گنجور

بخش سوم - قسمت دوم

غزالی در یکی از رسائل خویش گوید: برآن کس که خواهد تفسیر قرآن کند، شایسته است که از هفت دیدگاه بدان بنگرد:

اول - از دیدگاه واژه و جوهر لفظ.

دوم - از دیدگاه استعارات و کنایات.

سوم - از دیدگاه نحو.

چهارم - از دیدگاه انتظام واژه های مفرد و عبارات و حالات آنها آن گونه که در علم معانی مورد بحث است.

پنجم - از جهت عادات عرب در ضرب المثل ها و محامداتشان.

ششم: از جهت رموز حکیمان متأله.

هفتم: از جهت کلام صوفیه و مقصدهایشان.

ز تو هر که دور ماند چه کند چه چاره سازد
چه عمل بدست گیرد به چه پای بست باشد
ای ز تو قوت بیان نطق سخن سرای را
وی ز تو عقده ها بدل عقل گره گشای را
در طلب تو چون کند طی مکان عشق دل
هم سفری کجا رسد عقل شکسته پای را
محمل راه عشق را دل زفغان درای شد
هرزه درای نشنود بانگ چنین درای را
چون ز جهان برون بوَد ، ساقیِ مجلسِ تقا
نام چرا کسی برد جام جهان نمای را
کام مرامده دگر ذوق زلذت جهان
تا نکند دل آرزو زهر شکرنمای را
نیک اگر برَد کَسی ، پِی به طریقِ بندگی
سجده ی شکر کم بود تا به ابد خدای را

بهر دنیا آن اندازه کوش که در آن مانی و بهر آخرت نیز بدان اندازه و بهر خداوند بدان اندازه که به وی نیازمندی و بهر آتش بدان اندازه که از آن بردباری توانی.

ای که بر خوان خدا نان میخوری
وین همه فرمان شیطان می بری
دیوت از ره برد لاحولیت نیست
وز مسلمانی بجز قولیت نیست
رهروان رفتند و تو درمانده ای
حلقه بر در زن که واپس مانده ای
گر نداری شادئی از وصل یار
خیز باری ماتم هجران بدار
ای سرا و باغ تو زندان تو
خانمان تو بلای جان تو
در غم دنیا گرفتار آمدی
خاک بر فرقت که مردار آمدی
چشم همت برگشا و ره ببین
پس قدم در ره نه و درگه ببین
دست ها اول زخود کوتاه کن
بعد از آن مردانه عزم راه کن
از قدم تا فرق نعمتهای اوست
عرض کن بر خویش نعمتهای دوست
تا بدانی کز که دورافتاده ای
وز جدائی چه صبور افتاده ای
گر تو مرد زاهدی شب زنده باش
بندگی کن تا بروز و بنده باش
ور تو مرد عاشقی رو شرم دار
خوابرا با دیده ی عاشق چکار
چون نه اینی و نه آن ای بیفروغ
پس مزن در عشق ما لاف دروغ

از سخنان امیرمومنان(ع): کسی که امید زیستن فردا را دارد، امیدوار است که جاودانه زید و کسی که امید جاودانه زیستن دارد، دل سنگ شود و بدنیا رغبت کند و از آنچه نزد خداوند است، پرهیز کند.

خداوند قومی را که دنیا نزدشان ودیعه بود، بیامرزد، ودیعه ای که به صاحبانش بازپسش دهند و سپس سبکبار براه افتند.

خداوند داود (ع) را وحی فرو فرستاد که: مرا هنگام آسان زیستی بخوان تا هنگام سختی پا سخت دهم.

خویش کردی ای حبیب که آتش زدی بدل
کاین داغ بر جراحت ما سودمند بود

نابغه ی جعدی از شعرای دوره ی جاهلیت و اسلام بود. به سن یکصد و هشتاد سالگی در اصفهان بمرد. در پیشگاه پیامبر(ص) قصیده ی خویش برخوانده است که در آن گفته بود:

از کرم و بزرگواری و رهبری به اوج اسمان رسیدیم
اما ما را بیش از آن ها مظهری دلخواه است

رسول خدا (ص) پس از شنیدن آن قصیده فرمود: ای ابولیلی رو به کجا داری؟ گفت: به بهشت. پیامبر فرمود: بلی انشاء الله . . .

حطیئه ی شاعر به نود و پنج سالگی بمرد. ابن جوزی پیرامن وی گفته است: که ظاهرا وی پس از وفات پیامبر(ص) اسلام آورده است چه از وی در زمره ی اصحاب یا فرستادگان نامی بمیان نیامده است.

وی چنان به هجو گفتن علاقمند بود که مادر و عمو و دائی و شخص خویش را نیز هجو گفته بود.

یکی از حکیمان گفت: روزهای عمر کوتاه تر از آن است که آن را صرف کارهایی کنی که سودت ندهد.

عدی بن حاتم طائی به سال شصت و هشت هجری در یکصد و بیست سالگی بمرد. وی در رکاب علی(ع) در جنگ صفین و جمل را شاهد بود و چنان بخشنده بود که بهر مردان نان خرد می کرد و همی گفت که: اینان همسایگان ما هستند.

پروانه که سوخت زآتش خنجر شمع
آن عاشق بی قرار غم پرور شمع
میخواست نهان زچشم غیرش سازد
زان بال گشود و گشت گرد سر شمع
تا درین گله گوسفندی هست
ننشیند فلک زقصابی

ابوذر غفاری را که چشم درد همی کرد، گفتند: آیا درمانشان کرده ای؟ گفت: از آن ها به کار دیگر مشغولم. گفتند: از خداوند نخواسته ای که شفایشان دهد؟ گفت: از خداوند بهر چیزی مهم تر، استدعا کرده ام.

اسطر حسن خموشی را از سبب خاموشیش پرسیدند. گفت: از آن رو خاموشم که هرگز بر خاموشی پشیمان نگشته ام اما بر سخن گفتن بسیار پشیمانی حاصلم گشته.

حکیمی گفت: کسی که در قبال کاری که نکرده ای سپاست بگزارد، بسا که انعام ترا بر خود کفران کند.

