گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱

نگشود مرا ز یاریت کار
دست از دلم ای رفیق! بردار
گرد رخ من، ز خاک آن کوست
ناشسته مرا به خاک بسپار
رندیست ره سلامت ای دل!
من کرده‌ام استخاره، صد بار
سجادهٔ زهد من، که آمد
خالی از عیب و عاری از عار
پودش، همگی ز تار چنگ است
تارش، همگی ز پود زنار
خالی شده کوی دوست از دوست
از بام و درش، چه پرسی اخبار؟
کز غیر صدا جواب ناید
هرچند کنی سؤال تکرار
گر می‌پرسی: کجاست دلدار؟
آید ز صدا: کجاست دلدار؟
از بهر فریب خلق، دامی است
هان! تا نشوی بدان گرفتار
افسوس که تقوی بهائی
شد شهره به رندی آخر کار

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگشود مرا ز یاریت کار
دست از دلم ای رفیق! بردار
هوش مصنوعی: ای دوست، کار دستم را از عشق تو نتوانست باز کند؛ پس از دل من دست بردار.
گرد رخ من، ز خاک آن کوست
ناشسته مرا به خاک بسپار
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و دلنوازی چهره‌ام، مرا در خاک آن کسی دفن کن که از خاک من نشسته و هویت من را به خود گرفته است.
رندیست ره سلامت ای دل!
من کرده‌ام استخاره، صد بار
هوش مصنوعی: ای دل! در مسیر درست و سلامت رندی وجود دارد. من برای این راه، صد بار دعا و طلب خیر کرده‌ام.
سجادهٔ زهد من، که آمد
خالی از عیب و عاری از عار
هوش مصنوعی: سجادهٔ زهد من، که همیشه پاک و بدون نقص است و هیچ نوع نقص و عیبی ندارد.
پودش، همگی ز تار چنگ است
تارش، همگی ز پود زنار
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که تمام رشته‌ها و جزئیات وجود او مانند تار چنگ به هم پیوسته‌اند و درکل، همه چیز او از بندها و پیوندهایی تشکیل شده که همچون زناری به هم متصل هستند. به این ترتیب، این تصویر نشان دهنده‌ی پیوندها و ارتباطات عمیق در زندگی و هستی اوست.
خالی شده کوی دوست از دوست
از بام و درش، چه پرسی اخبار؟
هوش مصنوعی: محل ملاقات و حضور دوستان از دوست خالی شده و از ورود و خروج به آنجا خبری نیست، پس چه نیازی به پرسیدن دربارهٔ اخبار و وضعیت آنجا وجود دارد؟
کز غیر صدا جواب ناید
هرچند کنی سؤال تکرار
هوش مصنوعی: هرگز از دیگران پاسخ نخواهی گرفت، هرچند که بارها و بارها پرسش کنی.
گر می‌پرسی: کجاست دلدار؟
آید ز صدا: کجاست دلدار؟
هوش مصنوعی: اگر می‌پرسی دلبر کجاست، صدایی به تو جواب می‌دهد که دلدار کجاست؟
از بهر فریب خلق، دامی است
هان! تا نشوی بدان گرفتار
هوش مصنوعی: برای فریب مردم، تله‌ای وجود دارد! مواظب باش که به آن گرفتار نشوی.
افسوس که تقوی بهائی
شد شهره به رندی آخر کار
هوش مصنوعی: متأسفانه تقوا و پرهیزگاری به عنوان یک ارزش اجتماعی کمتر شهرت یافته و در نهایت، رندی و زیرکی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.

حاشیه ها

1391/08/06 21:11

سجادهٔ زهد من، که آمد
خالی از عیب و عاری از عار
مصراع دوم بهتر است خالی زعیب و عاری ازعار تصحیح گردد تا وزن درست شود .

1396/03/15 14:06
پوریا

به نظرم " خالی ز عیوب و عاری از عار" وزن رو درست میکنه