برگردان به زبان ساده
دانش بدون دسته دانش آشکارا و دانش پنهان بخش می گردد. دانش آشکارا همان دانشی است که نزد علم آموزان مدارس و مجالس متداول است و کتبش مشهور.
هوش مصنوعی: دانش به دو دسته تقسیم میشود: دانش آشکار و دانش پنهان. دانش آشکار همان دانشی است که در مدارس و جلسات عمومی تدریس میشود و کتابهای آن نیز معروف و شناختهشده هستند.
دانش پنهان اما از غیر اهلش پوشیده و مستور است. وحکیمان همچنان در پنهان نگاه داشتن آن کوشند و آن را به رمز نویسند و در آن کتابتی به کار برند جز آن گونه که مرسوم و معهود است.
هوش مصنوعی: دانش پنهان به طوری است که فقط افراد متخصص میتوانند به آن دست یابند و دیگران از آن بیخبرند. حکیمان همواره سعی دارند این دانش را مخفی نگه دارند و آن را به گونهای رمزگذاری کنند که فقط افراد خاصی بتوانند آن را درک کنند و از زبان معمولی استفاده نمیکنند.
این دانش خود به پنج قسم منقسم است، کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، ریمیا و یکی از حکیمان سترگ در این هر پنج کتابی نگاشته است به نام «کله سر» که هر حرف این اسم نشانه ی یکی از آن علوم است. و نیز در این نامگذاری به وجوده پنهان نگهداشتن آن علوم نیز اشاره دارد.
هوش مصنوعی: این علم به پنج بخش تقسیم میشود: کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا. یکی از بزرگترین حکیمان در هر یک از این پنج علم کتابی نوشته است با نام «کله سر» و هر حرف این نام نمایانگر یکی از این علوم است. همچنین در این نامگذاری به پنهان نگه داشتن و نهان بودن این علوم نیز اشاره شده است.
مولف گوید: من به سال هفتصد و پنجاه و سه در هرات این کتاب را دیده ام، از نیکوترین تألیفات در این زمین هاست. نیز کتاب «سرالمکتوم » امام رازی این دانش ها را جز کیمیا و ریمیا در خود دارد، و از کتابهای ارزنده در این معنی است.
هوش مصنوعی: مولف میفرماید: در سال ۷۵۳ هجری در هرات این کتاب را مشاهده کردهام و آن را جزو بهترین نوشتهها در این زمینه میداند. همچنین، کتاب «سرالمکتوم» امام رازی نیز این علوم را به جز کیمیا و ریمیا در بر دارد و از جمله کتابهای با ارزش در این حوزه به شمار میآید.
گروهی نشینند با خوش پسر
که ما پاکبازیم و صاحب نظر
هوش مصنوعی: گروهی دور هم جمع میشوند و خوش میگذرانند، در حالی که ما افرادی پاک و با بینش هستیم.
زمن پرس فرسوده ی روزگار
که بر سفره حسرت برد روزه دار
هوش مصنوعی: از من بپرس، کسی که در این روزگار خسته و فرسوده شده، که بر سفرهاش حسرت میبرد و روزهدار است.
از آن تخم خرما خورد گوسفند
که قفل است بر تنگ خرماوبند
هوش مصنوعی: گوسفند تنها از آن دانه خرما میخورد که در دسترسش باشد و دیگران نتوانند آن را بخرند.
سر گاو عصار از آن درکه است
که از کنجدش ریسمان کوته است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که سر گاو عصار به خاطر مسیری است که از آن میآید و این مسیر از کنجدی است که ریسمان آن کوتاه است. در واقع، تأکید بر این است که منبع و مسیر چیزی میتواند تأثیر زیادی بر نتیجهی آن داشته باشد.
جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر
در کنارم بنشانند سهی بالائی
هوش مصنوعی: به خاطر محبوبم چشمانم را بستهام تا شاید او را در کنارم بنشانند، کسی که قامت زیبایی دارد.
قربان آن غارتگرم کان دل نه تنها می برد
تاراج جان هم می کند، دین هم بیغما می برد
هوش مصنوعی: من عاشق آن شخصی هستم که فقط دل من را نمیدزد، بلکه جانم را هم میگیرد و ایمانم را نیز از من میقاپد.
ای دل طبیب عشق او، دارد دوائی بوالعجب
آسوده را غم می دهد صبر از شکیبا می برد
هوش مصنوعی: ای دل، عشق او مانند یک پزشک است که دارویی شگفتانگیز دارد. این عشق به آرامشطلبان غم میدهد و صبر را از آنهایی که شکیبا هستند میگیرد.
نبود به کیش عاشقان اخوان یوسف را گنه
آسایش یعقوب را شوق زلیخا می برد
هوش مصنوعی: عاشقان از راه خود منحرف نشدهاند و گناهی مرتکب نشدهاند، اما این علاقه و شوق زلیخا باعث میشود که یعقوب آرامش خود را از دست بدهد و درد فراق یوسف را بیشتر احساس کند.
دین و دل و هر چیز بود آن ترک غارتگر ستد
مانده است ما را نیم جان آن نیز گویا می برد
هوش مصنوعی: هر چه که به عنوان دین و عشق داریم، همگی تحت تأثیر آن ترک غارتگر قرار گرفته است. ما نیمه جان ماندهایم و به نظر میرسد که او حتی همین نیمه جانمان را نیز میبرد.
