آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>حاجی زجاجی که ز دین ساز نداشت</p></div>
<div class="m2"><p>خود را ز شکست دل کس باز نداشت</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>آوازه فگنده است: من شیشه گرم</p></div>
<div class="m2"><p>بس شیشه ی دل شکست، کآواز نداشت!</p></div></div>

فانوس خیال » تصویر 12443 - آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

شمارهٔ ۳۳

حاجی زجاجی که ز دین ساز نداشت
خود را ز شکست دل کس باز نداشت
آوازه فگنده است من شیشه گرم
بس شیشه ی دل شکست کآواز نداشت

هوش مصنوعی: حاجی زجاجی که به دین اعتقادی نداشت، نتوانست خود را از احساس شکست و ناامیدی رها کند. او با آوازه‌ای که داشت، به دیگران می‌گوید که در دلش چقدر شکست‌ها دارد و هیچ کس از آن خبر ندارد.

شمارهٔ ۳۱

شمارهٔ ۳۲

هوش مصنوعی: حاجی زجاجی که در دین هیچ اصولی نداشت، به خاطر درد دلش از هیچ کس عقب نشینی نکرد.

حاجی زجاجی که ز دین ساز نداشت

خود را ز شکست دل کس باز نداشت

هوش مصنوعی: من به سختی و با احساسات شکسته‌ام، مانند شیشه‌ای که گرما را به خود جذب کرده و در عین حال به دلیل فقدان صدا و آواز، هیچ لمسی از زندگی نداشته است.

آوازه فگنده است: من شیشه گرم

بس شیشه ی دل شکست، کآواز نداشت!

شمارهٔ ۳۲

اطلاعات

برگردان به زبان ساده