حکیمی دیگر گفت: دوری از خلق خدا جز در سه مورد شایسته نیست: از سلطانی که قصد تدبیر مملکت کند، و حکیمی که قاصد استنباط حکمت بود و دیگری زاهدی که قصدش مناجات خداوند باشد.

از سفیان بن عیینه نقل است که زین العابدین(ع) حج می گزارد. زمانی که احرام پوشید رنگش به زردی گرائید و لرزه به اندامش افتاد. تا آن حد که لبیک گفتن نتوانست. گفتندش چرا لبیک نگوئی؟ گفت: ترسم از آن است که گوید: لالبیک و لاسعدیک.

راه دور است ای پسر هشیار باش
خواب با گور افکن و بیدار باش
کار آسان نیست بر درگاه او
خاک می باید شدن در راه او
نیست این وادی چنین سهل ای سلیم
سهل پنداری تو از جهل ای لئیم
تو همین دانی که این بازار عشق
هست چون بازار بغداد و دمشق
برق استغنا چنان آتش فروخت
کز تف آن جمله ی عالم بسوخت
صد هزاران خلق در زنار شد
تاکه عیسی محرم اسرار شد
صد هزاران طفل سر ببریده شد
تا کلیم الله صاحب دیده شد
صد هزاران جان و دل تاراج یافت
تا محمد یک شبی معراج یافت
میجهد از بی نیازی صرصری
می زند بر هم بیک دم عالمی
بی نیازی بین و استغنا نگر
خواه مطرب باش، خواهی نوحه گر

خداوند سبحانه بهر مخلوقات خویش دو پیامر گسیل کرده است. یکی درونی که آن خرد است و دیگری آشکارا که آن پیامبر است با پیامبر درونی صحت ادعای پیامبر برونی را می توان شناخت.

چه خرد رهبر است و دین استوار کننده. و آنچه معقول است چونان داروهائی بود که شفا آرد و آنچه مشروع است چونان طعام های حافظ صحت بود.

و همچنان که زمانی که تن بیمار بود، از طعام نفعی نبرد، بل از آن زیان برد، مریض جان نیز چنین است. و همچنان که خداوند تعالی فرمود: «فی قلوبهم مرض » از شنیدن قرآن که موضوع شرعیات است سودی نبرد بل چونان غذا که بیمار را زیان دارد، از آن زیان برد.

و بر همین مبنی است که خداوند فرمود: «اذا ما انزلت سوره فمنهم من یقول ایکم زادته هذه ایمانا، فاماالذین آمنو افزادتهم ایمانا و هم یستبشرون و اما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الی رجس و ماتواوهم کافرون ».

و نیز گفته اند دل به منزله ی کشتگان معتقدات است و اعتقاد در آن به منزله ی بذر بود چه خیر باشد و چه شر.

و کلام خداوند تعالی به منزله ی آب بود هنگامی که زمینی را سیراب کند که دارای گیاهان گوناگون برحسب اختلاف بذر آن هاست.

قرآن نیز چنین است. یعنی اگر بر اعتقادات استوار در دل ها فرود آید، تأثیرش دیگرگونه بود. و اشاره ی خداوند تعالی نیز به همین است که فرمود: «فی الارض قطع متجاورات و جنات من اعناب وزرع و نخیل صنوان و غیرصنوان یستی بماء واحه و نفضل بعضها علی بعض فی الاکل. ان فی ذلک لایات لقوم یعقلون ».

و نیز فرمود: و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربه و الذی خبث لایخرج الانکدا کذلک نصرف الاآیات لقوم یشکرون »

صاحب منازل السایرین در مقدمه ی کتاب خویش گوید: حمزه بن محمد بن عبدالله الحسنی ما را خبر داد از معنای دخول در غربت

و گفت ما را خبر داد ابوالقسم عبدالواحد بن احمد هاشمی صدفی گفت: شنیدم ابوعبدالله علان بن زید دینوری صوفی در بصره گفت: شنیدم جعفر بن خلدی صوفی گفت: شنیدم جنید را که همی گفت: از سری شنیدم که از معروف کرخی از جعفر بن محمد صادق از پدرش و جدش از علی بن ابیطالب(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرد که فرمود: طلب حق غربت است.

در کتاب کافی، در باب حب دنیا و حرص بدان طی حدیثی طولانی آمده است: عیسی(ع) بر روستائی بگذشت که تمام مردمان و چهارپایان و مرغانش بمرده بودند.

گفت: مرگ اینان جز به خشم خداوندی نبوده است. چه اگر گاه به گاه مرگشان در ربوده بود، یکدیگر را دفن همی کردند.

حواریون گفتند: ای روح کلمه ی خدا، خداوند را بخوان تا زنده شان سازد و ما را از کارشان بیاآگاهانند تا از آن کارها پرهیز کنیم. عیسی (ع) خداوند را بخواند.

ندایش آمد که ایشان را از دشت آواز ده. عیسی بر زمینی بلند بر شد و گفت: ای مردمان این روستا،پاسخگوئی پاسخ بداد که: لبیک ای روح و کلمه خداوند.

گفت: وای بر شما، کارهایتان چگونه بوده است؟ گفت: پرستش طاغوت و حب دنیا با بیمی اندک و آرزوئی پردامنه. نیز غفلت در لهو و لعب.

عیسی(ع) پرسید: عشقتان بدنیا چگونه بوده است؟ گفت: چونان عشق کودکی به سینه ی مادر. هرگاه بر ما اقبال همی کرد، شادمان همی شدیم و هر گاه از ما روی برمی گرداند، همی گریستیم و غمناک همی شدیم.

پرسید: چگونه طاغوت را پرستش همی کردید؟ گفت: (با فرمان بردن از گناه کاران و عاصیان). و اهل گناه را حدیث طولانی است و آنقدر که نیاز بود در این جا بیامد.

امیرمؤمنان(ع) یکی از دانشمندان یهود را فرمود: آن کس که طبعش معتدل بود، مزاجش صافی بود. و کسی که مزاجش صافی بود، جان را در او نیک تأثیر است.

و آن کس جان در او نیک تأثیر کند، به والائی رسد و کسی که به والائی رسد. به اخلاق نفسانی متخلق شود و موجودی بماهیت انسان شود و چیزی از حیوانیت در او نماند و از درگاه فرشتگی وارد گردد.

