گنجور

شمارهٔ ۱۷ - بتاریخ مولود پسران خود گفته (۱۱۹۴ ه.ق)

شکر آذر، که شب هشتم ماه آذار
دو شکفته گلم، از گلبن آمال دمید
شب عیدم، دو فرشته بلب بام نشست؛
هر یکی را دم روح القدس از بال دمید
یعنی از لطف الهی بسرم سایه فگند
دو سهی سرو، که از روضه ی اقبال دمید
شمع دو ماه نوم، نیمه ی آن شب افروخت
نور دو صبح خوشم، اول آن سال دمید
هر دو گوهر، ز یکی درجم، ناگاه نمود
هر دو اختر، ز یکی برجم ؛ فی الحال دمید
نام این ابراهیم آمد و آن اسماعیل
چون برایشان دم فیض نبی و آل دمید
سیم اختر، بسر آن، پر جبریل فشاند؛
نکهت گل، برخ این، دم میکال دمید!
خواند خور، بر رخشان اول روز آیه ی نور
و ان یکاد آخر شب، ماه ز دنبال دمید
کیشان، تخت بشایستگی بخت نهاد؛
جمشان، نای بفرخندگی فال دمید
نروم یا رب ازین باغ، که بینم خطشان
چون ز گل سبزه بآرایش تمثال دمید
چون بشیرم خبر از مقدمشان داد و دلم
حرزشان از دم جان پرور ابدال دمید
خامه برداشتم و نامه، نوشتم تاریخ
«دو مه نو شبی ازمشرق اجلال دمید»

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شکر آذر، که شب هشتم ماه آذار
دو شکفته گلم، از گلبن آمال دمید
هوش مصنوعی: شکرگزاری می‌کنم برای آذر، چرا که در شب هشتم ماه آذر، دو گل از جوانه‌هایم شکوفه زده‌اند و امیدهایم را تازه کرده‌اند.
شب عیدم، دو فرشته بلب بام نشست؛
هر یکی را دم روح القدس از بال دمید
هوش مصنوعی: امشب که عید است، دو فرشته بر بام خانه نشسته‌اند. هر کدام از آن‌ها از جانب روح‌القدس نیرویی دریافت کرده‌اند.
یعنی از لطف الهی بسرم سایه فگند
دو سهی سرو، که از روضه ی اقبال دمید
هوش مصنوعی: خداوند با مهربانی خود بر من سایه افکنده است، مانند دو درخت سرو زیبا که از باغ خوشبختی به وجود آمده‌اند.
شمع دو ماه نوم، نیمه ی آن شب افروخت
نور دو صبح خوشم، اول آن سال دمید
هوش مصنوعی: شمعی در شب نیمه‌ام ماه نو را روشن کرد و نوری از دو صبح زیبا را به من داد، درست در آغاز سال.
هر دو گوهر، ز یکی درجم، ناگاه نمود
هر دو اختر، ز یکی برجم ؛ فی الحال دمید
هوش مصنوعی: هر دو جواهر از یک منبع به ناگاه درخشیدند، و هر دو ستاره از یک برج سر برآوردند؛ به سرعت روشنایی خود را نشان دادند.
نام این ابراهیم آمد و آن اسماعیل
چون برایشان دم فیض نبی و آل دمید
هوش مصنوعی: این ابراهیم و آن اسماعیل یادآوری می‌شوند، زیرا هنگامی که فضیلت و نعمت از سوی پیامبر و خاندان او به آنها رسید، نامشان درخشید و به یادها سپرده شد.
سیم اختر، بسر آن، پر جبریل فشاند؛
نکهت گل، برخ این، دم میکال دمید!
هوش مصنوعی: درخشش نقره‌ای ستاره، مانند پر جبرئیل بر سر آن تابیده است؛ عطر گل، بر این زمین به مانند نسیم میکال وزیده است!
خواند خور، بر رخشان اول روز آیه ی نور
و ان یکاد آخر شب، ماه ز دنبال دمید
هوش مصنوعی: خورشید بر چهره‌اش در آغاز روز تابید، و در پایان شب آیه‌ای از نور و برکت را به همراه داشت، همچون ماهی که پس از غروب، دوباره در آسمان ظهور می‌کند.
کیشان، تخت بشایستگی بخت نهاد؛
جمشان، نای بفرخندگی فال دمید
هوش مصنوعی: کیشان، تاج و تخت را با شایستگی و بخت خود برقرار کردند؛ و جمشان، با نوا و آواز خوش، خوشبختی را به وجود آوردند.
نروم یا رب ازین باغ، که بینم خطشان
چون ز گل سبزه بآرایش تمثال دمید
هوش مصنوعی: من از این باغ نمی‌روم، چرا که دیدن نشانه‌هایشان را به زیبایی گل‌ها و سبزه‌ها ترجیح می‌دهم.
چون بشیرم خبر از مقدمشان داد و دلم
حرزشان از دم جان پرور ابدال دمید
هوش مصنوعی: وقتی که پیام آوردند که آن‌ها نزدیک شدند، دل من از شادی و محبت آن‌ها پر شد و نور جاودانی در وجودم دمید.
خامه برداشتم و نامه، نوشتم تاریخ
«دو مه نو شبی ازمشرق اجلال دمید»
هوش مصنوعی: قلم را برداشتم و نامه‌ای نوشتم با اشاره به تاریخ «دو ماه نو» که شبی از سمت شرق، نور و عظمت درخشید.