گنجور

بخش ۸ - فی الفوائد المتفرقة فیما یتضمن الاشارة الی قوله تعالی ان الله یأمرکم أن تذبحوا بقرة

ابذلوا ارواحکم یا عاشقین
ان تکونوا فی هوانا صادقین
داند این را هرکه زین ره آگه است
کاین وجود و هستیش، سنگ ره است
گوی دولت آن سعادتمند برد
کو، به پای دلبر خود، جان سپرد
جان به بوسی می‌خرد آن شهریار
مژده‌ای عشاق، کآسان گشت کار
گر همی خواهی حیات و عیش خوش
گاو نفس خویش را اول بکُش
در جوانی کن نثار دوست جان
رو «عوان بین ذالک» را بخوان
پیر چون گشتی، گران جانی مکن
گوسفند پیر قربانی مکن
شد همه برباد، ایام شباب
بهر دین، یک ذره ننمودی شتاب
عمرت از پنجه گذشت و یک سجود
کت به کار آید، نکردی ای جهود!
حالیا، ای عندلیب کهنه سال
ساز کن افغان و یک چندی بنال
چون نکردی ناله در فصل بهار
در خزان، باری قضا کن زینهار!
تا که دانستی زیانت را ز سود
توبه‌ات نسیه، گناهت نقد بود
غرق دریای گناهی تا به کی؟
وز معاصی روسیاهی تا به کی؟،
جد تو آدم، بهشتش جای بود
قدسیان کردند پیش او سجود
یک گنه چون کرد، گفتندش: تمام
مذنبی، مذنب، برو بیرون خرام!
تو طمع داری که با چندین گناه
داخل جنت شوی، ای روسیاه!

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ابذلوا ارواحکم یا عاشقین
ان تکونوا فی هوانا صادقین
هوش مصنوعی: ای عاشقان، جان‌های خود را فدای عشق کنید اگر می‌خواهید در محبت ما صادق و راستگو باشید.
داند این را هرکه زین ره آگه است
کاین وجود و هستیش، سنگ ره است
هوش مصنوعی: هر کسی که در این مسیر آگاهی دارد می‌داند که این وجود و هستی، تنها یک مانع در راه است.
گوی دولت آن سعادتمند برد
کو، به پای دلبر خود، جان سپرد
هوش مصنوعی: کسی که در زندگی خوشبخت است، برای عشق و محبوبش، همه چیزش را فدای او می‌کند.
جان به بوسی می‌خرد آن شهریار
مژده‌ای عشاق، کآسان گشت کار
هوش مصنوعی: سلطان با بوسه‌ای جان و دل را می‌فروشد و خبر خوشی برای عاشقان دارد، زیرا حالا شرایط برای آنها تغییر کرده است.
گر همی خواهی حیات و عیش خوش
گاو نفس خویش را اول بکُش
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی زندگی خوب و خوشی داشته باشی، ابتدا باید نفس و خواسته‌های نفسانی خود را کنترل کنی.
در جوانی کن نثار دوست جان
رو «عوان بین ذالک» را بخوان
هوش مصنوعی: در جوانی عشق و محبت را فدای دوستی کن و به یاد داشته باش که این تصمیم، ارزشمند است.
پیر چون گشتی، گران جانی مکن
گوسفند پیر قربانی مکن
هوش مصنوعی: وقتی که پیر شدی، برای خودت زندگی را سخت نکن و مانند گوسفند پیر، خودت را قربانی نکن.
شد همه برباد، ایام شباب
بهر دین، یک ذره ننمودی شتاب
هوش مصنوعی: تمام لحظات جوانی به هدر رفت، اما تو برای دینت حتی یک لحظه هم عجله نکردی.
عمرت از پنجه گذشت و یک سجود
کت به کار آید، نکردی ای جهود!
هوش مصنوعی: زندگیت به سرعت گذشت و نه حتی یک سجده خالص برای خدا انجام دادی، ای مشهور به کفر!
حالیا، ای عندلیب کهنه سال
ساز کن افغان و یک چندی بنال
هوش مصنوعی: اینک، ای بلبل قدیمی، ناله کن و دلی را پر از غم و اندوه کن.
چون نکردی ناله در فصل بهار
در خزان، باری قضا کن زینهار!
هوش مصنوعی: اگر در بهار ناله نکردی و از غم خود نگفتی، اکنون که به خزان رسیده‌ای، احتیاط کن و اوضاع را بهتر مدیریت کن!
تا که دانستی زیانت را ز سود
توبه‌ات نسیه، گناهت نقد بود
هوش مصنوعی: وقتی فهمیدی آسیب تو بیشتر از منفعتی است که از کارهای گذشته‌ات می‌بری، توبه‌ات به تأخیر می‌افتد، زیرا گناهت در حال حاضر واقعی و مشهود است.
غرق دریای گناهی تا به کی؟
وز معاصی روسیاهی تا به کی؟،
هوش مصنوعی: در اینجا از فردی پرسیده می‌شود تا چه زمانی در گناه غرق خواهد بود و تا چند وقت باید به خاطر خطاهایش حالت‌های شرم‌آور و ننگین را تحمل کند؟
جد تو آدم، بهشتش جای بود
قدسیان کردند پیش او سجود
هوش مصنوعی: جد تو، یعنی آدم، در بهشت زندگی می‌کرد و ملائکه در برابر او عبادت و سجده می‌کردند.
یک گنه چون کرد، گفتندش: تمام
مذنبی، مذنب، برو بیرون خرام!
هوش مصنوعی: چون کسی یک بار خطا کرد، گفتند: تو تماماً خطاکار هستی، برو و دور از ما باش!
تو طمع داری که با چندین گناه
داخل جنت شوی، ای روسیاه!
هوش مصنوعی: تو انتظار داری که با وجود این همه گناه وارد بهشت شوی، ای بدبخ

حاشیه ها

1394/06/07 17:09
ناشناس

جان به بوسی می‌خرد آن شهریار
مژده‌ای عشاق، کسان گشت کار
مصراع دوم کسان شود که آسان یا کاسان بهتر شاید باشد