و در این زمان دیگر چیزی وی را دیگرگون نکند. دانشمند یهودی گفت: خداوند بزرگ است. ای پسر ابیطالب تمامی فلسفه را یک جا بیان داشتی.

یکی از انبیاء از خداوند طلب کرد که زبان مردم از او باز دارد. ویرا وحی آمد که این خصلت بهر خویش ننهاده ام، چگونه بهرتو نهم؟

نام آوری گفت: اگر درون و برون مؤمن یکی بود، خداوند نزد فرشتگان بدو مباهات کند.

عارفی گفت: کدام کس مرا به کسی رهنمون شود که شب گریان بود و روز خندان؟

یکی از عارفان می گفت: خداوندا، تابا مردمان به امانت سودا کنی و من با توبه خیانت سودا کنم.

در کشاف در تفسیر سوره ی انعام آمده است که: ورود عیسی - بر پیامبر ما و وی درود بادا - به مصر چهارصد سال پس از ورود یوسف(ع) بدانجا اتفاق افتاده است.

در کتاب کافی از امام صادق جعفر بن محمد(ع) نقل است که فرمود: پاسخ نامه چون پاسخ سلام واجب است. نیز در همان کتاب از وی نقل است که: پیوستن یاران در حضر، دیدار یکدیگر است و در سفر مکاتبه.

