گنجور

غزل شمارهٔ ۴

بگسلم از تو، با که پیوندم؟
از تو گر بگسلم به خود خندم
بخت بیدار یاور من شد
ناگهان زی در تو افکندم
بندها بود بر من، اکنون شد
دیدن تو کلید هر بندم
کان اگر کَندَمی نیافتمی
زان تو را یافتم که جان کندم
کی خبر داشتم ز خود بی تو
که چی‌ام، یا چه گونه، یا چندم
آگه اکنون شدم ز خود که مرا
جاودان با تو بود پیوندم
لاغر و مرده بودمی و اکنون
یال و بازو به جان بیاگندم
بی تو از تن چه کیسه بردوزم؟
یا ز جان، من چه طرف بربندم؟
بی تو با ملک جم نه خشنودم
با تو باشم، به هیچ خرسندم
دور گردم ز جان و تن، شاید
دور باد از تو دور، نپسندم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بگسلم از تو، با که پیوندم؟
از تو گر بگسلم به خود خندم
هوش مصنوعی: اگر از تو جدا شوم، با چه کسی ارتباط برقرار کنم؟ اگر از تو جدا شوم، خودم به حال خودم می‌خندم.
بخت بیدار یاور من شد
ناگهان زی در تو افکندم
هوش مصنوعی: سرنوشت به ناگاه به کمک من آمد و من امید و توقع خود را در تو قرار دادم.
بندها بود بر من، اکنون شد
دیدن تو کلید هر بندم
هوش مصنوعی: بندهایی که مرا محصور کرده بودند، حالا دیدن تو شده است راهی برای رهایی از آن‌ها.
کان اگر کَندَمی نیافتمی
زان تو را یافتم که جان کندم
هوش مصنوعی: اگر در سختی‌ها و مشکلاتی که به خاطر تو تحمل کردم، چیز دیگری پیدا نکردم، این بود که از تو یافتم و برایت جانم را هم فدای این عشق کردم.
کی خبر داشتم ز خود بی تو
که چی‌ام، یا چه گونه، یا چندم
هوش مصنوعی: من هیچ وقت نمی‌دانستم که بدون تو چه احساسی دارم، یا چه حالتی دارم، یا در کجای زندگی‌ام هستم.
آگه اکنون شدم ز خود که مرا
جاودان با تو بود پیوندم
هوش مصنوعی: اکنون متوجه شده‌ام که پیوند من با تو ابدی و جاودانه است.
لاغر و مرده بودمی و اکنون
یال و بازو به جان بیاگندم
هوش مصنوعی: من در گذشته بسیار ضعیف و ناتوان بودم، اما اکنون با تمام وجود به خودم قدرت و نیرو داده‌ام.
بی تو از تن چه کیسه بردوزم؟
یا ز جان، من چه طرف بربندم؟
هوش مصنوعی: بدون تو، چه کار می‌توانم با بدنم بکنم؟ یا چه تعلقی می‌توانم به جانم داشته باشم؟
بی تو با ملک جم نه خشنودم
با تو باشم، به هیچ خرسندم
هوش مصنوعی: من با تمام ثروت و قدرت دنیا هم خوشحال نخواهم بود، اگر تو در کنارم نباشی؛ اما وقتی تو در کنارم هستی، حتی با کمترین چیزها هم راضی و خوشنود هستم.
دور گردم ز جان و تن، شاید
دور باد از تو دور، نپسندم
هوش مصنوعی: من از جان و تن خود دور می‌شوم تا شاید دوری از تو را تحمل کنم، اما این دوری را نمی‌خواهم.

حاشیه ها

1394/09/25 10:11
مسعود

در بیت اگه اکنون شدم ز خود که مرا
بهتر بود آگه اکنون شدم ز خود که مرا باشد.