شمارهٔ ۱۵
از آن دو عارض سوسن نمای لاله اثر
بنفشهوار فرو بردهام به زانو سر
ز فرقت رخ او بسکه خون همی بارم
بسان چشم همایست چشم من بصور
بنفشه رویم و سیمین سرشک از آنکه بتم
ز سیم خام برآرد همی بنفشۀ تر
عدوی عنبر و خصم شمامه گشتم ، از آنک
شمامۀ ز نخش گرد گیرد از عنبر
غلام آن لب چون گوهر بدخشانم
بدست صنع نهاده دروسی و دو گهر
لبش ز گوهر و بیجادۀ بدخشانی
بطبع لعل تر آمد بسی و شیرین تر
اگر بخون من بی گناه قصد کنی
مکن بتا ، حذر از خون بی گناه ، حذر
و گر ز داوری خون من نیندیشی
خدای عز و جل بس میان ما داور
اگر چه بی طربم در غم تو ، بس باشد
مدیح میر بسوی طرب مرا رهبر
امیر احمد بن عاصم آنکه همت او
همی گواژه زند بر بلندی محور
گمان من به حقیقت چنین بود که یکیست
سخای او و طلب کردههای اسکندر
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از آن دو عارض سوسن نمای لاله اثر
بنفشهوار فرو بردهام به زانو سر
هوش مصنوعی: من از زیباییهای دو صورت مانند سوسن و لاله تأثیر گرفتهام و به حالت فروتنی، سر به زیر انداختهام.
ز فرقت رخ او بسکه خون همی بارم
بسان چشم همایست چشم من بصور
هوش مصنوعی: از شدت دوری چهرهاش، آنقدر اشک میریزم که همچون چشمهای پر از خون بر روی زمین افتاده است. نگاه من به سوگ او همچون نگریستن به پرندگان است.
بنفشه رویم و سیمین سرشک از آنکه بتم
ز سیم خام برآرد همی بنفشۀ تر
هوش مصنوعی: من مانند بنفشهام و اشک نقرهای بر چهرهام جاری است، زیرا دلم میخواهد که جوانهی تازهای از این محبت ناب زنده شود.
عدوی عنبر و خصم شمامه گشتم ، از آنک
شمامۀ ز نخش گرد گیرد از عنبر
هوش مصنوعی: من به دشمنی با عطر خوش و دشمنی با گل یاس بدل شدم، زیرا بوی خوش یاس از عطر مشک همگانیتر و همهجاگیرتر است.
غلام آن لب چون گوهر بدخشانم
بدست صنع نهاده دروسی و دو گهر
هوش مصنوعی: من بندهی آن لب چون گوهر بدخشان هستم که خداوند آن را با دقت و زیبایی خلق کرده و در کنار آن دو گوهر دیگر قرار داده است.
لبش ز گوهر و بیجادۀ بدخشانی
بطبع لعل تر آمد بسی و شیرین تر
هوش مصنوعی: لب او از سنگهای قیمتی و گلهای زیبای بدخشان ساخته شده است و به خاطر همین، مانند لعل (سنگی قیمتی) بسیار زیباتر و شیرینتر به نظر میرسد.
اگر بخون من بی گناه قصد کنی
مکن بتا ، حذر از خون بی گناه ، حذر
هوش مصنوعی: اگر هدف تو این است که به من آسیب بزنی و بیگناهی را بیجهت به خطر بیندازی، این کار را نکن. مراقب باش که خون بیگناه را نریزی و از این کار بپرهیز.
و گر ز داوری خون من نیندیشی
خدای عز و جل بس میان ما داور
هوش مصنوعی: اگر به فکر قضاوت درباره خون من نباشی، خداوند بلندمرتبه خود قاضی بین ما خواهد بود.
اگر چه بی طربم در غم تو ، بس باشد
مدیح میر بسوی طرب مرا رهبر
هوش مصنوعی: اگرچه در غم تو بیتوجه و بیخوشی هستم، اما همین که بر مادحت میسرایم، برای من کافی است که مرا به سمت شادی هدایت کنی.
امیر احمد بن عاصم آنکه همت او
همی گواژه زند بر بلندی محور
هوش مصنوعی: امیر احمد بن عاصم کسی است که اراده و عزمی قوی دارد و به بلندای مقام و منزلت دست یافته است.
گمان من به حقیقت چنین بود که یکیست
سخای او و طلب کردههای اسکندر
هوش مصنوعی: به نظر من حقیقت این است که بخشش او یکی است و خواستههای اسکندر نیز همین را نشان میدهد.
حاشیه ها
1398/10/22 19:12
مهدی
بنده احقر احساس میکنم که در بیت پنجم و مصراع دوم، (به دستِ صنع نهاده در او،سی و دو گهر) باشد.
بیت چهارم هم مصراع دوم : شمامه زنخش...
ارادت