رباعی شمارهٔ ۵۴
در عشق تو جان بوالهوس می میرد
چون شعله ز انبوهی خس می میرد
روزی که دلم به طره بستی، گفتم
کاین مرغ آخر در این قفس می میرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در عشق تو جان بوالهوس می میرد
چون شعله ز انبوهی خس می میرد
هوش مصنوعی: در عشق تو، جان شخصی که همیشه به دنبال آرزوها و لذتهاست، میمیرد؛ درست مانند اینکه شعلهای از روی انبوهی علف خشک خاموش میشود.
روزی که دلم به طره بستی، گفتم
کاین مرغ آخر در این قفس می میرد
هوش مصنوعی: روزی که دل من به چهرهات علاقمند شد، گفتم که این پرندهی زیبا در این زندان ناچار خواهد مرد.

باباافضل کاشانی