گنجور

بخش ۱۰ - در توحید

دست او، طوق گردن جانت
سر برآورده از گریبانت
به تونزدیکتر ز حبل ورید
تو در افتاده در ضلال بعید
چند گردی به گرد هر سر کوی
درد خود را دوا، هم از او جوی
«لا» نهنگی است، کاینات آشام
عرش تا فرش در کشیده به کام
هر کجا کرده آن نهنگ آهنگ
از من و ما نه بوی ماند و نه رنگ
نقطه‌ای زین دوایر پرگار
نیست بیرون ز دور این پرگار
چه مرکب در این فضا، چه بسیط
هست حکم فنا، به جمله محیط
بلکه مقراض قهرمان حق است
قاطع وصل کلمان حق است
هندوی نفس راست غل دو شاخ
تنگ کرده برو جهان فراخ
دارد از «لا» فروغ، نور قدم
گرچه «لا» داشت، تیرگی عدم
چون کند «لا» بساط کثرت طی
دهد «الا» ز جام وحدت، می

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دست او، طوق گردن جانت
سر برآورده از گریبانت
هوش مصنوعی: دست او مانند طوقی است که گردن روح تو را از گریبانت بیرون آورده است.
به تونزدیکتر ز حبل ورید
تو در افتاده در ضلال بعید
هوش مصنوعی: به تو نزدیک‌تر از رگ گردن خودت هستی، اما با این حال به شدت در گمراهی افتاده‌ای.
چند گردی به گرد هر سر کوی
درد خود را دوا، هم از او جوی
هوش مصنوعی: به دنبال راه حلی برای دردهای خود نباش، زیرا ممکن است که همان مشکل در گوشه و کنار وجود داشته باشد و حل آن نزد خودت باشد.
«لا» نهنگی است، کاینات آشام
عرش تا فرش در کشیده به کام
هوش مصنوعی: «لا» مانند نهنگی است که تمام هستی از عرش تا فرش را در دندانه‌هایش گرفته و می‌بلعد.
هر کجا کرده آن نهنگ آهنگ
از من و ما نه بوی ماند و نه رنگ
هوش مصنوعی: هر جا که آن نهنگ به سمت من و ما حرکت کرده، نه بویی از ما باقی مانده و نه رنگی.
نقطه‌ای زین دوایر پرگار
نیست بیرون ز دور این پرگار
هوش مصنوعی: هیچ نقطه‌ای وجود ندارد که از دایره‌های این پرگار خارج باشد.
چه مرکب در این فضا، چه بسیط
هست حکم فنا، به جمله محیط
هوش مصنوعی: در این فضا، چه وسیله‌ای برای حرکت وجود دارد و چه تسلطی بر قوانین نابودی، که همه چیز در آن تحت تاثیر قرار می‌گیرد.
بلکه مقراض قهرمان حق است
قاطع وصل کلمان حق است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که قدرت و توانمندی در میدان حق و حقیقت، همچون قیچی‌ای می‌باشد که به راحتی می‌تواند هرگونه ارتباط ناگهانی را قطع کند. در واقع، این قدرت به گونه‌ای است که می‌تواند همه چیزهایی که با حقیقت در تضاد هستند، از هم جدا کند.
هندوی نفس راست غل دو شاخ
تنگ کرده برو جهان فراخ
هوش مصنوعی: نفس انسان مانند درختی است که دو شاخه تنگ و محدود دارد، اما با تلاش می‌توان دنیای وسیعی را به دست آورد.
دارد از «لا» فروغ، نور قدم
گرچه «لا» داشت، تیرگی عدم
هوش مصنوعی: نور قدمی که از کلمه «لا» می‌تابد، وجود دارد؛ هرچند که خود «لا» به معنای عدم و تاریکی است.
چون کند «لا» بساط کثرت طی
دهد «الا» ز جام وحدت، می
هوش مصنوعی: وقتی که «نه» (لا) بر دنیای پر از کثرت حاکم شود، آنگاه این «آری» (الا) به برکت جام وحدت، نوشیده خواهد شد.