هر چند عذرا می برد، با وامق استغنا زحد
این سوز وامق عاقبت آرام عذرا می برد
هوش مصنوعی: هرچند عذرا به محبوبش وابسته است و احساسهای عمیق و سوزشهای درونی دارد، اما با وجود این عشق و وابستگی، در نهایت او آرامش را به دست میآورد.
صدق محبت می کند در چشم مجنون توتیا
هر خاک کان باد صبا از کوی لیلی می برد
هوش مصنوعی: محبت واقعی در چشمان مجنون مانند گرد و غبار است؛ هر خاکی که بادی خوش از سمت کوی لیلی به اینجا میوزد.
با آن که تیغ جور او در جان من زد چاک ها
آلوده گشته خنجرش ما را به دعوی می برد
هوش مصنوعی: با وجود این که تیر نیش و خیانت او به جانم آسیب زده، زخمهایم به شدت تأثیر گرفته و او ما را به جدال و مناظره میکشاند.
هر چند گام جان من تلخ است زان زهر ستم
این تخلی کام من آن لعل شکرخا می برد
هوش مصنوعی: با وجود اینکه زندگی من تلخ و پر از زجر است به خاطر ظلم و ستمی که به من شده، اما آن عشق شیرین و زیبا به من امید و دل خوشی میبخشد.
شوق جمال دلکشت حاجی پی گم کرده را
گاهی به یثرب می کشد گاهی به بطحا می برد
هوش مصنوعی: دل مرد حاجی که به دنبال زیبایی است، گاه به یثرب و گاه به بطحا میروید. این نشان میدهد که شوق و محبت او به زیبایی، او را به جاهای مختلفی میکشاند.
ای شیخ این آلوده را در سلک پاکان جا مده
کاین رندی من عاقبت ناموس تقوی می برد
هوش مصنوعی: ای شیخ، این شخص آلوده را در صف پاکان قرار نده، چون این رند در نهایت به اصول و ارزشهای تقوا آسیب میزند.
در دیر پیش کافری دل در گرو مانده مرا
زاهد من بیچاره را سوی مصلی می برد
هوش مصنوعی: در گذشته در جایی که کافران بودند، قلب من به اسیری درآمده است. زاهد بیچاره من را به سمت نمازخانه میبرد.
محنت کشیدن خوش بود لیک از برای یار بود
بی عاقبت باشد که رنج از بهر دنیا می برد
هوش مصنوعی: کشیدن سختیها و رنجها خوشایند است، اما تنها اگر به خاطر یاری و محبت به دیگری باشد. اما اگر کسی بخواهد به خاطر دنیا و ارزشهای مادی رنج بکشد، این کار عاقبت خوبی ندارد و بیهوده است.
فارغ دلان را آورد عشرت پرستی سوی شهر
دیوانه ی عشق ترا غم سوی صحرا می برد
هوش مصنوعی: دلهای بیغم به سراغ شادی و لذت میروند و به شهر عاشقان میروند، اما غم تو را به سمت دشت و صحرا هدایت میکند.
بپذیر عذرم چون کنم بی طاقتیها در غمت
گر کوه باشد جان من این حسنش از جا می برد
هوش مصنوعی: من از بیتابیهایم عذرخواهی میکنم؛ اگرچه جانم مانند کوه سخت و استوار است، زیبایی تو مرا از جا میکند.
ای هوشمندان بر رخش آهسته می باید نظر
کان عشوه های جان ستان دل بی محابا می برد
هوش مصنوعی: ای صاحبان خرد! باید با احتیاط به این چهره نگاه کنید، زیرا زیباییهای دلربا و فریبنده او به سادگی میتواند دل و جان شما را برباید.
ما را نباشد در جهان غیر از دل پرغصه ای
در حیرتم زان بیخرد کو رشک بر ما می برد
هوش مصنوعی: ما در این دنیا جز دل پر از غم و اندوهی نداریم و در حیرتم که چگونه این نادان بر ما حسد میبرد.
فرهاد بعد از بیستون زد تیشه بر سر، صبر بین
اشرف هنوز از بهر او شرمندگی ها می برد
هوش مصنوعی: فرهاد بعد از اینکه به سختی کوه بیستون را برید، با تیشه به سر خود زد. صبر و استقامت اشرف هنوز از خاطر او، باری از شرمندگی به دوش میکشد.
یکی خرده بر شاه غزنین گرفت
که حسنی ندارد ایاز ای شگفت
هوش مصنوعی: شخصی به شاه غزنین انتقاد کرد که چرا ایاز که به او کمک میکند، زیبایی خاصی ندارد و این موضوع برایش عجیب است.
گلی را که نه رنگ باشد نه بوی
غریب است سودای بلبل بر اوی
هوش مصنوعی: گلی که نه رنگ دارد و نه بوی خوش، برای بلبل که عاشق زیبایی است، بیمعنا و بیعلاقه است.
به محمود گفت این حکایت کسی
به پیچید از اندیشه بر خود بسی
هوش مصنوعی: محمود را به یاد داستانی انداخت که فردی از فکر و اندیشهی زیاد به شدت به اشتباه رفت.
