رباعی شمارهٔ ۱۳
فرخنده شبی بود که آن دلبر مست
آمد ز پی غارت دل، تیغ به دست
غارت زدهام دید و خجل گشت، دمی
با من ز پی رفع خجالت بنشست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فرخنده شبی بود که آن دلبر مست
آمد ز پی غارت دل، تیغ به دست
هوش مصنوعی: شبی خوشیمن و شاداب بود که آن معشوقه زیبا و سرمست، با تیغی در دست، به سوی دلهای عاشقان آمد تا آنها را دلربایی کند.
غارت زدهام دید و خجل گشت، دمی
با من ز پی رفع خجالت بنشست
هوش مصنوعی: چشمهایم را از دید زخم زدهام و لحظهای با من نشسته تا خجالتش را کم کند.
حاشیه ها
1394/01/28 00:03
عیسی سده
زیباست این شعر، چه آمدن و چه نشستن شیرینی
1401/06/11 14:09
اشکان افشار
زیبا بود