غزل شمارهٔ ۳
دارم دلی مخاطره جوی بلا پرست
سرگشته رایِ گم شده عقلِ هوا پرست
با درد و غم به طبع، چو یاری وفا نمای
با جان خود به کینه، چو خصمی جفا پرست
سعیَم هبا شده است و طلب بیهده، از آنک
بیهوده جوی شد دل و دیده هوا پرست
ممکن که من نه آدمیام، ز آنکه آدمی
یا بت پرست باشد و یا بس خدا پرست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دارم دلی مخاطره جوی بلا پرست
سرگشته رایِ گم شده عقلِ هوا پرست
هوش مصنوعی: دل من به خطر افتاده و به دنبال بلا میگردد، در حالی که عقل من سردرگم و تحت تأثیر هوسهاست.
با درد و غم به طبع، چو یاری وفا نمای
با جان خود به کینه، چو خصمی جفا پرست
هوش مصنوعی: با وجود درد و غم، اگر کسی به من وفا کند، مثل یاری وفادار است؛ اما اگر کسی با کینه به من رفتار کند، مانند کسی است که وفاداری را نمیشناسد و فقط به جفا و آزار میپردازد.
سعیَم هبا شده است و طلب بیهده، از آنک
بیهوده جوی شد دل و دیده هوا پرست
هوش مصنوعی: کوشش من بیفایده شده و آرزوهایم بیمعنا هستند، زیرا دل و چشمم بیجهت به چیزهایی که خواهانشان هستم دل سپردهاند.
ممکن که من نه آدمیام، ز آنکه آدمی
یا بت پرست باشد و یا بس خدا پرست
هوش مصنوعی: شاید من انسان نیستم، زیرا انسان یا به پرستش بتها میپردازد یا فقط خدا را میپرستد.
حاشیه ها
1396/10/08 14:01
***
فوق العاده زیباست...
1396/10/08 14:01
***
دارم دلی مخاطره جوی و بلا پرست