که عشق من ای خواجه بر خوی اوست
نه بر قدو بالای نیکوی اوست
هوش مصنوعی: عشق من به تو به خاطر شخصیت و دروندلت است، نه به خاطر زیبایی ظاهری و قد و قامتت.
شنیدم که در تنگنائی شتر
بیفتاد و بشکست صندوق در
هوش مصنوعی: داستانی را شنیدم که شتری در یک تنگنا به زمین افتاد و صندوقی را که در آنجا بود، شکست.
به یغما ملک آستین برفشاند
وز آنجا به تعجیل مرکب براند
هوش مصنوعی: با تندروی و شجاعت به جنگ میرود و از آنجا به سرعت سوار میشود.
سواران پی در و مرجان شدند
زسلطان به یغما پریشان شدند
هوش مصنوعی: سواران به دنبال در و مرجان رفتند و تحت فرمان سلطان به غارت و خرابی افتادند.
نماند ازو شاقان گردن فراز
کسی در قفای ملک جز ایاز
هوش مصنوعی: هیچکس جز ایاز از میان بلندپروازان در حال حاضر در پشتیداری سلطنت باقی نمانده است.
چو سلطان نگه کرد و او را بدید
ز دیدار او همچو گل بشکفید
هوش مصنوعی: زمانی که پادشاه به او نگاه کرد و او را دید، همچون گلی که در معرض نور آفتاب شکوفا میشود، شکوفا و زیبا شد.
بدو گفت: کای سنبلت پیچ پیچ
ز یغما چه آورده ای؟ گفت: هیچ
هوش مصنوعی: به او گفتند: ای زیبای خوشنقش، چه چیزی از غارتگری آوردی؟ او پاسخ داد: هیچ.
من اندر قفای تو می تاختم
ز خدمت به نعمت نپرداختم
هوش مصنوعی: من در پی تو با اشتیاق حرکت میکردم و از خدمت به تو غافل نمیشدم.
گرت قربتی هست در بارگاه
به خلقت مشو غافل از پادشاه
هوش مصنوعی: اگر در درگاه خداوند جایی داری، از خلق و خوی او غافل مباش و همیشه به یاد پادشاهی او باش.
خلاف طریقت بود کاولیا
تمنا کنند از خدا، جز خدا
هوش مصنوعی: اولیا و بندگان خاص خداوند نباید از خدا چیزی جز خود خدا را درخواست کنند، زیرا این اقدام با اصول و سیر و سلوک آنان در تناقض است.
گر از دوست چشمت بر احسان اوست
تو در بند خویشی، نه در بند دوست
هوش مصنوعی: اگر به نیکوکاری دوست امیدوار هستی، بدان که وابستگی تو به او نیست، بلکه وابستگی تو به خودت است.
ترا تا دهن هست از حرص باز
نیاید به گوش دل از غیب راز
هوش مصنوعی: هرگاه که زبان تو در کار است، بدون حرص و طمع نباشد؛ اما قلب تو از اسرار غیبی هیچ نخواهد شنید.
حقیقت سرائی است آراسته
هوا و هوس گرد برخاسته
هوش مصنوعی: حقیقت مانند یک خانه زیبا است که در آن از خواستهها و آرزوهای نفسانی پرهیز شده است.
نبینی که جائی برخاست گرد
نبیند نظر گرچه بیناست مرد
هوش مصنوعی: اگر به جایی برسی که غبار و گرد و غباری بر بلندای آنجا نشسته، نمیتوانی ببینی که چه کسی در آنجا است، حتی اگر آن فرد بینا باشد.
شنیدم که در شدت صنعا جنید
سگی دید برکنده دندان ز صید
هوش مصنوعی: در بیتی گفته شده که جنید، در شدت و سختی دنیا، سگی را دید که دندانش از شکار کردن کنده شده است. این تصویر نشان دهنده وضعیتی دشوار و ناامیدکننده است که حتی حیوانات هم در آن به زحمت افتادهاند.
ز نیروی سر پنجه ی شیرگیر
فرومانده عاجز چو روباه پیر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که حتی قویترین و نیرومندترین موجودات، زمانی ممکن است در برابر چالشها و مشکلات ناتوان شوند. شیر که نماد قدرت و قوت است، در برابر نیروی دیگری دچار ضعف میشود، دقیقاً مانند روباهی که به دلیل پیری و ناتوانی نمیتواند از مهارتهای خود به خوبی استفاده کند. در واقع، این بیانگر این است که هیچ چیز دائمی نیست و مسائلی همچون سن و تجربه میتواند بر نتایج تأثیر بگذارد.
پس از عزم آهو گرفتن به پی
لگد خورده از گوسفندان حی
هوش مصنوعی: پس از تصمیم به شکار آهو، به خاطر لگدی که از سوی گوسفندان خوردی، ناامید شدهای.
چه مسکین و بیطاقتش دید و ریش
بدو داد یک نیمه از زاد خویش
هوش مصنوعی: او که در فقر و تنگدستی به سر میبرد، با دیدن کسی که نیازمند است، احساس دلسوزی کرد و نیمی از نعمت خود را به او بخشید.
شنیدم که می گفت و خوش می گریست
که داند که بهتر زما هر دو کیست
هوش مصنوعی: شنیدم که او میگفت و با شادی اشک میریخت چون میدانست که چه کسی از ما بهتر است.
