دوبیتی شمارهٔ ۲۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۰ به خوانش سید جابر موسوی صالحی
دوبیتی شمارهٔ ۲۰ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
عجب رباعی با شکوهی
فکر کنم این دوبیتی باشد نه رباعی
فکر می کنم رباعی نیست و دوبیتی باشد !
خیلی قشنگه. کلا اشعار قشنگی داره
واقعاً قشنگه فکر کنم دوبیتی باشد تا شعر
باسلام درجواب آقای سرشک دررابطه بارباعی فوق بایدگفت :دوبیتی ورباعی باهم فرقی ندارد.
شعر سبک های مختلفی داره از جمله می توان به غزل/ مثنوی/ مخمس/ ترخیع بند/رباعی/و......../ دوبیتی اشاره کرد.
درود دوستان
وجه تمایز دو بیتی و رباعی در وزن آنهاست
دو بیتی : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل
رباعی : مفعول مفاعیل مفاعیل فعل " لا حول و لا قوة الا بالله "
با سلام در تکمیل فرمایش خانم آناهیتا دوبیتی و رباعی دو قالب کاملا مستقل هستند و البته وزن اصلی رباعی همان وزن لاحول و لا قوه الا بالله است و بیت و هشت وزن فرعی را نیز شامل می شود..
نکته ی بعدی اشکال در وزن عروضی این دو بیتی در مصراع چهارم است که در روی حرف دال در کلمه ی "کشند" از وزن خارج است
متاسفانه دسترسی به نسخه ی چاپی ندارم اما این کلمه اگر "کُشَد" باشد اشکال وزنی برطرف می شود و معنا نیز آسیب نمی لیند
سپاس
پوزش به خاطر اشتباه تایپی
بیست و هشت صحیح است
سلام
خب الآن که دیدم بعضی ها اشتباهاً این دوبتی را رباعی می خوانند و یا فرقشان را نمی دانند اطلاعاتی ارائه نمایم: بدانید که رباعی و دوبیتی هیچ فرقی با هم ندارند الّا یک تفاوت که در وضنشان است یعنی هیچ رباعی با وزن دو بیتی وجود ندارد و یا برعکس (صرفاً جهت اطلاع رسانی نه خودنمایی)
باج گرفتن: کنایه از برتری داشتن، غلبه و استیلا
جوشن: زره، جوشن پوشیدن: کنایه از مصونیت و در امان بودن از خطر
تاج بر سر نهادن: کنایه از قدرت، بی نیازی و استغنا
حلاج: تلمیح است یعنی کلمه ای که داستان و شرحی مفصل دارد، کنایه از منصور حلاج که برای اعتقاد و آزادگیش به دار آویخته شد
معنا: من قانع و بی نیاز از شاهان هستم، کسی توان آسیب به من را ندارد زیرا از راه قناعت و وارستگی مانند شاهان احساس قدرت و بی نیازی دارم و تا پای جان برای آزادگی خود ایستاده ام
زیبایی بیت در این است که انسانی ساده و درویش برای نشان دادن احساس خوب خود از قناعت و بی نیازی از تاج و زره و حالات شاهان استفاده کرده است
تشبیه خود به حلاج چون کپسول کم حجمی است که معنای بسیاری را در آن فشرده کرده اند. تضاد فقر و سادگی با تصویر شاهانه ادبی و فنی و هنری است
یادآور این ابیات از حافظ است
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود / ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
از بان سوسن آزاده ام آمد به گوش / کاندرین دیر کهن کار سبکباران خوش است
معنیش می کنید لطفا
توضیح مختصر:
من آن زیرکی هستم که جوشن بر تن میکنم و از پادشاهان باج میگیرم؛ حتی اگر مانند منصور حلاج مرا به دار کِشند در برابر نامردان سر خم نمیکنم.

باباطاهر