گنجور

رباعی شمارهٔ ۳۳

تا نیست نگردی، ره هستت ندهند
این مرتبه با همت پستت ندهند
چون شمع قرار سوختن گر ندهی
سر رشتهٔ روشنی به دستت ندهند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا نیست نگردی، ره هستت ندهند
این مرتبه با همت پستت ندهند
هوش مصنوعی: تا زمانی که چیزی از تو نیست، به تو راهی نمی‌دهند و در این مرحله، به خاطر بی‌همتی‌ات به تو کمکی نخواهند کرد.
چون شمع قرار سوختن گر ندهی
سر رشتهٔ روشنی به دستت ندهند
هوش مصنوعی: اگر همچون شمع خود را بسوزانی و نگذاری دیگران از تو راهی برای روشنایی بگیرند، دیگر کسی تو را در دست نمی‌گیرد تا به روشنایی برساند.

حاشیه ها

1401/11/03 11:02
محسن جهان

شیخ و عارف شهیر عهد صفوی در این رباعی نغز طریق عروج یافتن منزلت انسان را بازگو می‌کند:

تا از این وجود مادی و تمام اجزا آن دست برنداری، بطور حتم مسیر تعالی و هست شدن به وجود الله برایت باز نخواهد شد. و این مقام و منزلت برای افراد دون مایه و دنیاپرست تعلق نخواهد داشت. 

همانگونه که شمع با سوختن و محو شدن روشنایی و نور از خود باقی می‌گذارد، توی انسان نیز در غیر اینصورت سررشته صراط هدایت و عاقبت بخیری را نخواهی یافت.