از سخنان زین العابدین(ع) به یکی از نزدیکان خویش: از گفتن آنچه بر دل ها ناخوشایند بود، دوری کن. چه اگر برای گفتنش عذری نیز ترا بود، نتوانی که عذر خویش بگوش تمام کسانی که آن گفته ی تو شنوند، رسانی.
هوش مصنوعی: زین العابدین(ع) به یکی از نزدیکانش توصیه کرده که از گفتن مطالبی که ممکن است برای دیگران ناخوشایند باشد خودداری کند. حتی اگر دلیلی برای گفتن آنها داشته باشد، نمیتواند عذر خود را به همه کسانی که آن صحبتها را میشنوند، برساند.
کسی که بین خود و خداوند را اصلاح کند، خداوند بین او و مردمان را اصلاح کند.
هوش مصنوعی: کسی که رابطهاش با خدا را درست کند، خداوند نیز رابطهاش با دیگران را بهبود میبخشد.
کسی که باطنی نیک داشته باشد، ظاهری نیک نیز دارد.
هوش مصنوعی: کسی که درونش خوب و پاک باشد، به طور طبیعی ظاهر خوب و زیبایی هم خواهد داشت.
کسی که همتش صرف عقبی شود، خداوند وی را بر هم دنیا کافی است.
هوش مصنوعی: کسی که تمام تلاش خود را برای آخرت قرار دهد، خداوند به او در این دنیا کافی خواهد بود.
کسی که بر تو گمان نیک برد، گمانش را (با کار خویش) تصدیق کن. اگر حیوانات همی دانستند که با آن ها چه کنند، فربه نشوند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو نیکی کند و در مورد تو نظر خوبی داشته باشد، باید با رفتار خود این نظر را تأیید کنی. اگر حیوانات هم میدانستند که با آنها چه برخوردی خواهد شد، هرگز چاق نمیشدند.
زویرانه ای عارفی ژنده پوش
یکی را نباح سگ آمد به گوش
هوش مصنوعی: یک عارف ژندهپوش با ذاتی زاهدانه در گوش یکی از شاگردانش اشاره میکند که ناگهان صدای نباح یک سگ به او میرسد.
به دل گفت بانگ سگ این جا چراست
درآمد که درویش صالح کجاست
هوش مصنوعی: در دل خود از صدای سگی پرسیدم که چرا اینجا آمدهام، و اینکه درویش نیکوکار کجاست.
نشان سگ از پیش و از پس ندید
به جز عارف آن جا دگر کس ندید
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که هیچکس جز عارف، سگ را از جلو و عقب ندیده است. این به معنای آن است که فقط شخصی با بینش عمیق و آگاه میتواند واقعیات پنهان و نشانهها را درک کند، در حالی که دیگران قادر به دیدن آن نیستند.
خجل باز گردیدن آغاز کرد
که شرم آمدش بحث این راز کرد
هوش مصنوعی: او از بازگشت خود شرمنده شد و تصمیم گرفت در مورد این راز صحبت نکند.
شنید از درون عارف آواز پای
هلا گفت بر در چه پائی درآی
هوش مصنوعی: عارف در درون خود صدای پای هلا را میشنود و میگوید: چه دلیلی وجود دارد که درب را بکوبی و وارد نشوی؟
نپنداری ای دیده ی روشنم
کز ایدر سگ آواز کرد، این منم
هوش مصنوعی: نگزارید که خیال کنید این صدای سگ از این جا به سمت شما میآید؛ این صدای من است که شما میشنوید.
و دیدم که بیچارگی می خرد
نهادم زسر کبر و رای و خرد
هوش مصنوعی: دیدم که بر اثر نادانی و خودبزرگبینی، خود را به چه حالتی گرفتار کردهام.
چو سگ بر درش بانگ کردم بسی
که مسکین تر از وی ندیدم کسی
هوش مصنوعی: وقتی به در خانهاش آواز دادم، متوجه شدم که هیچکس مثل او ناتوان و بیچاره نیست.
زمانی که جامی پس از حج، از راه شام به هرات رفت، میرعلیشر سرود:
هوش مصنوعی: زمانی که جامی، بعد از بازگشت از حج، از مسیر شام به هرات سفر کرد، میرعلیشر شعری سرود:
انصاف بده ای فلک مینا فام
کز این دو کدام خوبتر کرد خرام
هوش مصنوعی: ای آسمان زیبا انصاف بده که کدام یک از این دو (شخص یا چیز) بیشتر به زیبایی و هنر حرکت کرده است.
خورشید جهانتاب تو از جانب صبح
یا ماه جهانگرد من از جانب شام
هوش مصنوعی: خورشید درخشان و روشن تو از سمت صبح در حال تابیدن است، یا ماه زیبا و پرنور من از سمت شام در حرکت است.
از سخنان ارسطو: سعادت سه قسم است: قسمی درجان است یعنی حکمت، عفت و شجاعت. قسمی در جسم است یعنی صحت، زیبائی و قدرت. قسمی خارج از جان و تن یعنی مال، جاه و نسب.
