شمارهٔ ۳۷
آمد رمضان بخیر مقدم
دیشب بسلام خان اعظم
جمشید زمان سکندر وقت
مقصود وجود نسل آدم
ای امر تو چون نفاذ تقدیر
وی حکم تو چون قضای مبرم
از کلک تو کار مملکت راست
وز سهم تو قامت فلک خم
چون سدره مقام تو معلی
چون کعبه مکان تو مکرم
گرد ره تست مشک تاتار
خاک در تست آب زمزم
انفاس تو دلفریب و جان بخش
همچون نفس مسیح مریم
در رمح تو عزل و نصب مضمر
در تیغ تو فتح و کسر مد غم
پیش تو عیان و آشکارست
هر نکته که مشکلست و مبهم
اسرار امور کن فکان را
مرأت ضمیر تست محرم
جمشید برای نام کرده
نام تو سواد نقش خاتم
در نام بزرگ تست گویی
فی الجمله خواص اسم اعظم
هر چند نشد بر آدمیزاد
ملک ازل و ابد مسلم
بر ذات تو وقف کرده ایزد
مقصود و مراد هر دو عالم
افسون حسود با موالیت
افسانۀ روبهست وضیغم
در گردن خصم روز هیجا
پیچیده سنان تو چو ارقم
خاک در تست قصر قیصر
گرد ره تست رخش رستم
خر گاه رفیع مملکت را
بستی بطناب عدل محکم
ای خسرو روزگار ، عمریست
تا با ندمم ندیم و همدم
ما را ز متاع این جهان بود
آشفته دلی ، چو زلف پر خم
چون سنبل زلف مشکبویان
شوریده و بی قرار و در هم
یک لحظه نبود سینه بی آه
یک لحظه نبود دیده بی نم
از حادثه عندلیب طبعم
بی نطق بماند لال و ابکم
ناگاه بشست فیض جودت
گرد از رخ بخت من چو شبنم
بر داشت بکلی از دل من
اندیشۀ بیش و انده کم
شکرست که بر جراحت من
هم مرحمتت نهاد مرهم
گر چارۀ کار مان نکردی
کی کار رهی شدی فراهم ؟
خصم تو اگر چه از مصایب
پوشد چو فلک لباس ماتم
از دولت تو مدیح خوانت
در پای کشد قبای معلم
چون با همه کس ترا نظر هست
می کن نظری بسوی ما هم
تا در پس گریه هست خنده
تا در پی شادیست ماتم
بادا لبت از نشاط خندان
بادا دلت از سرور خرم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آمد رمضان بخیر مقدم
دیشب بسلام خان اعظم
هوش مصنوعی: ماه رمضان با خوشآمدگویی آغاز شد و دیشب به استقبال مقام بلندمرتبهای رفتیم.
جمشید زمان سکندر وقت
مقصود وجود نسل آدم
هوش مصنوعی: جنسید، نماد زمان و تاریخ، در دوران سکندر به عنوان نماینده هدف و معنا در زندگی انسانها و نسل آدمی شناخته میشود.
ای امر تو چون نفاذ تقدیر
وی حکم تو چون قضای مبرم
هوش مصنوعی: تو فرمان میدهی و تقدیر به سادگی تحقق پیدا میکند و حکم تو مانند قضا و قدر قطعی و بدون تغییر است.
از کلک تو کار مملکت راست
وز سهم تو قامت فلک خم
هوش مصنوعی: از مهارت و توانایی تو، امور کشور به درستی پیش میرود و به خاطر سهم تو، قامت آسمان به انحنا درآمده است.
چون سدره مقام تو معلی
چون کعبه مکان تو مکرم
هوش مصنوعی: به مانند درخت سدره که در مقام بلندی قرار دارد، شما نیز در مرتبهای والا هستید، و مانند کعبه که مکانی محترم و مورد احترام است، جایگاه شما نیز بسیار گرامی و ارجمند است.
گرد ره تست مشک تاتار
خاک در تست آب زمزم
هوش مصنوعی: عطر و بوی تو مانند مشک تاتار در فضا پراکنده است و به همراه آن، خاکی که در آن وجود دارد، یادآور آب مقدس زمزم است.
انفاس تو دلفریب و جان بخش
همچون نفس مسیح مریم
هوش مصنوعی: نفسهای تو به حدی دلفریب و زندگیبخش است که انگار همانند نفس مسیح برای مریم.
در رمح تو عزل و نصب مضمر
در تیغ تو فتح و کسر مد غم
هوش مصنوعی: در زره تو قدرتی نهفته است که میتواند سرنوشتها را تغییر دهد و در شمشیر تو توانایی پیروزی و شکست وجود دارد، بدون آنکه غم را احساس کنی.
پیش تو عیان و آشکارست
هر نکته که مشکلست و مبهم
هوش مصنوعی: در حضور تو، هر نکتهی پیچیده و مبهم به وضوح و روشنی نمایان است.
