غزل شمارهٔ ۱۵
تا سرو قباپوش تو را دیدهام امروز
در پیرهن از ذوق نگنجیدهام امروز
من دانم و دل، غیر چه داند که در این بزم
از طرز نگاه تو چه فهمیدهام امروز
تا باد صبا پیچ سر زلف تو وا کرد
بر خود، چو سر زلف تو پیچیدهام امروز
هشیاریم افتاد به فردای قیامت
زان باده که از دست تو نوشیدهام امروز
صد خنده زند بر حلل قیصر و دارا
این ژندهٔ پر بخیه که پوشیدهام امروز
افسوس که برهم زده خواهد شد از آن روی
شیخانه بساطی که فرو چیدهام امروز
بر باد دهد توبهٔ صد همچو بهائی
آن طرهٔ طرار که من دیدهام امروز
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1399/07/10 03:10
مهدی محبوبی
برای حلل در بیت ِ
صد خنده زند بر حلل قیصر و دارا
هیچ معنایی در فرهنگ لغت پیدا نکردم
اما با توجه به مصرع ِ بعدی فکر میکنم معنی ِ حلل باید لباس گرانبها باشد یا کنایه از لباس ِ گرانبها و پرشکوه باید باشد.
1400/01/12 08:04
متین
سلام بر جناب محبوبی
حلل جمع مکسر حله به معنی جامه میباشد.