هوش مصنوعی: سعادت به سه دسته تقسیم میشود: یک دسته مربوط به درون انسان است که شامل ویژگیهایی مانند حکمت، عفت و شجاعت میشود. دسته دیگر به جسم مربوط میشود و شامل سلامتی، زیبایی و قدرت است. دسته سوم هم به امور خارجی مربوط میشود که شامل مال، مقام و خانواده میباشد.
از ابوعبدالله جعفربن محمدالصادق(ع) روایت کرده اند، که گفت، رسول خدا(ص) گفت: حواریون عیسی(ع) را گفتند: به چه کس همنشینی کنیم؟
هوش مصنوعی: روایت شده که ابوعبدالله جعفربن محمدصادق(ع) نقل کرده است که رسول خدا(ص) فرمود: حواریون عیسی(ع) از او پرسیدند که با چه کسی باید همنشینی کنیم؟
پاسخ داد: با آن کس که دیدنش شما را به یاد خدا اندازد. سخنش شما را به کار نیکو وادارد، وکارش شما را به عقبی راغب سازد.
هوش مصنوعی: پاسخ داد: با کسانی باشید که دیدن آنها شما را به یاد خدا میاندازد. سخنان آنها شما را به انجام کارهای نیک ترغیب میکند و رفتارشان شما را به سوی آخرت شوق و رغبت میدهد.
با تو پس ازعلم چه گویم سخن
علم چو آید به تو گوید چه کن
هوش مصنوعی: وقتی که با تو هستم، دیگر چه چیزی درباره علم بگویم؟ چون وقتی علم به حضور تو میآید، خودش میداند چه باید بگوید.
فرمود علیه السلام: اگر بنده اجل و مسیرش را می شناخت، آرزو و غرور ناشی از آن را مبغوض می داشت. هر مرد را دو شریک المال است: وارث وی و حوادث دنیاوی.
هوش مصنوعی: امام علیهالسلام فرمودند: اگر انسان زمان مرگش و راهی که باید طی کند را می شناخت، عشق و بزرگمنشی ناشی از آن را ناپسند میداشت. هر فردی در زندگیاش دو شریک در مال خود دارد: یکی وارثش و دیگری حوادث و رویدادهای دنیوی.
حکیمی گفت: کسی که در سخن گفتن کوتاهی کند، قدرش بالا گیرد. و کسی که در سرزنش و عتاب فزونی نکند، سپاسگزاریش واجب بود. از این رو باید سخت نرم و عتابت لطیف بود.
هوش مصنوعی: حکیمی بیان کرده است که اگر کسی در صحبت کردن مختصر و کوتاه باشد، ارزش او بیشتر میشود. همچنین اگر کسی در کار عتاب و سرزنش زیادهروی نکند، از او باید تشکر کرد. بنابراین بهتر است که در انتقادها و سرزنشها ملایم و نرم باشیم.
وجیه ابوبکر معروف به ابن دهان نحوی ضریر واسطی از فقهای مذهب حنبلی بود. بعدها حنفی شد و زمانی که تدریس در نظامیه را عهده دار شد، چون واقف آن جا شرط کرده بود که در آن جا جز شافعی دیگر کس تدریس نکند، شافعی شد.
هوش مصنوعی: وجیه ابوبکر که به ابن دهان شناخته میشد، یک نحوی نابینا از واسط بود و از فقهای مذهب حنبلی به شمار میرفت. او بعداً به مذهب حنفی روی آورد و زمانی که به تدریس در نظامیه منصوب شد، به دلیل اینکه واقف آن مکان شرط کرده بود که تنها شافعیها میتوانند در آنجا تدریس کنند، به مذهب شافعی تغییر کرد.
به سال سیصد و ده هجری، قرمطیان - که خدا مطرودشان بدارد - به موسم حج به مکه درآمدند. حجرالاسود را بگرفتند و خلقی کثیر را بکشتند. و آن سنگ بیست سال نزد ایشان بود.
هوش مصنوعی: در سال 310 هجری، قرمطیان، که خداوند آنها را لعنت کند، در زمان حج به مکه رفتند. آنها سنگ سیاه (حجرالاسود) را برداشتند و تعداد زیادی از مردم را کشتند. این سنگ برای مدت بیست سال در اختیار آنها بود.
از کسانی که از ایشان بکشتند، علی بن بابویه است. وی در حال طواف بود. زمانی که طوافش رابه پایان رسانید، با شمشیرش زدند، بیفتاد.
هوش مصنوعی: علی بن بابویه یکی از افرادی است که به دست آنها کشته شد. او در حال طواف خانه کعبه بود و وقتی که طوافش را تمام کرد، مورد حمله قرار گرفت و با ضربهای از شمشیر به زمین افتاد.
تو نام نیک حاصل کن در این بازار ای زاهد
که در کوئی که ما هستیم، نام نیک بدنامی است
هوش مصنوعی: ای زاهد، در این دنیا تلاش کن تا نام نیکی برای خود به دست آوری، زیرا در جایی که ما هستیم، نام نیک و بدنامی جایی در کنار هم دارند.
حکیمی گفت: ده چیز را با ده چیز دیگر میامیز: وقار را از سستی سرعت را از تعجیل، بخشندگیت را از تبذیر، میانه روی را از سخت گیری دلیری را از آشوب طلبی، دوراندیشیت را از بزدلی، پاکدامنیت را از کبر، فروتنی ات را از پستی و خواری، انس را از شیفتگی، رازپوشی را از فراموش کاری.
