گنجور

غزل شمارهٔ ۱۹

به شهر عافیت، مأوی ندارم
بغیر از کوی حرمان، جا ندارم
من از پروانه دارم چشم تحسین
ز عشاق دگر، پروا ندارم
بهشتم می‌دهد رضوان به طاعت
سر و سامان این سودا ندارم
بهائی جوید از من زهد و تقوی
سخن کوتاه، من اینها ندارم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به شهر عافیت، مأوی ندارم
بغیر از کوی حرمان، جا ندارم
هوش مصنوعی: من هیچ جایی برای آرامش ندارم جز در کوچه‌ای که حسرت و ناامیدی حاکم است.
من از پروانه دارم چشم تحسین
ز عشاق دگر، پروا ندارم
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی و جذابیت پروانه، به عشق‌های دیگران احترام می‌گذارم و نگران نیستم که دیگران چه نظری دارند.
بهشتم می‌دهد رضوان به طاعت
سر و سامان این سودا ندارم
هوش مصنوعی: بهشتم را رضوان به خاطر رفتار خوب و اطاعت من می‌دهد، اما من به دنبال این نوع پاداش و رسیدن به آن نیستم.
بهائی جوید از من زهد و تقوی
سخن کوتاه، من اینها ندارم
هوش مصنوعی: کسی از من خواسته که درباره زهد و تقوی صحبت کنم، اما من این ویژگی‌ها را ندارم و نمی‌توانم چیزی در این مورد بگویم.

حاشیه ها

1399/07/10 03:10
مهدی محبوبی

یک بیت جا افتاده است
بعد از بیت ِ بهشتم می دهد رضوان به طاعت
و قبل از بیت ِ بهایی جوید از من زهد و تقوی
بیت ِ زیر باید نوشته شود که در این صفحه از وبسایت گنجور دات نت جا افتاده است :
زِ تو آزرده گردد حلقه ی ذکر
که لا دارم ، ولی الّا ندارم
1399-مهر-19