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غزالی در یکی از رسائل خویش گوید: برآن کس که خواهد تفسیر قرآن کند، شایسته است که از هفت دیدگاه بدان بنگرد:
هوش مصنوعی: غزالی در یکی از نوشته‌هایش می‌گوید: کسی که می‌خواهد قرآن را تفسیر کند، باید از هفت زاویه به آن نگاه کند.
اول - از دیدگاه واژه و جوهر لفظ.
هوش مصنوعی: اول - از منظر واژه و حقیقت لفظ.
دوم - از دیدگاه استعارات و کنایات.
هوش مصنوعی: در این بخش، به بررسی استعارات و کنایات پرداخته می‌شود. این مفهوم به نوعی از بیان یا بیان نمادین اشاره دارد که به کمک آن، مفاهیم یا احساسات پیچیده به شیوه‌ای غیرمستقیم و هنری منتقل می‌شوند. استفاده از استعاره‌ها و کنایات می‌تواند به غنای ادبی و عمق معنایی متن‌ها افزوده و درک خواننده را از موضوعات مختلف تسهیل کند.
سوم - از دیدگاه نحو.
هوش مصنوعی: سوم - از منظر دستور زبان.
چهارم - از دیدگاه انتظام واژه های مفرد و عبارات و حالات آنها آن گونه که در علم معانی مورد بحث است.
هوش مصنوعی: چهارم - از نظر نظم و ترتیب، واژه‌های تک‌واژه‌ای و عبارات و حالت‌های آن‌ها به شکلی که در علم معانی بررسی می‌شود.
پنجم - از جهت عادات عرب در ضرب المثل ها و محامداتشان.
هوش مصنوعی: پنجم - از نظر عادات و رسوم عرب‌ها در مثل‌ها و ستایش‌هایشان.
ششم: از جهت رموز حکیمان متأله.
هوش مصنوعی: ششم: از لحاظ رازها و نشانه‌های حکمت متعالی.
هفتم: از جهت کلام صوفیه و مقصدهایشان.
هوش مصنوعی: در زمینه نظرات صوفی‌ها و اهداف آن‌ها، مسائل مختلفی مطرح است. صوفیه به بُعد معنوی زندگی توجه دارند و به دنبال درک عمیق‌تری از حقیقت وجود و الهیت هستند. آن‌ها سعی می‌کنند از طریق مراقبه و درون‌نگری به حقیقتی دست یابند که فراتر از دنیا و مادیات است. این دیدگاه‌ها و اهداف در کلام آن‌ها منعکس شده و نشان‌دهنده تلاششان برای اتصال به خداوند و رسیدن به معرفت والاتر است.
ز تو هر که دور ماند چه کند چه چاره سازد
چه عمل بدست گیرد به چه پای بست باشد
هوش مصنوعی: هر کسی که از تو دور شود، چه باید بکند؟ چه راه حلی پیدا کند؟ چه کاری به دست گیرد؟ و بر چه چیزی تکیه کند؟
ای ز تو قوت بیان نطق سخن سرای را
وی ز تو عقده ها بدل عقل گره گشای را
هوش مصنوعی: تو به من نیروی بیان می‌دهی تا سخن بگویم و به وسیله‌ی تو، مشکلات و گره‌های عقل و فکر من باز می‌شود.
در طلب تو چون کند طی مکان عشق دل
هم سفری کجا رسد عقل شکسته پای را
هوش مصنوعی: در جستجوی تو، دل عاشق مانند مسافری در سفر است، اما عقل که ناتوان و شکسته است، چگونه می‌تواند به جایی برسد؟
محمل راه عشق را دل زفغان درای شد
هرزه درای نشنود بانگ چنین درای را
هوش مصنوعی: دل در راه عشق با ناله‌هایش به حرکت درآمد و دیگر به ندای چنین بانگی توجه نکرد.
چون ز جهان برون بوَد ، ساقیِ مجلسِ تقا
نام چرا کسی برد جام جهان نمای را
هوش مصنوعی: وقتی که ساقی مجلس زندگی و دنیا از جهان خارج شود، چرا کسی جامی که دنیا را به نمایش می‌گذارد، به دست می‌گیرد؟
کام مرامده دگر ذوق زلذت جهان
تا نکند دل آرزو زهر شکرنمای را
هوش مصنوعی: خواسته‌های سخت و آرزوهای دل را کنار بگذار و از لذت‌های دنیا بهره‌مند شو، تا دل به طعم شیرین و تلخ زندگی وابسته نشود.
نیک اگر برَد کَسی ، پِی به طریقِ بندگی
سجده ی شکر کم بود تا به ابد خدای را
هوش مصنوعی: اگر کسی به خوبی رفتار کند، باید همیشه سپاسگزار خدا باشد و این شکرگزاری باید تا ابد ادامه داشته باشد.
بهر دنیا آن اندازه کوش که در آن مانی و بهر آخرت نیز بدان اندازه و بهر خداوند بدان اندازه که به وی نیازمندی و بهر آتش بدان اندازه که از آن بردباری توانی.
هوش مصنوعی: به قدر نیاز و اهمیت، برای دنیای خود تلاش کن تا در آن زندگی کنی، و به همان اندازه برای آخرت خود نیز کوشش کن. همچنین، نسبت به خداوند به اندازه‌ای تلاش کن که به او نیاز داری و همچنین در برابر آتش دوزخ به اندازه‌ای آمادگی داشته باش که بتوانی تحمل کنی.
ای که بر خوان خدا نان میخوری
وین همه فرمان شیطان می بری
هوش مصنوعی: ای کسی که از سفره‌ی الهی بهره‌مند می‌شوی، اما از دستورات شیطان پیروی می‌کنی.
دیوت از ره برد لاحولیت نیست
وز مسلمانی بجز قولیت نیست
هوش مصنوعی: هیچ دیو و شیطانی نمی‌تواند از مسیر خود منحرف شود و هیچ مسلمانی تنها به گفتن کلمات مسلمان به شمار نمی‌آید.
رهروان رفتند و تو درمانده ای
حلقه بر در زن که واپس مانده ای
هوش مصنوعی: مسافران و رهگذران رفته‌اند و تو در حال سردرگمی هستی. در را بکوب که تو به‌خاطر ماندن در جا، همچنان در اینجا باقی‌مانده‌ای.
گر نداری شادئی از وصل یار
خیز باری ماتم هجران بدار
هوش مصنوعی: اگر از وصال یار شاد نیستی، پس برخواست و کمی به غم جدایی بیندیش.
ای سرا و باغ تو زندان تو
خانمان تو بلای جان تو
هوش مصنوعی: ای خانه و باغ تو، تو را اسیر کرده‌اند و باعث دردسر و رنج تو شده‌اند.
در غم دنیا گرفتار آمدی
خاک بر فرقت که مردار آمدی
هوش مصنوعی: در غم و اندوه زندگی دچار شدی، مانند خاک که بی‌جان و بی‌فایده است.
چشم همت برگشا و ره ببین
پس قدم در ره نه و درگه ببین
هوش مصنوعی: چشم‌ات را باز کن و هدف را ببین، سپس گام‌ات را در راه قرار بده و مقصود را مشاهده کن.
دست ها اول زخود کوتاه کن
بعد از آن مردانه عزم راه کن
