غزل شمارهٔ ۲۰
مقصود و مراد کون دیدیم
میدان هوس، به پی دویدیم
هر پایه کزان بلندتر بود
از بخشش حق، بدان رسیدیم
چون بوقلمون، به صد طریقت
بر اوج هوای دل، تپیدیم
رخ بر رخ دلبران نهادیم
لحن خوش مطربان شنیدیم
در باغ جمال ماهرویان
ریحان و گل و بنفشه چیدیم
چون ملک بقا نشد میسر
زان جمله، طمع از آن بریدیم
وز دانهٔ شغل باز جستیم
وز دام عمل، برون جهیدیم
رفتیم به کعبهٔ مبارک
در حضرت مصطفی رسیدیم
جستیم هزار گونه تدبیر
با تیغ اجل، سپر ندیدیم
کردیم به جان و دل تلافی
چون دعوت «ارجعی» شنیدیم
بیهوده صداع خود ندادیم
تسلیم شدیم و وارهیدیم
باشد که چه بعد ما عزیزی
گوید چو به مشهدش رسیدیم:
ایام وفا نکرد با کس
در گنبد او نوشته دیدیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1399/07/10 03:10
مهدی محبوبی
یک بیت جا افتاده است :
بعد از بیت ِ ( بیهوده صداع ِ خود ندادیم... )
و قبل از بیت ِ ( باشد که چه بعد ما عزیزی...)
بیت ِ زیر جا افتاده است و باید نوشته شود :
با وحشت ِ گور ، اُنس جُستیم
در کُنج ِ لَحَد بیارَمیدیم
19 مهر 1399