاقه دارم.
نه بهره ز علم فروع و اصول
شرمت بادا ز خدا و رسول
هوش مصنوعی: شما نه از علم اصول و فروع بهرهای داری و چقدر خوب است که از خدا و پیامبر خجالت نکشی.
ساقی! ز کرم دو سه پیمانه
در ده به بهائی دیوانه
هوش مصنوعی: ای ساقی! از روی لطف و محبت چند پیمانه نوشیدنی به من بده، که من در حال و هوای دیوانگی هستم.
زان می که کند مس او اکسیر
و «علیه یسهل کل عسیر»
هوش مصنوعی: از آن نوشیدنی که مس را به طلا تبدیل میکند و همه سختیها را آسان میسازد.
زان می که اگر ز قضا روزی
یک جرعه از آن شودش روزی
هوش مصنوعی: از آن می که اگر به تقدیر یک روز تنها یک جرعه از آن نوشیده شود، آن روز به شادی و خوشی میگذرد.
از صفحهٔ خاک رود اثرش
وز قلهٔ عرش رسد خبرش
هوش مصنوعی: آثار او از روی زمین نمایان میشود و خبر او به قلهٔ آسمان میرسد.
حاشیه ها
1388/09/23 10:11
ناشناس
واژه -سر الممن- نادرست و عبارت "سؤر المؤمن" صحیح است.
همچنین -سر ارسطو- بگونه "سؤر ارسطو" درست است.
موارد نادرست نسبتاً بسیار دیگری نیز در شعر هست که می سزد، بار دیگر آن را با یکی از نسخ مصحح و معتبر تطبیق داد.
---
پاسخ: با تشکر، مواردی که اشاره فرمودید تصحیح شدند.
1403/08/11 08:11
بهزاد فرخ زاده
این شعر با نان و حلوا تناقض داره و به نظر کلا شیر و شکر جعلی هستش و توسط مخالفان شیخ بهایی سروده شده