شمارهٔ ۳۳ - تاریخ آب انبار (۱۱۸۹ ه.ق)
فخر زمانه، حضرت حاجی ابوالحسن
کو راست صفوت صفی ز خلت خلیل
آن کو بکار نیک، نه در کنیتش نظیر
آن کو بفعل خیر، نه در عالمش عدیل
آن صافدل، که در طلب آب زندگی
شد رای روشنش همه جا خضر را دلیل
یاد آمدش، چو از شه لب تشنگان حسین
کرد از برای تشنه لبان بر که یی سبیل
آبش، چو آب روی شهیدان کربلا
غیرت فزای چشمه ی کافور و زنجبیل
شیرین و صاف و سرد و گوارا و مشکبوی
چون زنده رود و دجله و جیحون، فرات و نیل
ظلمات نیست ساحت کاشان و، شد عیان؛
آبی که شد حیوه ابد خضر را کفیل
آبی که خضر خاصه ی خود میشمرد، شد
بر خلق ازو سبیل، که بادا جرا و جزیل
هر تشنه را، که کام ازین برکه تر شود
گوید که: ای خدای جهان داور جلیل
بانی این بنا بودش عاقبت بخیر
آمین سرای دعوت او باد جبرئیل
در تشنگی بروز قیامت دهد مدام؛
ساقی کوثرش، قدح از آب سلسبیل
هم بخت او سعید بود، نامه اش سفید
هم دوستش عزیز بود، دشمنش ذلیل
تاریخ خواستند ز خیل سخنوران
اتمام برکه را که بود ظل او ظلیل
برداشت آذر آب و بتاریخ آن نوشت:
این برکه بر حسین شد از بوالحسن سبیل
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فخر زمانه، حضرت حاجی ابوالحسن
کو راست صفوت صفی ز خلت خلیل
هوش مصنوعی: اجازه بدهید به این صورت توضیح بدهم که در این متن به بزرگی و شرف یک شخصیت مهم به نام حاجی ابوالحسن اشاره شده است. او به عنوان یک انسان با صفات نیکو و خلوص دل شناخته شده که به طرز ویژهایی در میان زمانه خود میدرخشد. همچنین، او به نوعی به خلیل، که میتواند به ابراهیم خلیل اشاره داشته باشد، نسبت داده شده و به صفای باطن و تقوای او اشاره میشود.
آن کو بکار نیک، نه در کنیتش نظیر
آن کو بفعل خیر، نه در عالمش عدیل
هوش مصنوعی: آن کسی که به کار نیک مشغول است، در وجودش همانند کسی است که به انجام کارهای خیر پرداخته است و در این دنیا هیچکس همتای او نیست.
آن صافدل، که در طلب آب زندگی
شد رای روشنش همه جا خضر را دلیل
هوش مصنوعی: آن شخص با دل پاک و بیریا که در جستجوی آب حیات است، عقل و درایت او همیشه او را به سمت خضر (نماد خرد و زندگی) هدایت میکند.
یاد آمدش، چو از شه لب تشنگان حسین
کرد از برای تشنه لبان بر که یی سبیل
هوش مصنوعی: یاد او بر او آمد و به یاد آن شه، لب تشنگان حسین را از برای تشنهلبان افراشت.
آبش، چو آب روی شهیدان کربلا
غیرت فزای چشمه ی کافور و زنجبیل
هوش مصنوعی: آب آن چنان زلال و روشن است که میتوان آن را با آب صورت شهیدان کربلا مقایسه کرد، و این آب به اندازهای خالص و با کیفیت است که غیرت و حیا را در چشمههای کافور و زنجبیل نیز به نمایش میگذارد.
شیرین و صاف و سرد و گوارا و مشکبوی
چون زنده رود و دجله و جیحون، فرات و نیل
هوش مصنوعی: آبهایی که شیرین، صاف، خنک و خوشطعم هستند و بوی خوش مشک میدهند، مانند آبهای زندهرود، دجله، جیحون، فرات و نیل.
ظلمات نیست ساحت کاشان و، شد عیان؛
آبی که شد حیوه ابد خضر را کفیل
هوش مصنوعی: در کاشان، تاریکی وجود ندارد و حقیقت روشن شده است؛ آبی که جان تازهای به خضر بخشید و او را از زندگی جاودانه بهرهمند ساخت.
آبی که خضر خاصه ی خود میشمرد، شد
بر خلق ازو سبیل، که بادا جرا و جزیل
هوش مصنوعی: آبی که خضر آن را ویژه و خاص خود میدانست، بر مردم جاری شد و به آن سبیل و شکل جدیدی داد، که بادا، یعنی امیدواریم، این تغییر و تحولی عظیم باشد.
هر تشنه را، که کام ازین برکه تر شود
گوید که: ای خدای جهان داور جلیل
هوش مصنوعی: هر کسی که از این برکه آب بنوشد و تشنگیاش برطرف شود، با خود میگوید: ای خداوند بزرگ و عادل، شکر میکنم.
بانی این بنا بودش عاقبت بخیر
آمین سرای دعوت او باد جبرئیل
هوش مصنوعی: کسی که این بنا را پایهگذاری کرد، در نهایت به خوبی و خوشبختی رسید. امیدوارم منزل و دعوت او همواره برقرار باشد و جبرئیل بر آن نظر داشته باشد.
در تشنگی بروز قیامت دهد مدام؛
ساقی کوثرش، قدح از آب سلسبیل
هوش مصنوعی: در حالت تشنگی، قیامت همواره خود را نشان میدهد؛ و ساقی کوثر به او نوشیدنی از آب زلال و خوشایند میدهد.
هم بخت او سعید بود، نامه اش سفید
هم دوستش عزیز بود، دشمنش ذلیل
هوش مصنوعی: سرنوشت او خوشبخت بود و در زندگیاش، همه چیز به نفعش بود. دوستانش برای او ارزشمند و عزیز بودند، در حالی که دشمنانش هیچ مقام و جایگاهی نداشتند.
تاریخ خواستند ز خیل سخنوران
اتمام برکه را که بود ظل او ظلیل
هوش مصنوعی: در تاریخ، از جمعیت بلبلان پرسیده شده است که چه کسی سایهای دارد که همواره در زیر آن قرار میگیرد.
برداشت آذر آب و بتاریخ آن نوشت:
این برکه بر حسین شد از بوالحسن سبیل
هوش مصنوعی: آذر، آب را برداشت و در تاریخ نوشت: این برکه به حسین از بوالحسن راه و منبعی شد.