گنجور

شمارهٔ ۵۵

وقت است بهار، باغ و راغ افروزد؛
وز لاله و گل، شمع و چراغ افروزد
گل، چهره اش از خون جگر گیرد رنگ؛
لاله، رخش از آتش داغ افروزد!

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وقت است بهار، باغ و راغ افروزد؛
وز لاله و گل، شمع و چراغ افروزد
هوش مصنوعی: زمان بهار است و باید باغ و دشت را روشن کند؛ همچنین از گل و لاله، شمع و چراغ بیافریند.
گل، چهره اش از خون جگر گیرد رنگ؛
لاله، رخش از آتش داغ افروزد!
هوش مصنوعی: گل، رنگش را از رنج و درد دل می‌گیرد؛ لاله، زیبایی‌اش را از حرارت آتش به دست می‌آورد!