هوش مصنوعی: قبل از اینکه به کار یا هدفی جدی بپردازی، ابتدا باید خودت را مدیریت کنی و محدودیت‌هایت را بشناسی. بعد از آن، با اراده و قدرت قدم در مسیر بگذار.
از قدم تا فرق نعمتهای اوست
عرض کن بر خویش نعمتهای دوست
هوش مصنوعی: تمام نعمت‌ها از سر تا پا به خاطر اوست، پس بر خودت لطف‌ها و برکات او را یادآور شو.
تا بدانی کز که دورافتاده ای
وز جدائی چه صبور افتاده ای
هوش مصنوعی: برای اینکه بفهمی از چه کسی دور هستی و جدایی چقدر تو را صبور کرده است.
گر تو مرد زاهدی شب زنده باش
بندگی کن تا بروز و بنده باش
هوش مصنوعی: اگر تو مردی زاهد و پرهیزکاری هستی، شب‌ها را بیدار بمان و در بندگی خدا تلاش کن تا در روز نیز بندگی‌ات ادامه پیدا کند.
ور تو مرد عاشقی رو شرم دار
خوابرا با دیده ی عاشق چکار
هوش مصنوعی: اگر تو عاشق واقعی هستی، نباید از خواب و خیال شرمنده باشی، چون عاشق با چشمان پر از احساس، به خواب زیبای معشوق نگاه می‌کند.
چون نه اینی و نه آن ای بیفروغ
پس مزن در عشق ما لاف دروغ
هوش مصنوعی: اگر نه این هستی و نه آن، ای کسی که نور و درخششی نداری، پس در عشق ما ادعای دروغ نکن و خود را بزرگ نکن.
از سخنان امیرمومنان(ع): کسی که امید زیستن فردا را دارد، امیدوار است که جاودانه زید و کسی که امید جاودانه زیستن دارد، دل سنگ شود و بدنیا رغبت کند و از آنچه نزد خداوند است، پرهیز کند.
هوش مصنوعی: کسی که به زندگی فردا امیدوار است، به نوعی احساس می‌کند که می‌تواند برای همیشه زنده بماند. اما اگر کسی به زندگی ابدی امیدوار باشد، ممکن است دلش آدمی سخت و بی‌احساس شود و تمایل به دنیا و مادیات پیدا کند و از چیزهایی که نزد خداوند ارزشمندتر هستند، دوری کند.
خداوند قومی را که دنیا نزدشان ودیعه بود، بیامرزد، ودیعه ای که به صاحبانش بازپسش دهند و سپس سبکبار براه افتند.
هوش مصنوعی: خداوند قومی را مورد رحمت قرار دهد که دنیا در اختیارشان بوده، و این دنیا را به صاحبانش برمی‌گردانند و سپس با آرامش و بی‌وزن به راه خود ادامه می‌دهند.
خداوند داود (ع) را وحی فرو فرستاد که: مرا هنگام آسان زیستی بخوان تا هنگام سختی پا سخت دهم.
هوش مصنوعی: خداوند به داود(ع) وحی کرد که: در زمان‌هایی که زندگی برایت آسان است، من را بخوان تا در زمان‌های سخت، به تو قدرت و استقامت بدهم.
خویش کردی ای حبیب که آتش زدی بدل
کاین داغ بر جراحت ما سودمند بود
هوش مصنوعی: ای دوست، تو کاری کردی که دل ما را به آتش کشیدی و این داغی که بر زخم ما گذاشتی، برای ما مفید بود.
نابغه ی جعدی از شعرای دوره ی جاهلیت و اسلام بود. به سن یکصد و هشتاد سالگی در اصفهان بمرد. در پیشگاه پیامبر(ص) قصیده ی خویش برخوانده است که در آن گفته بود:
هوش مصنوعی: نابغه ی جعدی یکی از شاعرانی بود که در دوره ی جاهلیت و اسلام زندگی می‌کرد. او در سن یکصد و هشتاد سالگی در شهر اصفهان فوت کرد. جالب اینجاست که او در حضور پیامبر(ص) شعری را خوانده که در آن نکاتی را بیان کرده است.
از کرم و بزرگواری و رهبری به اوج اسمان رسیدیم
اما ما را بیش از آن ها مظهری دلخواه است
هوش مصنوعی: با بزرگواری و رهبری به قله‌های بلندی دست یافتیم، اما ما چیزی بیشتر از آن‌ها می‌خواهیم که مورد پسند ما باشد.
رسول خدا (ص) پس از شنیدن آن قصیده فرمود: ای ابولیلی رو به کجا داری؟ گفت: به بهشت. پیامبر فرمود: بلی انشاء الله . . .
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) بعد از شنیدن آن شعر گفت: ای ابولیلی، به کدام سمت می‌روی؟ ابولیلی پاسخ داد: به سمت بهشت. پیامبر فرمود: آری، ان‌شاءالله.
حطیئه ی شاعر به نود و پنج سالگی بمرد. ابن جوزی پیرامن وی گفته است: که ظاهرا وی پس از وفات پیامبر(ص) اسلام آورده است چه از وی در زمره ی اصحاب یا فرستادگان نامی بمیان نیامده است.
هوش مصنوعی: حطیئه، شاعر، در سن نود و پنج سالگی درگذشت. ابن جوزی درباره او می‌نویسد که به نظر می‌رسد او پس از وفات پیامبر اسلام(ص) مسلمان شده است، زیرا نام او در میان یاران یا فرستادگان مشهور پیامبر ذکر نشده است.
وی چنان به هجو گفتن علاقمند بود که مادر و عمو و دائی و شخص خویش را نیز هجو گفته بود.
هوش مصنوعی: او به قدری به طعنه و شوخی گفتن علاقه داشت که حتی به اعضای خانواده‌اش مثل مادر، عمو و دایی و حتی خودش هم طعنه زده بود.
یکی از حکیمان گفت: روزهای عمر کوتاه تر از آن است که آن را صرف کارهایی کنی که سودت ندهد.
هوش مصنوعی: یکى از حکیمان بیان کرده است که عمر انسان آنقدر کوتاه است که نباید آن را صرف کارهایى کرد که عایدی یا فایده‌اى براى او ندارد.
عدی بن حاتم طائی به سال شصت و هشت هجری در یکصد و بیست سالگی بمرد. وی در رکاب علی(ع) در جنگ صفین و جمل را شاهد بود و چنان بخشنده بود که بهر مردان نان خرد می کرد و همی گفت که: اینان همسایگان ما هستند.
هوش مصنوعی: عدی بن حاتم طائی در سال ۶۸ هجری در سن یکصد و بیست سالگی درگذشت. او در زمان علی(ع) در جنگ‌های صفین و جمل شرکت داشت و به خاطر بخشندگی‌اش شناخته شده بود، به طوری که همیشه برای مردان نان تهیه می‌کرد و می‌گفت که آن‌ها همسایگان ما هستند.
پروانه که سوخت زآتش خنجر شمع
آن عاشق بی قرار غم پرور شمع
هوش مصنوعی: پروانه‌ای که از شعله‌های شمع سوخت، نشان‌دهنده‌ی عشق و شوقی است که به شعله‌ی شمع داشته و این عشق او را درگیر غم و تنهایی کرده است. شمعی که به عنوان یک معشوق ظاهر می‌شود، در عین حال درد و رنجی را برای پروانه به ارمغان می‌آورد.
