شمارهٔ ۳۸ - هجو
ناکسی بیخبر از کار که باد
از سرش سایهٔ درویشان کم
خرقهٔ پشم به کسوت پوشید
شد از او پایهٔ درویشان کم
بود بس آرزویش، غافل ازین
که بود وایهٔ درویشان کم
بعد از آن کرد به بر جامهٔ زر
دید چون مایهٔ درویشان کم
کند چون خرقهٔ پشمین گفتم:
پشمی از …ـایهٔ درویشان کم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.