هوش مصنوعی: یک حکیم میگوید که باید ده خصوصیت را با ده خصلت دیگر ترکیب کنیم: وقار را نباید با سستی اشتباه گرفت، سرعت را نباید با عجله یکی دانست، بخشندگی نباید به تبذیر منتهی شود، میانهروی نباید به سختگیری ختم شود، دلیری نباید با آشوبطلبی اشتباه شود، دوراندیشی نباید به بزدلی منجر شود، پاکدامنی نباید به کبر تبدیل گردد، فروتنی نباید به پستی و خواری بینجامد، انس و صمیمیت نباید به شیفتگی بیمورد بیانجامد و رازپوشی نباید با فراموشکاری همسان شود.
حکیمی گفت: یکی از چیزهائی که به گوارائی طعام افزاید، هم غذائی با محبوب است.
هوش مصنوعی: حکیمی بیان کرد که یکی از عواملی که به خوشمزگی و دلچسبی غذا میافزاید، خوردن آن در کنار کسی است که دوستش داریم.
حکیمی می گفت: من تکلف بسیار را در فراهم آوردن طعام و فزونی پذیرائی دوست ندارم. مردی که طعامی را چنان فراهم کند که حاضران دانند که بالاترین حد توانائیش آن بوده است، کاری نکوهیده کرده است.
هوش مصنوعی: حکیمی معتقد بود که نباید برای تهیه غذا و پذیرایی، زیاد خود را به زحمت انداخت. او میگفت اگر کسی غذایی را به نحوی تهیه کند که دیگران بفهمند او هر آنچه در توان داشته را صرف کرده، در واقع کار نادرستی انجام داده است.
ابراهیم نخعی را پیرامن لعن حجاج پرسیدند: گفت، مگر نشنیده ای که خداوند فرمود: «الا لعنة الله علی الظالمین »؟ من شهادت میدهم که وی از آن ستمگران است.
هوش مصنوعی: ابراهیم نخعی در مورد لعن حجاج سوال شد. او پاسخ داد: آیا نشنیدهای که خداوند میفرماید: «لعنت خدا بر ظالمین»؟ و من شهادت میدهم که او از جمله ستمگران است.
در کتاب استیحاب ابن عبدالبر از سفیان بن عیینه نقل است که گفت: جعفر بن محمدالصادق(ع) گفت، علی بن ابیطالب(ع) در پنجاه و هشت سالگی وفات یافت.
هوش مصنوعی: در کتاب استیحاب ابن عبدالبر، از سفیان بن عیینه نقل شده که جعفر بن محمد صادق(ع) مطرح کرده است که علی بن ابیطالب(ع) در سن پنجاه و هشت سالگی درگذشت.
حسین بن علی نیز در پنجاه و هشت سالگی شهادت یافت. علی بن حسین(ع)و محمد بن علی بن حسین(ع) نیز در پنجاه و هشت سالگی وفات یافتند. وی فرمود من نیز هم امسال به پنجاه و هشت سالگی همی میرم و چنان شد.
هوش مصنوعی: حسین بن علی در سن پنجاه و هشت سالگی به شهادت رسید. همچنین علی بن حسین و محمد بن علی بن حسین نیز در همین سن فوت کردند. حسین گفت من هم امسال به سن پنجاه و هشت سالگی میرسم و این نیز محقق شد.
غم روزی خورد هر کس به تقدیر
چو من غم روزی افتادم چه تدبیر
هوش مصنوعی: هر کسی به سرنوشت خود غم دارد، اما من در غم روزی که به سرنوشت من افتادهام، چه تدبیری میتوانم بیاندیشم؟
در تاریخ ابن جوزی از قول هشام بن حسام روایت شده است که گفت: کسانی را که حجاج بکشته است، بشمردیم، به یکصد و بیست هزار تن رسیدند.
هوش مصنوعی: ابن جوزی در تاریخ خود نقل میکند که هشام بن حسام گفته است: ما تعداد افرادی را که حجاج کشته است، حساب کردیم و به عدد یکصد و بیست هزار نفر رسیدیم.
در زندان وی نیز سه و سه هزار کس را یافته اند که بر هیچ یک از ایشان مجازات قطع و صلب و قتل روا نبود.
هوش مصنوعی: در زندان او نیز سه هزار و سیصد نفر پیدا شدند که هیچ یک از آنها مستحق مجازات قطع عضو، صلب یا اعدام نبودند.
زندان وی محوطه ای بدون سقف بود و زمانی که زندانیان از شدت تابش آفتاب به سایه ی دیوارها پناه می بردند، نگهبانان همی زدندشان.
هوش مصنوعی: زندان او فضایی بدون سقف داشت و زمانی که زندانیان به خاطر شدت تابش آفتاب به سایه دیوارها پناه میبردند، نگهبانان به آنها ضربه میزدند.
طعامشان نان جو مخلوط با نمک و خاکستر بود. زمانی که کسی بدان زندان رفت، طولی نمی کشید که چنان سیاه می شد که گفتی زنگی است.