میخواست نهان زچشم غیرش سازد
زان بال گشود و گشت گرد سر شمع
هوش مصنوعی: او می‌خواست عشقش را از چشم دیگران پنهان کند، به همین خاطر بال خود را باز کرد و دور شمعی که نماد عشقش بود، چرخید.
تا درین گله گوسفندی هست
ننشیند فلک زقصابی
هوش مصنوعی: تا زمانی که در این گله گوسفندانی وجود دارند، آسمان از قصابی (دوری) نمی‌کند.
ابوذر غفاری را که چشم درد همی کرد، گفتند: آیا درمانشان کرده ای؟ گفت: از آن ها به کار دیگر مشغولم. گفتند: از خداوند نخواسته ای که شفایشان دهد؟ گفت: از خداوند بهر چیزی مهم تر، استدعا کرده ام.
هوش مصنوعی: ابوذر غفاری که چشمش درد می‌کرد، به او گفتند: آیا درمان کرده‌ای؟ او پاسخ داد: من به کار دیگری مشغول هستم. سپس از او پرسیدند: آیا از خداوند نخواستی که شفا بگیرد؟ او گفت: من از خداوند برای چیزهای مهم‌تر درخواست کرده‌ام.
اسطر حسن خموشی را از سبب خاموشیش پرسیدند. گفت: از آن رو خاموشم که هرگز بر خاموشی پشیمان نگشته ام اما بر سخن گفتن بسیار پشیمانی حاصلم گشته.
هوش مصنوعی: از حسن خموشی درباره دلیل سکوتش پرسیدند. او گفت: دلیل خاموشی‌ام این است که هرگز از سکوت کردن پشیمان نشده‌ام، اما در مورد سخن گفتن، بارها احساس پشیمانی کرده‌ام.
حکیمی گفت: کسی که در قبال کاری که نکرده ای سپاست بگزارد، بسا که انعام ترا بر خود کفران کند.
هوش مصنوعی: یک حکیم گفته است: اگر کسی به خاطر کاری که تو انجام نداده‌ای از تو قدردانی کند، ممکن است باعث شود که تو نعمت‌هایت را نادیده بگیری.
حکیمی دیگر گفت: دوری از خلق خدا جز در سه مورد شایسته نیست: از سلطانی که قصد تدبیر مملکت کند، و حکیمی که قاصد استنباط حکمت بود و دیگری زاهدی که قصدش مناجات خداوند باشد.
هوش مصنوعی: حکیمی دیگر بیان کرد که دوری از مردم تنها در سه مورد مناسب است: زمانی که سلطان به منظور اداره مملکت دور شود، یا حکیمی که به دنبال فهم و دریافت علم حکمت است، و نیز زاهدی که هدفش از دوری، عبادت و گفت‌وگو با خداوند باشد.
از سفیان بن عیینه نقل است که زین العابدین(ع) حج می گزارد. زمانی که احرام پوشید رنگش به زردی گرائید و لرزه به اندامش افتاد. تا آن حد که لبیک گفتن نتوانست. گفتندش چرا لبیک نگوئی؟ گفت: ترسم از آن است که گوید: لالبیک و لاسعدیک.
هوش مصنوعی: سفیان بن عیینه روایت کرده که زین العابدین(ع) به زیارت حج می‌رفت. زمانی که لباس احرام را بر تن کرد، صورتش به زردی افتاد و لرزشی به او دست داد. به حدی که نتوانست لبیک بگوید. از او سوال کردند چرا لبیک نمی‌گویی؟ او پاسخ داد: می‌ترسم که خدا بگوید: «من تو را نمی‌شنوم و به تو کمک نمی‌کنم».
راه دور است ای پسر هشیار باش
خواب با گور افکن و بیدار باش
هوش مصنوعی: ای پسر، راهی که در پیش داری دور است، پس باید بیدار و هوشیار باشی. خواب و غفلت را کنار بگذار و مراقب خودت باش.
کار آسان نیست بر درگاه او
خاک می باید شدن در راه او
هوش مصنوعی: برای رسیدن به درگاه او، کار ساده‌ای نیست؛ باید سختی‌ها را تحمل کرد و راه او را با تواضع و فروتنی طی کرد.
نیست این وادی چنین سهل ای سلیم
سهل پنداری تو از جهل ای لئیم
هوش مصنوعی: این راه آسان نیست، ای سلیم! تو به خیال اینکه آسان است، نادانسته فکر می‌کنی که همه چیز ساده است، اما در حقیقت چنین نیست.
تو همین دانی که این بازار عشق
هست چون بازار بغداد و دمشق
هوش مصنوعی: تو خوب می‌دانی که عشق نیز مانند بازار بغداد و دمشق پر از تنوع و شلوغی است.
برق استغنا چنان آتش فروخت
کز تف آن جمله ی عالم بسوخت
هوش مصنوعی: درخشش خودکفایی به قدری قوی و سوزان است که از شدت آن، تمامی هستی را به آتش کشید.
صد هزاران خلق در زنار شد
تاکه عیسی محرم اسرار شد
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم به دور عیسی جمع شده‌اند و او به عنوان یک رازدان و معلم بزرگ شناخته می‌شود.
صد هزاران طفل سر ببریده شد
تا کلیم الله صاحب دیده شد
هوش مصنوعی: برای آنکه موسی، پیامبر خدا، با چشمان خود زیبایی‌های الهی را ببیند، صد هزار کودک بی‌گناه قربانی شدند.
صد هزاران جان و دل تاراج یافت
تا محمد یک شبی معراج یافت
هوش مصنوعی: بسیاری از جان‌ها و دل‌ها به خرافت و سختی دچار شدند، تا اینکه محمد در یک شب تجربه‌ای عظیم و روحانی به نام معراج را داشت.
میجهد از بی نیازی صرصری
می زند بر هم بیک دم عالمی
هوش مصنوعی: طوفانی از بی نیازی به وجود می‌آید که ناگهان تمام جهانی را به هم می‌ریزد.
بی نیازی بین و استغنا نگر
خواه مطرب باش، خواهی نوحه گر
هوش مصنوعی: به بی‌نیازی و بی‌نیازی توجه کن، خواهی آهنگ بسازی یا نوحه‌ای بخوانی.
خداوند سبحانه بهر مخلوقات خویش دو پیامر گسیل کرده است. یکی درونی که آن خرد است و دیگری آشکارا که آن پیامبر است با پیامبر درونی صحت ادعای پیامبر برونی را می توان شناخت.
هوش مصنوعی: خداوند برای مخلوقاتش دو پیام‌آور فرستاده است: یکی که درون انسان قرار دارد و آن عقل است، و دیگری که به‌صورت آشکار ظاهر می‌شود و همان پیامبر است. با استفاده از پیامبر درونی، می‌توان صحت ادعای پیامبر بیرونی را درک کرد.
چه خرد رهبر است و دین استوار کننده. و آنچه معقول است چونان داروهائی بود که شفا آرد و آنچه مشروع است چونان طعام های حافظ صحت بود.
