گنجور

بخش ۶ - فی العلم وحده

ای که هستی، روز و شب، جویای علم
تشنه و غواص، در دریای علم
رفته در حیرت که حد علم چیست؟
از کتب، آیا کدامین خواندنی است؟
هر کسی، نوعی از آن را رو کند
علم بر وفق طبیعت، خو کند
آن یکی گوید: حساب و هندسه
جمله وهم است و خیال و وسوسه
و آن دگر گوید که: هان، علم اصول
فدیه باشد بر خدا و بر رسول
کاش، حد علم را دانستمی
تا از این تشویش و حیرت رستمی
گر تو را مقصود، علم مطلق است
حد آن، نزد قدیم بر حق است
علم مطلق، بی‌حد و بی‌منتهاست
حد بی‌حد باز بی‌حد را سزاست
ور بود مقصود تو ای حق پرست
حد علمی کان کمال انفس است
علم، آن باشد که بنماید رهت
علم، آن باشد که سازد آگهت
علم، آن باشد که بشناسی به وی
لطف و فیض قادر و قیوم و حی
پس بدانی، قدرت بی‌حد او
فیض و جود و نعمت بی‌عد او
آن به تعظیم آردت، بی‌اختیار
وین کند در جمله حال امیدوار
بی‌تصنع، حب خود در دل کند
بی‌تکلف، بر عمل مایل کند
چون ز روی شوق، کردی بندگی
آن زمان، داری نشان زندگی
آنکه در طاعت، دلش افسرده است
گر به ظاهر زنده، باطن مرده است
قوم جهال ار عبادت می‌کنند
بیشتر، از روی عادت می‌کنند
یا عوامی را، به خود داعی بود
یا برای دنیوی، ساعی بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که هستی، روز و شب، جویای علم
تشنه و غواص، در دریای علم
هوش مصنوعی: ای کسی که در هر لحظه از روز و شب، به دنبال علم هستی و مانند غواصی در دریای علم غوطه‌ور می‌شوی.
رفته در حیرت که حد علم چیست؟
از کتب، آیا کدامین خواندنی است؟
هوش مصنوعی: شخصی در حال سردرگمی است که علم و دانایی چه اندازه‌ای دارد و از بین کتاب‌ها نمی‌داند کدام یک ارزش خواندن دارد.
هر کسی، نوعی از آن را رو کند
علم بر وفق طبیعت، خو کند
هوش مصنوعی: هر فردی به نوعی به آن علم روی می‌آورد و با آن سازگار می‌شود، به گونه‌ای که با ویژگی‌های طبیعی‌اش هماهنگ گردد.
آن یکی گوید: حساب و هندسه
جمله وهم است و خیال و وسوسه
هوش مصنوعی: یکی از افراد می‌گوید که حساب و هندسه فقط ساخته‌های ذهن و تخیلات و وسوسه‌های ما هستند.
و آن دگر گوید که: هان، علم اصول
فدیه باشد بر خدا و بر رسول
هوش مصنوعی: و دیگری می‌گوید که: بشنو، علم اصول به نوعی فدای خدا و پیامبر است.
کاش، حد علم را دانستمی
تا از این تشویش و حیرت رستمی
هوش مصنوعی: ای کاش می‌دانستم که علم چه حد و نطاقی دارد؛ تا از این گیجی و اضطراب رهایی می‌یافتم.
گر تو را مقصود، علم مطلق است
حد آن، نزد قدیم بر حق است
هوش مصنوعی: اگر هدف تو دستیابی به علم مطلق است، باید بدانی که مرز آن طبق نظرات قدما بر حقیقت است.
علم مطلق، بی‌حد و بی‌منتهاست
حد بی‌حد باز بی‌حد را سزاست
هوش مصنوعی: علم و دانش مطلق هیچ محدودیتی ندارد و همیشه می‌توان برای آن مرزهایی فرض کرد، اما در نهایت این علم بی‌نهایت است و هیچ حدی نمی‌تواند آن را به طور کامل دربر بگیرد.
ور بود مقصود تو ای حق پرست
حد علمی کان کمال انفس است
هوش مصنوعی: اگر هدف تو پرستش خداوند است، پس بدان که حد علمی، کمال جان‌ها و وجودهاست.
علم، آن باشد که بنماید رهت
علم، آن باشد که سازد آگهت
هوش مصنوعی: دانش واقعی آن است که راهی را به تو نشان دهد و تو را آگاه کند.
علم، آن باشد که بشناسی به وی
لطف و فیض قادر و قیوم و حی
هوش مصنوعی: علم واقعی این است که بتوانی رحمت و نعمت خداوند قادر و پایدار و زنده را درک کنی.
پس بدانی، قدرت بی‌حد او
فیض و جود و نعمت بی‌عد او
هوش مصنوعی: بنابراین درک می‌کنی که توانایی نامحدود او همراه با بخشش و نعمت‌های بی‌پایانش است.
آن به تعظیم آردت، بی‌اختیار
وین کند در جمله حال امیدوار
هوش مصنوعی: آن شخص به احترام تو وارد می‌شود و بدون اراده، در هر حالتی که باشد، امیدوار است.
بی‌تصنع، حب خود در دل کند
بی‌تکلف، بر عمل مایل کند
هوش مصنوعی: بدون هرگونه ظاهرسازی، عشق خود را در دل‌ها جای می‌دهد و بی‌هیچ سختی، دیگران را به عمل و رفتارهای خود متمایل می‌سازد.
چون ز روی شوق، کردی بندگی
آن زمان، داری نشان زندگی
هوش مصنوعی: زمانی که با شوق و علاقه به خدمت و بندگی پرداختی، در آن لحظه نشان زندگی را در درون خود می‌یابی.
آنکه در طاعت، دلش افسرده است
گر به ظاهر زنده، باطن مرده است
هوش مصنوعی: کسی که در عبادت و اطاعت احساس ناراحتی و بی‌حوصلگی می‌کند، هرچند از نظر ظاهری زنده و فعال به نظر می‌رسد، اما در باطن او حالتی مرده و خالی از روح دارد.
قوم جهال ار عبادت می‌کنند
بیشتر، از روی عادت می‌کنند
هوش مصنوعی: گروه نادان اگر عبادت می‌کنند، بیشتر به خاطر عادت است و نه از روی فهم و درک واقعی.
یا عوامی را، به خود داعی بود
یا برای دنیوی، ساعی بود
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که یا افرادی عادی به دلیل علاقه خود به کسی دعوت می‌کنند، یا به خاطر اینکه به دنبال منافع دنیوی خود هستند، تلاش می‌کنند.