دوبیتی شمارهٔ ۳۲۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
منظور از هشت و چار چیه؟
دوازده امام معصوم
محسن جان
شاید منظورش هشت به اضافه ی چهار مساوی دوازده امامش باشد
زنده باشی
لطفا معنی شعر رو برام مینویسید
با تشکر
دقیقاً منظورش دوازده امام معصوم هست
منظور از هشت و چهار در شعر،هشت امامی که نامشان علی نیست و چهار امامی که نامشان علی هست
علی بن ابیطالب
علی بن حسین
علی بن موسی
علی بن محمد
با سلام
عدد 12 شامل موارد متعددی میشود که ترکیب 8 و 4 هم از منظرهای مختلف قابل تعبیر است. لذا در شرایطی که امکان سوال کردن از خود شاعر وجود ندارد، تنها راه عملیاتی این است که هر کس خداوند را به هشت و چار مدنظر خودش قسم بدهد و امید به اجابت داشته باشد.
ما هم مانند شبهای قدر 12 امام از اهل بیت پیامبر (ص) را واسطه فیض و غفران. گناهانمان قرار میدهیم.
من فکر میکنم منظورش از هشت و چارت دوازده برج فلکیه
هشت و چهار به معنای دوازده امام است. دربارة کنایة «شتر دیدی ندیدی» داستان زیر را نقل کرده اند: مردی شترش را گم کرده بود. از رهگذری پرسید: شتر مرا را ندیدهای؟ گفت همان شتری که یک پایش لنگ، یک چشمش کور، یک دندانش شکسته بود؟ همان شتری که بار مویز داشت و کنیزی حامله بر آن سوار بود؟ گفت: آری. رهگذر گفت: من ندیدهام. صاحب شتر، رهگذر را به جرم دزدیدن شتر نزد قاضی برد. قاضی او را زندانی کرد. پس از یک هفته شتر و دزدش پیدا شدند و معلوم شد که مرد بیگناه بوده است. قاضی از او پرسید: تو که شتر را ندیدی، چطور خصوصیات او را میدانستی؟ مرد گفت: از جای پا، لنگی؛ از خوردن علفها، شکستگی دندان؛ از خوردن علفهای یک طرف، کوری یکچشم؛ از وجود پشههای بسیار، مویز را تشخیص دادم. قاضی پرسید: چگونه فهمیدی که کسی سوار شتر بوده؟ گفت: از بول و غائطی که در راه ریخته بود. چگونه تشخیص دادی که زنی سوار شتر بوده؟ گفت: از اینکه بول و غائط او به هم نزدیک بود فهمیدم که زن بوده، چگونه فهمیدی که کنیز بوده نه زن آزاد؟ از اینکه وسط راه بول و غائط کرده بود فهمیدم کنیز است زیرا زنان عادی این کار را وسط راه نمیکنند. چگونه فهمیدی حامله بوده است؟ از جای دستهایش که بر زمین مانده بود فهمیدم حامله بوده است. قاضی دستور آزادی او را صادر کرد. آن مرد با خود عهد کرد که اگر پس از آن حادثه، شتر را هم دید بگوید ندیدم. برای اطلاع از منابع و داستان دیگری با همین مضمون و منسوب به ابوعلی سینا نک: عنبرستان از وحید سبزیان پور
خداوندا به حق هشت و چارت
12 شخصیت مقدس که ارزش قسم دادن خدا دارند و شاعر به " حق " آنها اشاره می کند یعنی آنها ارزش و رتبه ای در درگاه خداوند دارند که از آن تعبیر به حق می شود و این نیست جز دوازده امام معصوم که اول آنها امام علی بن ابیطالب (ع) و آخرین آنها امام مهدی قائم (عج) می باشند
با سلام و ارادت
اگر دنبال اصل شعر می گردید و قصد وقوف بر مطلب دارید
اصل متن این است
خداوندا به حق چار یارت که منظور خلفای راشدین است
بابا طاهر سنی مذهب بوده است و با بینش خود دعا نموده است.
ضمن اینکه اعتقاد به دوازده امام از اعتقادات مذهب اثناعشری است و تا قبل از قرن نهم شیعیان ایران یا زیدی هستند و یا اسماعیلی بنابراین اعتقادی به دوازده امام نداشته اند.