هوش مصنوعی: غذای آنها نان جو بود که با نمک و خاکستر مخلوط میکردند. وقتی کسی به آن زندان میرفت، خیلی زود به قدری سیاه میشد که شبیه زنگار به نظر میرسید.
چنان که جوانی بدان زندان افتاد و مادرش که چند روز بعد برای خبر گرفتن از او آمده بود وی را به جا نیاورد و گفت: این پسر من نیست، این یکی از سیاهان است.
هوش مصنوعی: چنانچه جوانی به زندان افتاد و مادرش که چند روز بعد برای دیدنش آمده بود او را نشناخت و گفت: این پسر من نیست، این فرد یکی از سیاهپوستان است.
جوان اما گفت: نه مادر، مگر تن فلان زن دختر فلان کس نیستی و نام پدر من فلان نیست؟ زن وی را که بشناخت فریادی کشید و جان بداد.
هوش مصنوعی: جوان اما گفت: نه مادر، مگر بدن آن زن دختر آن شخص نیست و آیا نام پدر من این نیست؟ وقتی زن او را شناخت، فریادی کشید و جان داد.
حکومت حجاج بر عراق بیست سال طول کشید. و آخرین کسی را که بکشت سعیدبن جبیر بود. در آخر کار به خوره ی شکم مبتلا شد.
هوش مصنوعی: حکومت حجاج در عراق به مدت بیست سال ادامه داشت. او آخرین فردی که به قتل رساند، سعید بن جبیر بود. در پایان زندگیاش به بیماری خوره مبتلا شد.
طبیبی گوشتی را با نخی بربست و وی را گفت آن را ببلعد. سپس آن را بیرون کشید و بدید که بدان گوشت کرم های بسیار چسبیده است و دانست که خلاصی نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: یک پزشک گوشتی را با نخی بست و به بیمار گفت آن را ببلعد. سپس رشته را بیرون کشید و دید که روی گوشت کرمهای زیادی چسبیده است و فهمید که بیمار نمیتواند نجات یابد.
در کتاب کافی در باب کسانی که مسلمانان را آزار دهند و تحقیر کنند، از امام صادق جعفر بن محمد(ع) نقل شده است که فرمود رسول خدا(ص) فرمود، خداوند تبارک و تعالی فرموده است که هر کس که به یکی از اولیا اهانت کند، بهر جنگ با من کمین کرده است.
هوش مصنوعی: در کتاب کافی در مورد افرادی که به مسلمانان در آزار و تحقیر میپردازند، از امام صادق(ع) روایت شده که رسول خدا(ص) فرمودهاند: خداوند متعال اعلام کرده که هر کسی به یکی از بندگان خاص من (اولیا) بیاحترامی کند، در واقع برای جنگ با من آماده شده است.
و بنده ی من زمانی به من تقرب یابد که از بین آنچه بر او فرض کرده ام، بانوافل به من تقرب کند تا دوستش بدارم.
هوش مصنوعی: بنده من زمانی به من نزدیک میشود که از واجباتی که بر او فرض کردهام، با انجام کارهای نیک و مستحب به من تقرب کند تا من او را دوست داشته باشم.
و کسی را که من دوست بدارم، همان گوشم که او با آن بشنود و چشمی که با آن بیند و زبانی که با آن گوید و دستی که با آن کار کند و اگر مرا خواند اجابتش کنم و اگر از من چیزی خواهد، به وی عطا کنم.
هوش مصنوعی: هر کسی را که من دوست داشته باشم، او به گوش من است که با آن میشنود، به چشمی است که با آن میبیند، به زبانی است که با آن صحبت میکند و به دستی است که با آن عمل میکند. اگر او مرا بخواند، دعوتش را اجابت میکنم و اگر چیزی از من بخواهد، به او میبخشم.
روزی منصور خلیفه از یارانش پرسید، آیا می دانید عین پسر عین پسر عین پسر عین پسر عین که میم پسر میم را بکشت، کیست؟
هوش مصنوعی: منصور خلیفه روزی از دوستانش سوالی عجیب کرد و گفت: آیا میدانید پسر پسر پسر پسر پسر عین، که میم پسر میم را کشته، کیست؟
گفتند: بلی عموی تو عبدالله بن علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب است که مروان بن محمد بن مروان را بکشت.
هوش مصنوعی: گفتند: بله، عموی تو عبدالله، فرزند علی، فرزند عبدالله، فرزند عباس، فرزند عبدالمطلب است که مروان بن محمد را کشت.
وی روزی پرسید: آیا خلیفه ای را شناسید که اول نامش عین است و سه تن از ستمکاران را بکشته است؟ یکی از ایشان گفت: بلی امیر، آن خلیفه توئی.
هوش مصنوعی: روزی او سوال کرد: آیا خلیفهای میشناسید که نامش با حرف "ع" شروع شود و سه نفر از ستمگران را کشته باشد؟ یکی از حاضران پاسخ داد: بله، امیر، آن خلیفه تو هستی.
