شمارهٔ ۸
بجایش نباشد یکی مدرسه
که وارستی آنجا دل از وسوسه
بهر حجره صندوقهای کتاب
همه از فنون حکم انتخاب
اشارت گو، صاحب هر درش
شفا بخش، خدام دانشورش
در آنجا اگر پا نهادی بلید
در آنجا اگر جا گرفتی پلید
زدی آن، دم از علم بوزجمهر
شدی این، ز پاکیزگان سپهر
بهر صفه اش، داده ادریس درس
نه کس را ز تلبیس ابلیس ترس
ز روح القدس، در همه حجره روح
در آنجا قلم جسته پیوند لوح
بهر گوشه زانو زده کودکان
شده خازن مخزن کن فکان
همه حرف شک کرده از سینه حک
نمانده در آیینه شان زنگ شک
بمکتب، الف گفت هر یک نخست
ز حرف الف، سر توحید جست
همه هفت خط خوانده از یک نقط
نوشته هم از یک قلم، هفت خط
همه راهبر خضر توفیقشان
همه مستی جام تحقیقشان
فلاطون از ایشان گرفته سبق
ارسطو شمرده بایشان ورق
چو اشراقیان، مهرشان هم کتاب
چو مشائیان، ماهشن هم رکاب
از آن چار دفتر که روح الامین
رسانید از آسمان بر زمین
همه جسته اسرار ایمانیان
فرو شسته افکار یونانیان
ز کبر و منی، گشته زار و ضعیف
ز بخل و حسد، مانده خوار و خفیف
جدل، کار ایشان بجایی کشاند
که از خاکشان چرخ دامن فشاند
بر آن ماجرا نیز چندی گذشت
که نگذاشت پا کس در آن پهن دشت
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بجایش نباشد یکی مدرسه
که وارستی آنجا دل از وسوسه
هوش مصنوعی: اگر در جایی نباشد که دلت را از افکار و وسوسهها پاک کند، جای مناسبی نیست.
بهر حجره صندوقهای کتاب
همه از فنون حکم انتخاب
هوش مصنوعی: برای هر اتاق، جعبههای کتاب به فنون و شیوههای خاصی برای انتخاب ترتیب داده شدهاند.
اشارت گو، صاحب هر درش
شفا بخش، خدام دانشورش
هوش مصنوعی: بابا، بگو که صاحب هر در، کسی است که میتواند دردها را درمان کند و خدمتگزار او، دانا و آگاه است.
در آنجا اگر پا نهادی بلید
در آنجا اگر جا گرفتی پلید
هوش مصنوعی: اگر در آنجا قدم بگذاری و به آنجا تعلق پیدا کنی، خود را آلوده خواهی کرد.
زدی آن، دم از علم بوزجمهر
شدی این، ز پاکیزگان سپهر
هوش مصنوعی: تو آنچنان شدی که از علم و دانش بوزجمهر صحبت میکنی، همچون پاکان و برگزیدگان آسمان.
بهر صفه اش، داده ادریس درس
نه کس را ز تلبیس ابلیس ترس
هوش مصنوعی: برای نیکو بودن صفات او، ادریس به کسی درسی نداده است که از فریب ابلیس بترسد.
ز روح القدس، در همه حجره روح
در آنجا قلم جسته پیوند لوح
هوش مصنوعی: از روح القدس، در تمامی مکانها، روح بهویژه در آنجا قلم را به کار گرفته و پیوندی با لوح ایجاد کرده است.
بهر گوشه زانو زده کودکان
شده خازن مخزن کن فکان
هوش مصنوعی: در هر گوشه، بچهها نشستهاند و مانند یک منبع انرژی، خود را برای انتقال احساسات و یادگیری آماده کردهاند.
همه حرف شک کرده از سینه حک
نمانده در آیینه شان زنگ شک
هوش مصنوعی: تمامی سخنانی که انسانها به آنها تردید دارند، از دلشان بیرون نمیآید و در واقع در آینهی شخصیتشان، زنگارهای تردید دیده میشود.
بمکتب، الف گفت هر یک نخست
ز حرف الف، سر توحید جست
هوش مصنوعی: به مدرسه رفتیم، و معلم از حرف «الف» آغاز کرد و نخستین قدم را در راه توحید برداشت.
همه هفت خط خوانده از یک نقط
نوشته هم از یک قلم، هفت خط
هوش مصنوعی: تمامی هفت خط با یک نقطه و از یک قلم نوشته شدهاند. یعنی همه این نوشتهها به نوعی به هم مرتبطند و از یک منبع مشترک نشأت میگیرند.
همه راهبر خضر توفیقشان
همه مستی جام تحقیقشان
هوش مصنوعی: همه افرادی که به راهبری و ارشاد پرداختهاند، همانند خضر، تنها با توفیق و هدایت الهی موفق بودهاند و این موفقیت ناشی از سرمستی و شوق رسیدن به حقیقت است.
فلاطون از ایشان گرفته سبق
ارسطو شمرده بایشان ورق
هوش مصنوعی: فلاطون از آنها آموخته و ارسطو نیز به آنها ارج مینهد و به نوعی به آنها اعتبار میدهد.
چو اشراقیان، مهرشان هم کتاب
چو مشائیان، ماهشن هم رکاب
هوش مصنوعی: مانند کسانی که به روش اشراق روشنایی و دانایی را میگیرند، عشق و محبتشان مانند کتابی است که میخوانند. و مثل فیلسوفان مشا، دست در دست هم دارند و در راهی مشترک گام بر میدارند.
از آن چار دفتر که روح الامین
رسانید از آسمان بر زمین
هوش مصنوعی: از آن چهار کتابی که روحالامین نه آنها را به زمین آورد.
همه جسته اسرار ایمانیان
فرو شسته افکار یونانیان
هوش مصنوعی: همه کسانی که به ایمان و اسرار آن باور دارند، به زندگی و تفکرات کسانی که به فلسفه یونانیان میپردازند، توجهی ندارند و افکار آنها را رها کردهاند.
ز کبر و منی، گشته زار و ضعیف
ز بخل و حسد، مانده خوار و خفیف
هوش مصنوعی: انسانی که به خاطر غرور و خودپسندی ضعیف و زبون شده است، به خاطر خساست و حسادت در زندگیاش ذلیل و بیآبرو مانده است.
جدل، کار ایشان بجایی کشاند
که از خاکشان چرخ دامن فشاند
هوش مصنوعی: در نتیجه بحث و جدلهای زیاد، کار به جایی رسید که از سرزمین آنها نشانههایی به ظهور رسید.
بر آن ماجرا نیز چندی گذشت
که نگذاشت پا کس در آن پهن دشت
هوش مصنوعی: مدتی از آن حادثه گذشت، اما کسی به آن منطقه سر نزد.