گنجور

شمارهٔ ۲۱

این بربطیست صنعت او سحر آشکار
و اندر عجب ز صنعت او چشم روزگار
چونانکه از چهار طبایع مرکبیم
ترکیب کرده اند طبایع درو چهار
عودست نام او و بدین سان که دید عود ؟
زین گونه برده عنبر و عود اندر و بکار
خوبیش بی قیاس و درو نقش بی عدد
نغزیش بی مثال و درو عقد بی شمار
آرامگاه این بود اندر کنار دوست
آواز او نشاط دل عاشقان زار
خرم تر از بهار سراید بزیر و بم
گه کینۀ سیاوش و گه سبزۀ بهار
بی در و گنج هرکه برو زخمه برزند
هم گنج گاو یابد و هم در شاهوار
از آسمان بهست ، که آواز زخم او
نوعی ز خدمتست گه بزم شهریار
جاوید بادشاه زمین و زمانه را
در گوش بانگ مطرب و در دست زلف یار

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این بربطیست صنعت او سحر آشکار
و اندر عجب ز صنعت او چشم روزگار
هوش مصنوعی: این ساز، هنری است که جذابیت و جادو را به وضوح نشان می‌دهد و خود روزگار نیز از این هنر شگفت‌زده شده است.
چونانکه از چهار طبایع مرکبیم
ترکیب کرده اند طبایع درو چهار
هوش مصنوعی: ما مانند این هستیم که از چهار عنصر اصلی ساخته شده‌ایم و این چهار عنصر در ما ترکیب شده‌اند.
عودست نام او و بدین سان که دید عود ؟
زین گونه برده عنبر و عود اندر و بکار
هوش مصنوعی: نام او عود است و حالا که دید عود، از این رو خوشبوتر از عطر و عود در درونش وجود دارد.
خوبیش بی قیاس و درو نقش بی عدد
نغزیش بی مثال و درو عقد بی شمار
هوش مصنوعی: خوبی او قابل مقایسه نیست و زیبایی‌اش شماری ندارد. نیکی‌اش بی‌نظیر است و ارتباطاتی که دارد، شمارش‌ناپذیرند.
آرامگاه این بود اندر کنار دوست
آواز او نشاط دل عاشقان زار
هوش مصنوعی: آرامشگاه اینجا نزد دوست است و صدای او دل عاشقان را شاداب می‌کند.
خرم تر از بهار سراید بزیر و بم
گه کینۀ سیاوش و گه سبزۀ بهار
هوش مصنوعی: بیش از فصل بهار، دلنشین و شاداب می‌شود، زمانی که یاد و محبت سیاوش در قلب‌ها زنده می‌شود و زمانی دیگر، به شادابی و تازگی بهار اشاره می‌کند.
بی در و گنج هرکه برو زخمه برزند
هم گنج گاو یابد و هم در شاهوار
هوش مصنوعی: هر کس که بدون داشتن دروازه و گنج در زندگی، به دیگران آسیب برساند، ممکن است هم بر财富 و هم بر دروازه‌های مهمی دست یابد.
از آسمان بهست ، که آواز زخم او
نوعی ز خدمتست گه بزم شهریار
هوش مصنوعی: آوازی که از آسمان می‌آید، نشانه‌ای از زخم است که خدمت به شاه را به نوعی نشان می‌دهد.
جاوید بادشاه زمین و زمانه را
در گوش بانگ مطرب و در دست زلف یار
هوش مصنوعی: جاوید، شاهی که بر زمین و آسمان حاکم است، در غنی‌ترین لحظات زندگی‌اش، در حالی که به نغمه‌های دلنواز موسیقی گوش می‌دهد و موی یار را در دست دارد، رفته است.