چه عبدالله بن محمد را بکشتی و نیز ابومسلم مروزی را که نامش عبدالرحمن است و نیز خانه بر عمویت عبدالله فرود آمد. منصور گفت: و ای برتو، اگر خانه بر وی فرود آمده است، گناه من چیست؟
هوش مصنوعی: عبدالله بن محمد و همچنین ابومسلم مروزی که نامش عبدالرحمن است را کشتی و خانه بر عموت عبدالله فرود آمده است. منصور در پاسخ گفت: اگرچه خانه بر او فرود آمده، اما من چه گناهی کردهام؟
وی تهمت قتل عمویش را نفی می کرد. درحالی که خانه ای بنا کرده بود که پایه هایش بر سنگ نمک نهاده شده بود. و زمانی که عمویش بنزدش آمد، دستور داد در آن خانه اندازندش و آب به اطراف آن خانه اندازند.
هوش مصنوعی: او اتهام قتل عمویش را انکار میکرد، در حالی که خانهای ساخته بود که پایههایش بر روی سنگ نمک قرار داشت. هنگامی که عمویش به ملاقات او آمد، دستور داد او را در آن خانه بگذارند و آب را به اطراف آن بریزند.
خانه فرود آمد و وی را بکشت. سفاح وی را وعده ی ولایت عهدی داده بود بدان شرط که مروان را به قتل رساند. و منصور از وی ترسیده بود.
هوش مصنوعی: خانه به زمین نشست و او را کشت. سفاح به او وعده داده بود که به مقام ولایت عهدی خواهد رسید به شرط اینکه مروان را از بین ببرد. و منصور از او میترسید.
در استیعاب آمده است که ام حبیبه همسر رسول خدا(ص) در خانه ی امیرمؤمنان دفن گردید.
هوش مصنوعی: در کتاب استیعاب ذکر شده است که ام حبیبه، همسر پیامبر اسلام، در خانه امیرالمؤمنان دفن شده است.
افلاطون را پرسیدند، آدمی از حسود و دشمن خویش با چه انتقام کشد؟ گفت: به این که فضل خویش افزاید.
هوش مصنوعی: از افلاطون پرسیدند که چگونه میتوان از حسود و دشمن خود انتقام گرفت؟ او پاسخ داد: با این که بر فضیلت و تواناییهای خود بیفزاید.
اعرابئی بنزد امیری شد و وی را گفت: من آبروی خویش از طلب از تو حفظ نکردم، تو آبروی خویش از رد ساختن من حفظ کن. و مرا با کرم خویش چنان دارد که من خود را با امید به تو داشته ام.
هوش مصنوعی: یک مرد عرب به نزد امیری رفت و به او گفت: من درخواستم از تو را به خاطر حفظ آبرویم نادیده گرفتم، حالا تو نیز آبرویت را به خاطر رد کردن من حفظ کن. و با من به شکلی رفتار کن که من با امید به تو دارم.
حافظ بن عبدالبر در استیعاب ضمن ذکر عماربن عبدالرحمن بن ادی گفت: من و هشتصد تن دیگر از بیعت کنندگان بیعت رضوان به همراه علی بن ابیطالب در جنگ صفین بودیم و از ما شصت تن شهید شدند که عمار بن یاسر بین ایشان بود.
هوش مصنوعی: حافظ بن عبدالبر در کتاب استیعاب اشاره کرده است که عمار بن عبدالرحمن بن ادی در جنگ صفین همراه با علی بن ابیطالبت و هشتصد نفر دیگر از کسانی که به بیعت رضوان پرداخته بودند، حضور داشت. در این جنگ، شصت نفر از این افراد به شهادت رسیدند که عمار بن یاسر نیز در میان آنها بود.
اولین کسی که در اسلام عبدالملک نامیده شد، عبدالملک بن مروان بود. و اول کسی که احمد نامیده شد، ابوخلیل بن عمرو بود. به زمان رسول خدا(ص) هیچ یک از صحابه جز ابوبکر ابی قحانه، بنام ابوبکر نامیده نمی شد.
هوش مصنوعی: اولین فردی که در تاریخ اسلام به نام عبدالملک شناخته شد، عبدالملک بن مروان بود. همچنین، اولین شخصی که نام احمد به او اطلاق شد، ابوخلیل بن عمرو بود. در زمان پیامبر اسلام (ص)، هیچ یک از صحابه به جز ابوبکر ابی قحانه به نام ابوبکر شناخته نمیشدند.
از سخنان امیرمؤمنان علی(ع): خداوند را به هر روزی سه لشگر است، یک آن گروه که از پشت مردان به رحم زنان درآیند. دو دیگر آن گروه که از شکم زنان بدنیا آیند. و سه دیگر آن کسان که از این دنیا بدان دنیا رحلت کنند.
هوش مصنوعی: امیرمؤمنان علی(ع) میفرمایند که در هر روز سه دسته از مردم به فرمان خداوند به دنیا میآیند. دسته اول افرادی هستند که از پشت مردان به رحم زنان میآیند، دسته دوم نوزادانی که از شکم زنان به دنیا میآیند، و دسته سوم کسانی که از این دنیا به دنیای دیگر منتقل میشوند.
مصنف گوید: این حدیث را فاضل، عارف رومی در مثنوی به نظم درآورده است و گمان کنم که آن را در جلد دو یا سه از کشکول آورده باشم.
هوش مصنوعی: نویسنده میگوید: این حدیث را عالم و فاضل رومی در کتاب مثنوی به صورت شعر درآورده است و به نظر میرسد که آن را در جلد دوم یا سوم کتاب کشکول آوردهام.