غزل شمارهٔ ۲۳
یک دمک، با خودآ، ببین چه کسی
از که دوری و با که هم نفسی
ناز بر بلبلان بستان کن!
تو گلی، گل، نه خاری و نه خسی
تا کی ای عندلیب عالم قدس!
مایل دام و عاشق قفسی؟
تو همایی، همای، چند کنی
گاه، جغدی و گاه، خرمگسی؟
ای صبا! در دیار مهجوران
گر سر کوچهٔ بلا برسی
با بهائی بگو که با سگ نفس
تا به کی بهر هیچ در مرسی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1392/01/13 22:04
امین کیخا
مرس به عربی به معنی ریسمان می باشد که به راحتی از رسن ساخته شده است که فارسی است و نیز یعنی کار کشته که از ممارسة است انهم از مروسیدن فارسیست که به معنی خو کردن و اموخته شدن است
1392/01/13 22:04
امین کیخا
مرس به عربی به معنی ریسمان می باشد که به راحتی از رسن ساخته شده است که فارسی است و نیز یعنی کار کشته که از ممارسة است انهم از مروسیدن فارسیست که به معنی خو کردن و اموخته شدن است ، معانی دیگری هم داشته به فارسی که فراوان بوده اند از جمله درمان کردن و ..... همین چند معنی بودنش به حذفش. کمک کرده است
1392/03/04 12:06
ناشناس
بحر شعر اشتباه درج شده است .صحیح آن به صورت :خفیف مسدس مخبون محذوف می باشد