هوش مصنوعی: خرد، همانند رهبری است که راه را نشان می‌دهد و دین، به مانند پایه‌ای محکم، استواری می‌بخشد. آنچه معقول است، همچون داروهایی می‌باشد که به بهبودی کمک می‌کنند و آنچه مشروع است، شبیه غذاهایی است که به سلامت بدن کمک می‌کنند.
و همچنان که زمانی که تن بیمار بود، از طعام نفعی نبرد، بل از آن زیان برد، مریض جان نیز چنین است. و همچنان که خداوند تعالی فرمود: «فی قلوبهم مرض » از شنیدن قرآن که موضوع شرعیات است سودی نبرد بل چونان غذا که بیمار را زیان دارد، از آن زیان برد.
هوش مصنوعی: همان‌طور که زمانی که بدن بیمار است، تغذیه‌ای برای او مفید نیست و حتی ممکن است به او آسیب برساند، روح بیمار نیز به همین صورت است. خداوند متعال اشاره کرده است به اینکه در دل‌های برخی افراد بیماری وجود دارد. آن‌ها از شنیدن قرآن که موضوع احکام شرعی است، بهره‌ای نمی‌برند و مانند غذایی که برای بیمار مضر است، از آن آسیب می‌بینند.
و بر همین مبنی است که خداوند فرمود: «اذا ما انزلت سوره فمنهم من یقول ایکم زادته هذه ایمانا، فاماالذین آمنو افزادتهم ایمانا و هم یستبشرون و اما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الی رجس و ماتواوهم کافرون ».
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: «هرگاه سوره‌ای نازل شود، برخی از مردم می‌گویند آیا این بر ایمان شما افزوده است؟ اما برای کسانی که ایمان آورده‌اند، این سوره موجب افزایش ایمان‌شان می‌شود و آنها خوشحال هستند. ولی برای کسانی که در دل‌هایشان بیماری وجود دارد، این سوره فقط باعث افزایش ناپاکی آنها می‌شود و در حالی که کافر هستند، از دنیا می‌روند.»
و نیز گفته اند دل به منزله ی کشتگان معتقدات است و اعتقاد در آن به منزله ی بذر بود چه خیر باشد و چه شر.
هوش مصنوعی: دل مانند زمین زراعت است که معتقدات در آن کشت شده‌اند و این اعتقادات به مانند بذرهایی هستند که می‌توانند هم خیر و هم شر را به بار بیاورند.
و کلام خداوند تعالی به منزله ی آب بود هنگامی که زمینی را سیراب کند که دارای گیاهان گوناگون برحسب اختلاف بذر آن هاست.
هوش مصنوعی: سخن خداوند مانند آبی است که زمین را سیراب می‌کند، زمینی که دارای گیاهان مختلفی است که هر کدام بر اساس نوع بذرشان رشد می‌کنند.
قرآن نیز چنین است. یعنی اگر بر اعتقادات استوار در دل ها فرود آید، تأثیرش دیگرگونه بود. و اشاره ی خداوند تعالی نیز به همین است که فرمود: «فی الارض قطع متجاورات و جنات من اعناب وزرع و نخیل صنوان و غیرصنوان یستی بماء واحه و نفضل بعضها علی بعض فی الاکل. ان فی ذلک لایات لقوم یعقلون ».
هوش مصنوعی: قرآن نیز به همین شکل عمل می‌کند. اگر بر مبنای اعتقادات عمیق و راسخ در دل‌ها نازل شود، تأثیر آن متفاوت خواهد بود. خداوند نیز به همین موضوع اشاره کرده و فرموده است: «در زمین قطعاتی نزدیک به هم و باغ‌هایی از انگور و محصولات زراعی و درختان نخل با ریشه‌های مشابه و غیر مشابه وجود دارد که با آب یکسان سیراب می‌شوند و برخی از آن‌ها را بر برخی دیگر از نظر خوراکی برتری می‌دهد. در این موضوع نشانه‌هایی است برای افرادی که تفکر می‌کنند.»
و نیز فرمود: و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربه و الذی خبث لایخرج الانکدا کذلک نصرف الاآیات لقوم یشکرون »
هوش مصنوعی: و همچنین فرموده است: "و زمین نیکو با اجازه پروردگارش گیاهش را می‌رویاند و آنکه ناخوش است، تنها گیاهان بد و ناگوار می‌روید. اینگونه ما نشانه‌هایمان را برای قومی که شکرگزارند، بیان می‌کنیم."
صاحب منازل السایرین در مقدمه ی کتاب خویش گوید: حمزه بن محمد بن عبدالله الحسنی ما را خبر داد از معنای دخول در غربت
هوش مصنوعی: در مقدمه کتابی، صاحب منازل السایرین از حمزه بن محمد بن عبدالله الحسنی نقل می‌کند که درباره مفهوم ورود به غربت توضیح می‌دهد.
و گفت ما را خبر داد ابوالقسم عبدالواحد بن احمد هاشمی صدفی گفت: شنیدم ابوعبدالله علان بن زید دینوری صوفی در بصره گفت: شنیدم جعفر بن خلدی صوفی گفت: شنیدم جنید را که همی گفت: از سری شنیدم که از معروف کرخی از جعفر بن محمد صادق از پدرش و جدش از علی بن ابیطالب(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرد که فرمود: طلب حق غربت است.
هوش مصنوعی: در بصره، ابوالقسم عبدالواحد بن احمد هاشمی صدفی گفت که ابوعبدالله علان بن زید دینوری، از جنید نقل کرد که شنیده بود از معروف کرخی که از جعفر بن محمد صادق، به پدر و جدش و در نهایت به علی بن ابی‌طالب و رسول خدا (ص) رسیده است. در این نقل گفته شده که طلب حق، به نوعی همچون غریب بودن است.
در کتاب کافی، در باب حب دنیا و حرص بدان طی حدیثی طولانی آمده است: عیسی(ع) بر روستائی بگذشت که تمام مردمان و چهارپایان و مرغانش بمرده بودند.
هوش مصنوعی: در کتاب کافی، بخشی درباره عشق به دنیا و طمع به آن وجود دارد که در یک روایت مفصل ذکر شده است: عیسی(ع) از کنار یک روستا عبور کرد که در آن تمامی انسان‌ها، چهارپایان و پرندگان مرده بودند.
گفت: مرگ اینان جز به خشم خداوندی نبوده است. چه اگر گاه به گاه مرگشان در ربوده بود، یکدیگر را دفن همی کردند.
هوش مصنوعی: او گفت: مرگ این افراد فقط ناشی از خشم خداوند بوده است. زیرا اگر مرگ آن‌ها به صورت ناگهانی و بدون دلیل بود، آن‌ها می‌توانستند یکدیگر را دفن کنند.