من به سنی بودن ایران باور دارم اما این که گفتید نمیتواند باشد
خداوندا بحق چار یارت؟
تا کنون گمان میکردیم انان چاریار پیغمبرند
نگو که خدا هم نیاز به یاری دارد - ایا هیچ سنی چنین میگوید ؟ شاید این از بابا طاهر نباشد همه سروده ها از بابا طاهر نیست - در ایران شیعه اثنی عشری هم بوده در ری در کاشان در خراسان در ساوه و در هر شهری گروهی اندک شیعیان دوازده امامی بودند-
به آقای حمید عرض می کنم بنده معتقدم بسیاری از این اشعار دستخوش تغییر گردیده و توضیح بنده در مورد هشت و چار با در نظر گرفتن این موضوع بوده و هست که هر کس شعر را به این صورت سروده قصدش این بوده است . حال چه بابا طاهر چه دیگران
البته آن طور هم که شما گفته اید اصلا در ادبیات ایران جا نیفتاده است
و اولین بار است که می شنوم (می بینم )
فکر میکنم این مطلبی که عرض میکنم کمک شایانی به درک بینش شاعر و شعر اون میکنه
در حدیث شریفی از پیامبر صلوات الله علیه و آله هست که قران هفتاد بطن داره و طبق آیه قرآن معنای حقیقی و باطن های قرآن(که علم اول و آخر درش نهفته ست) رو فقط راسخون در علم میدونن که هممون پیامبر و ائمه هستند
به معنای آیه ۳۶ سوره توبه توسط امام باقر سلام الله علیه دقت فرمایید
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی کِتابِ اللهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ مَعَ الْمُتَّقینَ
تعداد ماهها نزد خداوند در کتاب [آفرینش] الهی، از آن روز که آسمانها و زمین را آفریده، دوازده ماه است، که چهار ماه از آن، ماه حرام است [و جنگ در آن ممنوع میباشد]. این، آیین همیشگی و استوار [الهی] است. بنابراین در این ماهها به خود ستم نکنید [و از هرگونه خونریزی بپرهیزید]. و با همهی مشرکان پیکار کنید، همانگونه که آنها با همهی شما پیکار میکنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است.
جابر جعفی گوید: از امام باقر (علیه السلام) دربارهی تأویل این کلام خدای عزّوجلّ: إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتَابِ اللهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَ الأَرْضَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمْ، پرسیدم. سرورم نفس راحتی کشید و سپس فرمود: «ای جابر! امّا منظور از سنّت، جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و ماههای آن دوازده تاست. پس او امیرمؤمنان، تا حسن و حسین و تا پدرم علی زینالعابدین و تا من و تا پسرم جعفر و پسرش موسی و پسرش علی و پسرش محمّد و پسرش علی و تا پسرش حسن و تا پسرش محمّد هادی مهدی، دوازده امام و حجّتهای خدا در میان خلقش و امنای او بر وحی و علمش هستند. و چهار [ماه] حرام که دین قیّم هستند؛ چهار نفر از آنان با یک اسم پا به عرصه میگذارند، علی امیرمؤمنان (علیه السلام) و پدرم علیّبنحسین و علیّبنموسی و علیّبنمحمّد (دین قیّم به رسمیّت شناختن این امامان (است، فَلَا تَظْلِمُوا فِیهِمْ أَنْفُسَکُمْ؛ یعنی به همهی آنان ایمان بیاورید تا هدایت شوید
با توجه به این حدیث میتوان بینش عارف بزرگی مثل باباطر رو متوجه شد
البته نه فقط این بیت از ایشون بلکه ابیات زیادی دارن که گویای درک عمیق ایشون به مذهب حق نبوی ست
رحمت و غفران بیکران خداوند بر او
از ان روزیکه مارا افریدی
بغیر از معصیت از ما نبیدی
خداوندا بحق هشت و چارت
ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی
باید اینگونه باشد و دیدی و ندیدی دوباره قافیه نمیتواند شد
این تحلیل خیلی به واقعیت نزدیکتره ، منظور از هشت که به هشت درب آخرت تفسیر میشه هشت خاصیت و ذات مقام و بارگاه خاص الوهیت در ایران باستان هست که در کتاب گاهان توسط زرتشت پیام آور بت شکن ، نوشته و تفسیر ( زند) شده و انسان ( من) رستگار شده را مسلط بر این ۸ مفهوم و معنی متعالی میداند و در این وضع هست که کمال انسانی را حاصل شده قلمداد کرده و ورود به ساحت ابدیت ( جاودانگی یا أمردادی )را برای هر من منفرد رقم خورده میدانسته است.
مفهوم چهار هم درست فرمودید همان چهار عنصر منبع حیات که با چسب نادیدنی و ناملموس عشق و شفقت توانستند ذوات متضادی که درکنار هم همنشین و متعادل شده و لذا این همنشینی و تعادل مادیات و جهان فیزیکی را مولود خود ساخته ، عینیت و تجلی بخش شد .