گنجور

شمارهٔ ۱۲

ای سر خیل صواحب من
ای صاحب وای مصاحب من
هم قبله و هم قبیله ی من
هم گوهر و هم طویله ی من
ای دوسترین برادر من
نی، جان با جان برابر من
طغرای کرم، بنام بادت
صهبای طرب، بجام بادت
خوی ملکیت، بیش ازین باد؛
خنگ فکلیت، زیر زین باد
دشمنت، ز دوست دوستر باد؛
یا تیغ تو را سرش سپر باد
شمشیر تو، درع دوستان باد
این خار، حصار بوستان باد
سالت به نشاط و کامرانی
از صد گذرد، دگر تو دانی
سالی ز هزار سال بیش است
کز تیغ فراق سینه ریش است
بس پیک آید زمن بآن کوی
گر من گویم یکی، تو ده گوی
اما باید جوابی از تو
آباد نشد خرابی از تو

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای سر خیل صواحب من
ای صاحب وای مصاحب من
هوش مصنوعی: ای سرآمد دوستداران من، ای همدم و هم صحبت من!
هم قبله و هم قبیله ی من
هم گوهر و هم طویله ی من
هوش مصنوعی: همان‌طور که مبدأ و جهت مورد پرستش من، قبله‌ای که به آن رو می‌آورم، از چیزهای مهم زندگی‌ام است، قبیله و قوم من نیز به همان اندازه برایم اهمیت دارند. همچنین، شأن و اصل و نسب من هم مانند جواهر ارزشمند بوده و هم‌چنین همانند طویله‌ای است که به من هویت می‌بخشد.
ای دوسترین برادر من
نی، جان با جان برابر من
هوش مصنوعی: ای عزیزترین برادر من، تو جان منی و مانند جانم هستی.
طغرای کرم، بنام بادت
صهبای طرب، بجام بادت
هوش مصنوعی: بخششی از جانب تو، به نام شرابی از شادی و نشاط، در جامی که از آن توست.
خوی ملکیت، بیش ازین باد؛
خنگ فکلیت، زیر زین باد
هوش مصنوعی: روانی و تسلط بر خویش، باید فراتر از این برود؛ چون بینش و تفکر نادرست، زیر فشار و چالش‌ها قرار دارد.
دشمنت، ز دوست دوستر باد؛
یا تیغ تو را سرش سپر باد
هوش مصنوعی: دشمنت باید از دوستت بیشتر مورد محبت و توجه قرار بگیرد؛ یا اینکه دشمن تو باید از قدرت تو به عنوان یک محافظ استفاده کند.
شمشیر تو، درع دوستان باد
این خار، حصار بوستان باد
هوش مصنوعی: شمشیر تو، زره دوستان است و این خار، دیوار باغ به حساب می‌آید.
سالت به نشاط و کامرانی
از صد گذرد، دگر تو دانی
هوش مصنوعی: سال تو پر از شادی و موفقیت خواهد بود، و تو خود بهتر از هر کسی می‌دانی که چه باید کنی.
سالی ز هزار سال بیش است
کز تیغ فراق سینه ریش است
هوش مصنوعی: یک سال بیشتر از هزار سال می‌گذرد که به خاطر جدایی، قلبم پاره‌پاره شده است.
بس پیک آید زمن بآن کوی
گر من گویم یکی، تو ده گوی
هوش مصنوعی: بس حسابی در اینجا وجود دارد که هر بار پیغامی از من به آن جا می‌رسد. اگر من یک چیزی بگویم، تو هم ده پیام بفرست.
اما باید جوابی از تو
آباد نشد خرابی از تو
هوش مصنوعی: اما باید از تو پاسخی بیابم، چراکه در غیر این صورت، تنها خرابی و ویرانی از تو باقی می‌ماند.