گنجور

شمارهٔ ۳۹ - ماده تاریخ (۱۱۹۲ ه.ق)

فریاد ز زال چرخ کز جور
رحمش نامد بجان کلثوم
نومیدش کرد از جوانی
آه از سرو جوان کلثوم
از آتش کینه اش برافروخت
تب در تن ناتوان کلثوم
ناگاه وزید صرصر مرگ
در ساحت بوستان کلثوم
از دم سردیش زعفران زار
شد دسته ی ارغوان کلثوم
شد همسر حوریان جنت
آمد چو بسر زمان کلثوم
تاریخ وفات گفت آذر:
«در سدره بود مکان کلثوم»

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فریاد ز زال چرخ کز جور
رحمش نامد بجان کلثوم
هوش مصنوعی: زال به خاطر ظلم و ستمی که به کلثوم شده، به شدت ناله و فریاد می‌زند.
نومیدش کرد از جوانی
آه از سرو جوان کلثوم
هوش مصنوعی: از جوانی ناامیدش کرد، آهی که از این سرو جوان کلثوم برآمد.
از آتش کینه اش برافروخت
تب در تن ناتوان کلثوم
هوش مصنوعی: کلثوم که به خاطر کینه و نفرتی که در دل دارد، دچار تب و بیماری می‌شود و این حالش ناشی از آتش درونی اوست.
ناگاه وزید صرصر مرگ
در ساحت بوستان کلثوم
هوش مصنوعی: ناگهان، نشان مرگ به شدت و ناگهانی در باغ کلثوم وزیدن گرفت.
از دم سردیش زعفران زار
شد دسته ی ارغوان کلثوم
هوش مصنوعی: به خاطر خنکای دمش، زعفران به شکوفه نشسته و دسته‌ای از گل‌های ارغوانی شکل گرفته است.
شد همسر حوریان جنت
آمد چو بسر زمان کلثوم
هوش مصنوعی: به زوجی از حورهای بهشتی درآمد و مانند زمان کلثوم (زنان برجسته و زیبا) به ظهور رسید.
تاریخ وفات گفت آذر:
«در سدره بود مکان کلثوم»
هوش مصنوعی: آذر خبر از مرگ خود می‌دهد و می‌گوید که جایگاه کلثوم در درخت سدره بوده است.