حواریون گفتند: ای روح کلمه ی خدا، خداوند را بخوان تا زنده شان سازد و ما را از کارشان بیاآگاهانند تا از آن کارها پرهیز کنیم. عیسی (ع) خداوند را بخواند.
هوش مصنوعی: حواریون از عیسی خواستند که خدا را بخواند تا او مردم را زنده کند و به آن‌ها از کارهایی که انجام می‌دهند آگاهی بخشد تا بتوانند از آن‌ها پرهیز کنند. عیسی نیز پروردگار را دعا کرد.
ندایش آمد که ایشان را از دشت آواز ده. عیسی بر زمینی بلند بر شد و گفت: ای مردمان این روستا،پاسخگوئی پاسخ بداد که: لبیک ای روح و کلمه خداوند.
هوش مصنوعی: ندایی آمد که آن‌ها را از دشت بخواند. عیسی بر زمین بلندی ایستاد و گفت: ای مردمان این روستا، پاسخ دهید. و آنها پاسخ دادند که: لبیک، ای روح و کلمه خداوند.
گفت: وای بر شما، کارهایتان چگونه بوده است؟ گفت: پرستش طاغوت و حب دنیا با بیمی اندک و آرزوئی پردامنه. نیز غفلت در لهو و لعب.
هوش مصنوعی: گفت: افسوس بر شما، کارهایتان چطور بوده است؟ پاسخ داد: پرستش طاغوت و دوست داشتن دنیا با اندکی ترس و آرزوهای بزرگ. همچنین غفلت در سرگرمی و بازی.
عیسی(ع) پرسید: عشقتان بدنیا چگونه بوده است؟ گفت: چونان عشق کودکی به سینه ی مادر. هرگاه بر ما اقبال همی کرد، شادمان همی شدیم و هر گاه از ما روی برمی گرداند، همی گریستیم و غمناک همی شدیم.
هوش مصنوعی: عیسی(ع) پرسید: عشق شما به دنیا چطور است؟ آنها پاسخ دادند: مثل عشق کودکی به مادرش. زمانی که خوشبختی به ما روی می‌آورد، شاد می‌شویم و زمانی که از ما دور می‌شود، غمگین و گریه‌کنان می‌شویم.
پرسید: چگونه طاغوت را پرستش همی کردید؟ گفت: (با فرمان بردن از گناه کاران و عاصیان). و اهل گناه را حدیث طولانی است و آنقدر که نیاز بود در این جا بیامد.
هوش مصنوعی: پرسید: چگونه به طاغوت (قدرت‌های ظالم) نماز می‌خواندید؟ پاسخ دادند: با اطاعت از گناهکاران و افرادی که سرپیچی می‌کردند. درباره گناهکاران توضیحات زیادی وجود دارد، اما در اینجا به همان مقداری که لازم بود اشاره شده است.
امیرمؤمنان(ع) یکی از دانشمندان یهود را فرمود: آن کس که طبعش معتدل بود، مزاجش صافی بود. و کسی که مزاجش صافی بود، جان را در او نیک تأثیر است.
هوش مصنوعی: امیرمؤمنان(ع) به یکی از دانشمندان یهود گفت: کسی که خلق و خوی او متعادل باشد، دارای مزاج خوبی است. و کسی که مزاج خوبی داشته باشد، تأثیر خوبی بر روح و جان او دارد.
و آن کس جان در او نیک تأثیر کند، به والائی رسد و کسی که به والائی رسد. به اخلاق نفسانی متخلق شود و موجودی بماهیت انسان شود و چیزی از حیوانیت در او نماند و از درگاه فرشتگی وارد گردد.
هوش مصنوعی: هر کس که به خوبی در وجود خود تأثیر بگذارد، به مقام والایی دست می‌یابد و کسی که به این مقام برسد، به فضایل اخلاقی آراسته می‌شود و تمام ویژگی‌های انسانی را در خود پرورش می‌دهد، به طوری که نشانه‌ای از حیوانیت در او باقی نماند و به عالم فرشتگان نزدیک شود.
و در این زمان دیگر چیزی وی را دیگرگون نکند. دانشمند یهودی گفت: خداوند بزرگ است. ای پسر ابیطالب تمامی فلسفه را یک جا بیان داشتی.
هوش مصنوعی: در این زمان، هیچ چیز دیگر نمی‌تواند او را تغییر دهد. یک دانشمند یهودی گفت: خداوند بزرگ است. ای پسر ابی‌طالب، تو تمام فلسفه را در یک جمله بیان کردی.
یکی از انبیاء از خداوند طلب کرد که زبان مردم از او باز دارد. ویرا وحی آمد که این خصلت بهر خویش ننهاده ام، چگونه بهرتو نهم؟
هوش مصنوعی: یکی از پیامبران از خدا درخواست کرد که زبان مردم را از او به دور نگه دارد. به او وحی شد که من این ویژگی را برای خودم نگذاشته‌ام، چگونه می‌توانم آن را به تو بدهم؟
نام آوری گفت: اگر درون و برون مؤمن یکی بود، خداوند نزد فرشتگان بدو مباهات کند.
هوش مصنوعی: اگر درون و بیرون یک مؤمن با هم یکی باشد، خداوند به آن مؤمن در میان فرشتگان افتخار می‌کند.
عارفی گفت: کدام کس مرا به کسی رهنمون شود که شب گریان بود و روز خندان؟
هوش مصنوعی: عارفی از دیگران خواسته که او را به فردی راهنمایی کنند که در شب‌ها اشک می‌ریزد و در روزها لبخند می‌زند.
یکی از عارفان می گفت: خداوندا، تابا مردمان به امانت سودا کنی و من با توبه خیانت سودا کنم.
هوش مصنوعی: یکی از عارفان می‌گفت: ای خدا، تو با بندگانت به طور امانت رفتار می‌کنی، در حالی که من با توبه‌ام، به تو خیانت می‌کنم.
در کشاف در تفسیر سوره ی انعام آمده است که: ورود عیسی - بر پیامبر ما و وی درود بادا - به مصر چهارصد سال پس از ورود یوسف(ع) بدانجا اتفاق افتاده است.
هوش مصنوعی: در کتاب کشاف در تفسیر سوره انعام آمده است که ورود عیسی به مصر چهارصد سال پس از ورود یوسف به آنجا صورت گرفته است.
در کتاب کافی از امام صادق جعفر بن محمد(ع) نقل است که فرمود: پاسخ نامه چون پاسخ سلام واجب است. نیز در همان کتاب از وی نقل است که: پیوستن یاران در حضر، دیدار یکدیگر است و در سفر مکاتبه.
هوش مصنوعی: در کتاب کافی آمده است که امام صادق (ع) فرمودند که پاسخ دادن به نامه مانند پاسخ به سلام واجب است. همچنین در همین کتاب از ایشان نقل شده که ملاقات دوستان در حالت سکنا به معنای دیدار حضوری و در سفر به معنای نوشتن نامه است.

حاشیه ها

1403/01/02 15:04
سیدمحمد جهانشاهی

چون ز جهان برون بوَد ، ساقیِ مجلسِ تقا

1403/01/02 18:04
سیدمحمد جهانشاهی

نیک اگر برَد کَسی ، پِی به طریقِ بندگی