اسرار امور کن فکان را
مرأت ضمیر تست محرم
هوش مصنوعی: رازهای کارها در دست تو است و دل تو آینهای است که این رازها را منعکس میکند، پس تو به آنها آگاهی و دسترسی داری.
جمشید برای نام کرده
نام تو سواد نقش خاتم
هوش مصنوعی: جمشید نام تو را به عنوان نشان و نشانهای بر روی انگشتر خود ثبت کرده است.
در نام بزرگ تست گویی
فی الجمله خواص اسم اعظم
هوش مصنوعی: در نام بزرگ تو به نوعی ویژگیهای اسم اعظم وجود دارد.
هر چند نشد بر آدمیزاد
ملک ازل و ابد مسلم
هوش مصنوعی: با وجود اینکه بر انسان، سلطنت و حکم ازلی و ابدی محرز نشد،
بر ذات تو وقف کرده ایزد
مقصود و مراد هر دو عالم
هوش مصنوعی: خداوند، هدف و آرزوی هر دو جهان را به ذات تو اختصاص داده است.
افسون حسود با موالیت
افسانۀ روبهست وضیغم
هوش مصنوعی: سحر و جادوگری حسود، شبیه به داستان فریبندهای است که هم میتواند چون روباه باشد و هم چون شیر خشمگین.
در گردن خصم روز هیجا
پیچیده سنان تو چو ارقم
هوش مصنوعی: در میدان جنگ، تیغ تو همچون ماری در حال پیچیدن به دور دشمن است.
خاک در تست قصر قیصر
گرد ره تست رخش رستم
هوش مصنوعی: خاکی که در آنجا پای قیصر نشسته است، هم اکنون در زیر پای توست و اسب رستم بر آن میتازد.
خر گاه رفیع مملکت را
بستی بطناب عدل محکم
هوش مصنوعی: شما با قدرت و استحکام نیروی عدالت، پایههای کشور را محکم کردهاید.
ای خسرو روزگار ، عمریست
تا با ندمم ندیم و همدم
هوش مصنوعی: ای پادشاه زمان، سالهاست که با نفسهای خودم کسی را دوست و همراز نداشتهام.
ما را ز متاع این جهان بود
آشفته دلی ، چو زلف پر خم
هوش مصنوعی: ما به خاطر زینتهای این دنیا دلی پر از آشفتگی داریم، مثل موی تابخورده و در هم.
چون سنبل زلف مشکبویان
شوریده و بی قرار و در هم
هوش مصنوعی: مانند گلی خوشبو که در میان گیاهان دیگر دیده میشود، در حالی که در هم ریخته و ناآرام است.
یک لحظه نبود سینه بی آه
یک لحظه نبود دیده بی نم
هوش مصنوعی: در هر لحظه، سینه از اندوه و حسرت خالی نبود و چشمان کسی همیشه بیاشک نماندند.
از حادثه عندلیب طبعم
بی نطق بماند لال و ابکم
هوش مصنوعی: به خاطر حادثهای که برای بلبل روح من اتفاق افتاده، در حیرت و شگفتی ماندهام و قادر به بیان احساساتم نیستم.
ناگاه بشست فیض جودت
گرد از رخ بخت من چو شبنم
هوش مصنوعی: ناگهان نعمت سخاوت و generosity از چهرهی بخت من مانند شبنم پاک شد.
بر داشت بکلی از دل من
اندیشۀ بیش و انده کم
هوش مصنوعی: تمام افکار و دغدغههای سنگین از دل من رفته است و حالا فقط اندیشههای مثبت در آن مانده است.
شکرست که بر جراحت من
هم مرحمتت نهاد مرهم
هوش مصنوعی: خوشحالم که بر زخمهای من توجه و مهربانیات را قرار دادی.
گر چارۀ کار مان نکردی
کی کار رهی شدی فراهم ؟
هوش مصنوعی: اگر دردی را حل نکردی، چگونه میتوانی انتظار داشته باشی که مسائل دیگر به راحتی حل شوند؟
خصم تو اگر چه از مصایب
پوشد چو فلک لباس ماتم
هوش مصنوعی: دشمن تو اگرچه در برابر سختیها مانند آسمان، لباس اندوه بپوشد، اما...
از دولت تو مدیح خوانت
در پای کشد قبای معلم
هوش مصنوعی: از فضل و نعمت تو، معلم در مقابل تو احترام میگذارد و با افتخار به ستایش تو میپردازد.
چون با همه کس ترا نظر هست
می کن نظری بسوی ما هم
هوش مصنوعی: وقتی نظر تو به همه جا میرسد، نگاهی هم به ما بینداز.
تا در پس گریه هست خنده
تا در پی شادیست ماتم
هوش مصنوعی: در زندگی، زمانی که اندوهی وجود دارد، شادی نیز در پی آن خواهد آمد و این دو احساس همیشه در کنار هم هستند.
بادا لبت از نشاط خندان
بادا دلت از سرور خرم
هوش مصنوعی: امیدوارم لبهایت از شادی بخندد و دلت از خوشحالی شاداب باشد.